اِلا گاندی*
یا رب مرا به عشق شکیبا کن
با یاد مهاتما گاندی که مراد من بوده است به شما درود میفرستم. همو که زندگی خود را با کوشش جهت اجرای قاعده طلایی گذراند. درحالیکه میدانم همه ادیان به قاعده طلایی اشاره دارند، ولی باید بپذیریم که استثنای این قاعده در حال حاضر در جهان، حضور برجستهتری دارد.
علی نوازنی **: با یاد مهاتما گاندی که مراد من بوده است به شما درود میفرستم. همو که زندگی خود را با کوشش جهت اجرای قاعده طلایی گذراند. درحالیکه میدانم همه ادیان به قاعده طلایی اشاره دارند، ولی باید بپذیریم که استثنای این قاعده در حال حاضر در جهان، حضور برجستهتری دارد. با این حال، یادآوری این نکته دلگرمکننده است که جایگاه مهمی که جامعه جهانی به قانون طلایی داده، نشاندهنده حسن نیّتی است که در میان بسیاری از مردمان در سراسر جهان وجود دارد. در حالی من دست دوستی و محبت خود را به سوی برادران و خواهران نگرانم در سراسر جهان دراز میکنم که عمیقا نگران و متذکر هستم. ما در دنیایی نابرابر زندگی میکنیم که در آن میلیونها نفر به خاطر غوطهورشدن در فقر محض، به نگونبختیهای بیحد و رنجهای بیحصر دچار شدهاند. همراهان ما در معرض خشونت و مشقتهای توأم با آن هستند که بر میلیونها نفر در تمام نقاط جهان تحمیل شده است؛ بنابراین قصد دارم نیایشهایی را بر زبان آورم که از متون مقدس مختلف انتخاب کردهام.
«پروردگارا، ما دعا میکنیم که همه فرزندان تو روی زمین همه در یک خانواده متحد شویم» (نیایشی صوفیانه).
«آن که نهال صلح مینشاند، میوه دوستی و آرامش برمیچیند. خداوندا ما را با درود صلح و تهنیت آشتی، جانی نو ببخشای و ما را به سرای سلامت و منزلگاه آرامش خود هدایت کن» (حضرت محمد ص).
«ای جاودان خدای ما، خدای نیاکان ما، اراده تو بر آن است که ستیزهها و کشتارها از جهان رخت بربندد و صلحی عظیم و شگفتانگیز و پایدار به جهان بیاورد و هیچ ملتی بر ضد ملتی شمشیر از نیام برنیاورد و مردمان به هیچ انگارهای از جنگطلبی، میل نکنند» (دعای یهودیان).
«بیایید به ادیان دیگر احترام بگذاریم، همانگونه که به ادیان خود احترام میگذاریم. تحمل صرف کافی نیست» (مهاتما گاندی).
اصطلاح «Ubuntu» از واژگان رایج آفریقایی است که تقریبا در همه گویشهای آفریقایی وجود دارد و معنای آن به برابرنهاد قانون طلایی است. همه پدیدهها در جهان هستی را در بر میگیرد و به وابستگی متقابل و همچنین محبت عشق و خدمات مراقبتی اشاره دارد که ما را به هم پیوند میدهد. اما با وجود این تأکیدها، احوال جهان معکوس آن آموزههای شگرف است. واقعیتی که ما با آن روبهرو هستیم، از شرنگ خشم، لبریز است. جهان ما و مردم ما نیاز به یادآوری مکرر دارند. محور اعتقاد اساسی در تمام ادیان، عشق است! گاندی گفت: «حقا معتقدم عادتزدگی انسان به کشتن انسانی دیگر به مختصر بهانهای، خِرد او را تیره و تباه کرده است. او با ویرانسازی زندگی دیگری، برای خود آزادیهایی فرض میگیرد که اگر باور داشت خداوند، خدای عشق و رحمت است و رویکردش عشقورزی و مهرگستری با مخلوق است، هیچگاه چنین گناه عظیمی مرتکب نمیشد».
این عشق صرفا معطوف به اتحاد انسانها نیست، بلکه به زمین و منابع طبیعی ما که برقراری و دوام حیات ما در گرو آنهاست و نعمات خدادادی هستند و ما بیوقفه، مشغول غارت، تهیسازی و تخریب آن هستیم هم ارتباط دارد. مهاتما گاندی گفت: «هیچ راه گریزی از محنتِ قریبالوقوع نیست. مگر از طریق پذیرش دلیرانه و بدون قید و شرط شیوههای غیرخشونتآمیز با همه دلالتهای باشکوه آن». بازگشت به آن عشق و پذیرش ریشهدار در سعه وجودی ما که با آن متولد شدهایم، برای بقای دنیای ما ضروری است.
نلسون ماندلا میگوید: «آزادی صرفا به این معنا نیست که زنجیر از پای خود بگسلانیم. بلکه باید بهگونهای زندگی کنیم که به آزادی دیگران احترام بگذاریم و موجبات آن را فراهم کرده و افزایش دهیم». تأکید بر «دیگران» است. همانطورکه قانون طلایی بر «دیگری» تأکید میکند و جهانیان را شامل میشود.
مارتین لوتر کینگ، به زیبایی و اختصار میگوید: «وقتی از عشق صحبت میکنم، از نیرویی صحبت میکنم که همه ادیان بزرگ آن را اساسیترین رکن وحدتبخش زندگی میدانند. عشق کلیدی برای گشودن قفل دری است که به حقیقت غایی اصیل، گشوده میشود. این باور هندوها، مسلمانها، مسیحیها، یهودیها، بودیستها و... درباره حقیقت نهایی و اصیل جهان هستی، به زیبایی در رساله اول یوحنا خلاصه شده است: «عزیزان بیایید یکدیگر را دوست بداریم. زیرا عشق از خداست و هرکس که دوست میدارد از عشق خدا متولد شده و خدا را بهدرستی درک کرده است. کسی که عشق نمیورزد خدا را نمیشناسد، زیرا خدا محبت است... اگر یکدیگر را دوست داشته باشیم، خدا در ما سُکنی میگزیند و محبت او در ما به قوّت و تکامل میرسد. ما میدانیم که خدا چقدر ما را دوست میدارد، زیرا گرمی محبت او را چشیدهایم. هر که با محبت زندگی میکند، با خدا زندگی میکند و خدا در وجود اوست. هنگامی که با مسیح زندگی میکنیم، محبتمان بیشتر و کاملتر میشود. پس در روز داوری شرمنده و سرافکنده نخواهیم شد. بلکه با اطمینان و شادمانی در حضور او خواهیم ایستاد». درنهایت مارتین لوتر کینگ میگوید: «شفقت واقعی چیزی بیش از تقدیم کمک نقدی به گدایان است. بلکه معطوف به اصلاح منشها و روشهایی است که گداپروری را به وجود میآورد که آن رویکردها و رویهها از اساس نیاز به بازنگری و اصلاح ساختاری دارند».
حالا این مسئله ما را به چالش میکشد تا کوشایی افزونتری از نقل و اظهار اعتقادات مذهبی خود انجام دهیم. ما باید بر رهبران سیاسی جهان تأثیر بگذاریم تا نقش حقیقی خود را بهعنوان پیشوا و راهبر، درست ببینند و در ایجاد تغییرات ساختاری همت کنند؛ مادامی که زندگی همه بهبود یابد و نیکوتر از محیط زندگی محافظت شود و بشر بتواند افق دوردست سعادتمندی را برای نسلهای آینده ترسیم کند. باشد که صدای این روز خجسته، در سراسر جهان طنینانداز شود و سببساز امواج واقعی تحول شود؛ تغییری که باید از خود ما آغاز شود!
* اِلا گاندی، کنشگر صلحطلب و عضو هیئترئیسه مرکز ادیان برای صلح جهان
نماینده سابق پارلمان آفریقای جنوبی، نوه مهاتما گاندی و متولی بنیاد توسعه گاندی
** دانشآموخته دکتری جامعهشناسی و دینپژوه