|

«شرق» از احتمال احیاشدن یا احیانشدن برجام گزارش می‌دهد

اما و‌ اگرهای بازگشت به میز مذاکره

یک پایگاه خبری آمریکایی در گزارشی با اشاره به رویکرد ایران برای حصول توافق درخصوص احیای برجام تأکید کرد که برای دستیابی به این توافق رئیس‌جمهور آمریکا نیز باید واقع‌گرا باشد و برجام را در اولویت‌های خود قرار دهد.

اما و‌ اگرهای بازگشت به میز مذاکره

شرق: یک پایگاه خبری آمریکایی در گزارشی با اشاره به رویکرد ایران برای حصول توافق درخصوص احیای برجام تأکید کرد که برای دستیابی به این توافق رئیس‌جمهور آمریکا نیز باید واقع‌گرا باشد و برجام را در اولویت‌های خود قرار دهد. پایگاه خبری المانیتور در گزارش خود با اشاره به صحبت‌های اخیر راب مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران که گفته بود «واشنگتن در‌حال‌حاضر روی برجام متمرکز نیست؛ چراکه تهران مایل به احیای آن نیست، نوشت‌ با‌این‌حال، هیچ‌وقت نمی‌توان با اطمینان گفت که برجام از بین رفته است. المانیتور ادامه داد: «اما اگر ایران دوباره علاقه‌مند شود چه؟! حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز نهم دسامبر پس از یک گفت‌وگوی تلفنی با جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یک توییت خاطرنشان کرد ما در فاز نهایی یک توافق خوب، قوی و بادوام هستیم». سه روز پس از آن نیز بورل در جلسه شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا تأکید کرد‌ «ما (غرب) گزینه بهتری از برجام برای اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای نداریم. این به نفع خود ماست». این دیپلمات اروپایی در ادامه گفت که اتحادیه اروپا باید پرونده‌های حقوق بشر، پهپادها و برجام را از هم جدا کند و خواستار ادامه تعامل تا حد امکان با ایران در پرونده هسته‌ای با وجود بن‌بست فعلی شد. وزارت امور خارجه ایران در پاسخ به اتحادیه اروپا درباره برجام گفت: «هدف جمهوری اسلامی ایران امضای یک توافق پایدار است و آماده است تا گفت‌وگوها را در راستای پیش‌نویس مذاکرات وین که حاصل ماه‌ها سختی و تلاش بود به نتیجه برساند». ایران بلافاصله پس از آن با سفر یک هیئت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ۱۸ دسامبر موافقت کرد تا یک مناقشه طولانی‌مدت در رابطه با ادعای تخطی احتمالی ایران از توافق‌نامه پادمانی را حل‌وفصل کند. این پایگاه خبری افزود: «تماس‌ها و مقامات منطقه‌ای نیز به ما می‌گویند که ایران واقعا در‌حال ارسال سیگنالی مبنی بر علاقه مجدد به احیای توافق هسته‌ای است. ممکن است نسبت به نیات ایران شک و تردید وجود داشته باشد‌ اما خطرات عدم احیای برجام به قدری زیاد است که نمی‌توان به تغییرات احتمالی در موضع تهران توجه نکرد». المانیتور همچنین نوشت: «اما آیا بایدن واقع‌گرایی را درباره ایران می‌پذیرد؟ وی بارها گفته است که بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران اولویت دولتش است، تا زمان فعالیتش اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و بهترین راه برای رسیدن به این هدف دیپلماسی است. انگیزه برای حصول توافق باید مثل همیشه بالا باشد. دیپلماسی هسته‌ای هرگز به دنبال پاداش‌دادن به دولت ایران و سرمایه‌گذاری برای تغییر آن نبوده است. این توافق درباره جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای بود و هست. دولت بایدن نیز با دقت اعلام کرده است که از برجام دست نکشیده و فقط اولویت‌های دیگری دارد. توافق روی میز در ماه آگوست که از نظر فنی هنوز پابرجاست، پیش‌نویس مورد تأیید ایالات متحده/ اتحادیه اروپا است. البته بازگشت به مذاکرات با ایران آغاز می‌شود، اما اگر ایران دوباره علاقه‌مند شود، ایالات متحده نیز باید برجام را در میان «اولویت‌های دیگر» بازگرداند».

پیش‌تر از آنکه المانیتور به این مسئله بپردازد، «شرق» در مجموعه‌گزارش‌های خود به این موضوع پرداخته بود و احیای برجام و چالش‌های پیش‌رو را از زوایای مختلف بررسی کرد. اما با توجه به آنچه المانیتور می‌گوید، باید این نقد و نکته کلیدی را در نظر گرفت که آیا با مهیا‌شدن فضا و شرایط برای ازسرگیری مذاکرات، این اقدام در شرایط فعلی تأمین‌کننده منافع ملی کشور خواهد بود یا خیر؟ ذکر این واقعیت که همواره باید از گفت‌وگو و مذاکره در هر موضوعی به‌خصوص مذاکرات هسته‌ای و احیای برجام دفاع کرد، نافی این موضوع مهم نیست که آغاز هر مذاکره و گفت‌وگویی به پیش‌شرط‌ها و بسترهای اولیه خود نیاز دارد که در این مورد مشخص فعلا شروط لازم برای هیچ‌کدام از طرفین مذاکره فراهم نیست. در ادامه باید اشاره کرد که حضور تهران پای میز مذاکره، آن‌هم در وضعیت کنونی به معنای آن نخواهد بود که ایران از موضع قدرت، گفت‌وگو را آغاز نکرده است؟ مضافا باید این پرسش را در نظر گرفت که حتی اگر طبق گفته المانیتور، تهران پالس مثبتی برای ازسرگیری مذاکرات فرستاده باشد، می‌توان آن را به‌معنای آغاز گفت‌وگوها و نهایتا حصول توافق در نظر گرفت؟! چون بارها تأکید شده است که ازسرگیری نشست وین لزوما به‌معنای حصول توافق و احیای برجام نیست. در ثانی آیا اساسا موافقت تهران با حضور تیم فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ایران برای حل اختلافات پادمانی را می‌توان به‌مثابه پالس مثبت در نظر گرفت یا این اقدام سازمان انرژی اتمی ایران (موافقت با حضور آژانس)، اگر در‌نهایت به حل اختلافات منجر شود فقط به این معنا خواهد بود که یکی از موانع برای آغاز گفت‌وگوهای هسته‌ای رفع شده است؟ با در نظر داشتن این سؤالات باید گفت که در این شرایط موافقت تهران برای سفر تیم فنی آژانس به ایران در جهت حل اختلافات پادمانی فی‌نفسه گامی مثبت و قابل دفاع است، چراکه مذاکرات تهران و آژانس بر مبنای نگاه فنی پی گرفته می‌شود؛ تلاش برای کنارگذاشتن اختلافات پادمانی می‌تواند از حساسیت آژانس، شورای حکام و جامعه جهانی بر موضوع پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران بکاهد. در نتیجه یکی از سرفصل‌های منازعات با تهران بسته می‌شود. بااین‌حال تلاش تهران برای آغاز گفت‌وگوهای هسته‌ای باید قدری متفاوت از مذاکرات ایران و آژانس مورد ارزیابی قرار گیرد؛ چراکه این دو موضوع با وجود برخی پیوستارها به‌صورت مجزا پی گرفته می‌شوند.

به نظر می‌رسد المانیتور برخی حواشی سیاسی درباره ایران را نادیده گرفته است. برخی مسائل سیاست داخلی در ایران و سناریوهای پرهیاهوی جنگ اوکراین باعث شده تقابلی دیپلماتیک با ایران برای کاهش توان رایزنی تهران شکل بگیرد؛ بنابراین تا زمانی که این فشارها به نقطه «توقف» و در ادامه «تعدیل» نرسد، ولو آنکه تهران بخواهد از آغاز مذاکرات به‌عنوان یک ابزار دیپلماتیک استفاده کند، احتمالا نتواند در حد مطلوب (با گفت‌وگوهای وین) به منافعش دست یابد. ضمن آنکه به دلیل شرایط منطقه‌ای و همچنین برخی مسائل اقتصادی مذاکرت می‌تواند راهبردی عقلانی محسوب شود‌ اما این شرایط هم توجیهی برای آغاز مذاکرات هسته‌ای بدون در‌نظر‌گرفتن برخی مسائل دیگر نیست، چون اگرچه بارها عنوان شده است که مهم‌ترین عامل ایجاد شرایط کنونی در اقتصاد به بن‌بست در عرصه دیپلماسی بازمی‌گردد‌ اما باید این گزاره را هم در نظر گرفت که «مشکلات اقتصادی» و «گرفتاری‌های دیپلماتیک» اکنون با موضوع مهم‌تری به نام «معضلات و مسائل اجتماعی» همراه شده است. بر همین اساس با نیم‌نگاهی به مذاکره برای تعدیل فشارها نمی‌توان آن را یک امکان برای رهایی از همه مشکلات در نظر گرفت؛ بر کسی پوشیده نیست که آثار مثبت روانی آغاز مذاکرات هسته‌ای می‌تواند ترمز افزایش نرخ ارز، سکه، طلا و سقوط ارزش پول ملی را به‌صورت موقت بکشد‌ اما این گزاره زمانی به نتیجه مطلوب می‌رسد که اصلاح معضلات و مشکلات سیاسی و اجتماعی نیز آغاز شود تا تأثیر مذاکرات و حصول نتیجه در آن با عمق بیشتری خود را نشان دهد. البته در مقابل آنچه گفته شد، شاید طیفی از تحلیلگران اعتقاد داشته باشند که اتفاقا تداوم برخی مشکلات هرچه سریع‌تر مسیر تعامل دیپلماتیک را هموار کند وگرنه با عمیق‌ترشدن برخی معضلات در سیاست داخلی و سیاست خارجی تداوم اعمال تحریم‌های تحمیلی و تقابلی کشور را عملا با دست‌اندازهای بسیار بزرگ مواجه کند، به‌ویژه آنکه با قدرت‌گرفتن نتانیاهو در اسرائیل، تشدید فشار بر تهران بیشتر از گذشته خواهد بود؛ با درست‌دانستن بخشی از این تحلیل باید به گزاره پیش‌گفته بازگردیم که «آغاز هر مذاکره و گفت‌وگویی به پیش‌شرط‌ها و بسترهای اولیه خود نیاز دارد که در این مورد مشخص تا اطلاع ثانوی شروط لازم برای هیچ‌کدام از طرفین مذاکره فراهم نیست». در این رابطه مشخصا تهران شرایط اولیه برای آغاز گفت‌وگوها را ندارد. بنابراین یا بابد به موازات آغاز مذاکرات هسته‌ای برخی ترمیم‌ها و اصلاحات را آغاز کند که با پشتوانه لازم و از موضع برتر پای میز حاضر شود. البته باید به این واقعیت تلخ هم اشاره کرد که مسیر طی‌شده در 480 روزی که از روی‌کارآمدن دولت سیزدهم می‌گذرد، متأسفانه سیاست خارجی و به‌خصوص مذکرات هسته‌ای به نقطه‌ای رسیده که تهران اکنون مجبور به انتخاب بین «بد» و «بدتر» شده است؛ ایران یا برای رفع مشکلات مجبور است پای میز مذاکره‌ای برود که نهایتا خروجی لازم به‌خصوص در حوزه اقتصادی و تجاری را با احیای برجام در پی ندارد؛ چراکه در این مدت طیف گسترده‌ای از تحریم‌ها به نام‌های دیگری از حقوق توسط ایالات متحده، اتحادیه اروپا و دیگر کشورها اعمال شده است؛ بنابراین حصول توافق نمی‌تواند آن تحریم‌های غیرهسته‌ای را لغو کند‌ اما در عین حال بلاتکلیفی در موضوع هسته‌ای ایران هم می‌تواند مشکلات متعدد دیگری را به وجود آورد که انتخاب «بدتر» را پیش می‌کشد. شاید مهم‌ترین کارکرد برجام برای ایران که از دیدگاه مخالفان مذاکراه به عمد یا به سهو نادیده گرفته می‌شود، «رفع خطر امنیتی‌شدن پرونده ایران در مجامع جهانی بود». متأسفانه به نظر می‌رسد تهران گاهی این ارزیابی را دارد که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و وضعیت کنونی از این بدتر نخواهد شد‌ اما بدون شک در صورت تداوم وضعیت کنونی امکان امنیتی‌شدن مجدد پرونده ایران با ارجاع به شورای امنیت و نهایتا استفاده از روش‌های دیگر وجود دارد، کمااینکه اولیانوف هم نگران از تحقق «پلن B» است. نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی در وین از پیشنهاد به‌کارگیری رویکردی قهری برای حل‌وفصل برنامه هسته‌ای ایران انتقاد کرده و بر نهایی‌کردن مذاکرات وین به‌عنوان راهکاری بهتر تأکید کرد. شنبه هفته جاری میخائیل اولیانوف در واکنش به مقاله‌ای که به دفاع از اتخاذ «پلن B» توسط غرب در قبال مسئله هسته‌ای ایران پرداخته بود، در صفحه توییترش نوشت: «راه بسیار بهتری وجود دارد و آن نهایی‌کردن مذاکرات وین و به توافق رسیدن بر سر احیای برجام توافق هسته‌ای است». این دیپلمات ارشد روس در ادامه توییتش تأکید کرد: «اگر آمریکا اراده سیاسی لازم را نشان دهد، این کار هنوز امکان‌پذیر است. صحبت‌های غیرمسئولانه درباره پلن B می‌تواند منجر به رخ‌دادها و تحولاتی بسیار منفی شود». در این راستا چهره‌هایی مانند کوروش احمدی (دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل) اعتقاد دارند اگر چالش‌های فعلی حل نشود، در نشست آتی شورای حکام باید منتظر ارسال پرونده فعالیت هسته‌ای ایران به شورای امنیت باشیم. اینجاست که انتخاب بین بد و بدتر خود را به‌وضوح نشان می‌دهد. با وجود در‌نظر‌گرفتن این نکات در‌نهایت مجددا تأکید می‌شود که «آغاز هر مذاکره و گفت‌‌وگویی به پیش‌شرط‌ها و بسترهای اولیه خود نیاز دارد که در این مورد مشخص تا اطلاع ثانوی شروط لازم برای هیچ‌کدام از طرفین مذاکره فراهم نیست. در این رابطه مشخصا تهران برای آنکه بتواند دست بالایی در مذاکرات داشته باشد، باید اکنون هم‌زمان با پیشبرد مقوله مذاکرات، مسیر اصلاح مشروع برخی روش‌ها در حوزه‌های اجرائی سیاست و اجتماع را هموار کند یا حداقل پیش از انجام مذاکرات در موضوعات مختلف داخلی و خارجی به نقطه ثبات بهتری برسد که با پشتوانه لازم و از موضع برتر پای میز حاضر شود».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها