میراث معماری پلاسکو برای آتشنشانها چه بود؟
داغ مدفون
در آستانه هفتمین سالگرد حادثه پلاسکو، جای خالی یادمان شهدای آتشنشان در ساختمان جدید احساس میشود
عکسی از یک ساختمان بلندمرتبه در تهران خالی از آپارتمان که کوههای اطرافش بهخوبی پیداست، تا سالهای سال، بزرگترین تصویر مردم از ساختمان پلاسکو بود. اما ۲۹ دیماه ۹۵، این تصویر ذهنی را برای همیشه تغییر داد و شعلههای آتش و دود از ساختمانی که تا سالها بهعنوان یکی از بلندترین ساختمانهای شهر محسوب میشد، جای خود را به خاطرات دهه ۴۰ داد.
منصوره محمدی: عکسی از یک ساختمان بلندمرتبه در تهران خالی از آپارتمان که کوههای اطرافش بهخوبی پیداست، تا سالهای سال، بزرگترین تصویر مردم از ساختمان پلاسکو بود. اما ۲۹ دیماه ۹۵، این تصویر ذهنی را برای همیشه تغییر داد و شعلههای آتش و دود از ساختمانی که تا سالها بهعنوان یکی از بلندترین ساختمانهای شهر محسوب میشد، جای خود را به خاطرات دهه ۴۰ داد. صبح روز حادثه، شلوغی خیابانهای منتهی به چهارراه استانبول، گیرکردن ماشینهای امداد در ترافیک ماشینها و آدمها، کسبهای که حاضر به تخلیه پلاسکو نمیشدند، دوربینهایی که ساختمان را رصد میکردند و تصویری از آقای حمزه، خبرنگار شبکه خبر، در حال پخش گزارش زنده، به خوبی به خاطر همه ما مانده است. ساختمان در حال پخش زنده فروریخت و ویرانههای پلاسکو بزرگترین تصویر ذهنی ما شده بود. گریه و فریاد بلند آتشنشانها، دود و خاک و مخروبهای در آتش، حاکی از آن بود که افراد زیادی در ساختمان در حال فروریختن مدفون شدهاند و پس از ساعتی مشخص شد تعداد درخور توجهی آتشنشان در هنگام ریختن بنا در پلاسکو ماندهاند. این فداکاری آتشنشانها از دیدگان مردم دور نماند؛ یک تشییع جنازه باشکوه و پس از آن ثبت نقشی از آتشنشانها در پلاسکو، حداقل کاری بود که از دست مردم و مسئولان برمیآمد. پلاسکو از زمانی که ویرانهای بود با نقش فداکاری آتشنشانها بر روی دیوارهای آن حک شد و خانوادهها و بازماندگان برای تسکین خود روزهای زیادی را در کنار این دیوارنگار سپری کرده بودند. اما زمانی که التهاب عمومی از بین رفت و جامعه به روزهای عادی خود بازگشت، چیزی که مهم شد، حقوق مالکانه بود. هرچند در کمیسیون ماده ۵ به تصویب رسیده بود که یک طبقه از پلاسکوی جدید به یادبود شهدای آتشنشان اختصاص داده شود، اما پس از ساخت پلاسکو، یادمانی از آتشنشانها به یادگار نماند و پس از افتتاح همه از خود میپرسیدند آتشنشانها کجای این بنا قرار دارند؟ در واکنش به این انتقادها، اعلام شد عکس شهدای آتشنشان در نمازخانه پلاسکو نصب شده است و یادبود حجمی به تصاویر چاپی کاغذی رسید! چرا درحالیکه در جهان معماری بناهای یادبود از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار هستند، در حادثهای به این ابعاد، جان آدمها تنها به چند عکس محدود میشود؟ در حادثه ریزش برجهای دوقلوی نیویورک، دو برج بلندمرتبه که از آن به نام مرکز تجارت جهانی یاد میشد، به یک بنای یادبود تبدیل شد و دیگر از برجی بلندمرتبه خبری نبود؛ اما شهدای آتشنشان پلاسکو، در یک طبقه هم جایی نداشتند؟ هرچند طراح پلاسکو روایت دیگری دارد و معتقد است یک بنای یادمانی حتما نباید مستقیما به یاد حادثهای که به وقوع پیوسته بپردازد و البته در ساختمان پلاسکو موضوع دیگری باعث شد تا طبقه مربوط به یادمان شهدای آتشنشان حذف شود.
کورش رفیعی، معمار و طراح ساختمان پلاسکو، در گفتوگو با «شرق» درباره جزئیات بنای یادبود و ساختهنشدن آنچه در کمیسیون ماده ۵ به تصویب رسیده بود، توضیح میدهد: آنجا بنای یادبود نبود. در برنامه مسابقه یکی از طبقات پلاسکو به موزه شهدا اختصاص پیدا کرده بود که در طرح ما به صورت پلکانی در چند طبقه توزیع شد، اما امکان اجرای موزه در چنین وضعیتی وجود نداشت؛ چراکه ۱۵ طبقه مجوز ساخت روی زمین داده بودند، درحالیکه این طبقات جزء حقوق مکتسبه کسبه بود و اگر قرار بود طبقهای اضافه شود، باید تعداد طبقات پلاسکو را به ۱۶ طبقه افزایش میدادند. در واقع یک طبقه از کسبه کسر شده بود، اما چنین چیزی امکانپذیر نبود؛ چراکه کسبه هرکدام مغازه خود را در همان طبقه و حدالامکان موقعیت قبلی میخواستند و از آنجایی که اولویت با مغازهدارهایی بود که مال خود را از دست داده بودند، طبقه مورد نظر تبدیل به مغازه شد. به جای آن، در طبقات دیگر دو بنای یادبود جانمایی شد و با طراحی یکی از هنرمندان بنام کشور به اجرا رسید؛ یکی در طبقه همکف در لابی ورودی با موضوع شهدا و دیگری در طبقه اول با موضوع آتشسوزی.
طراح ساختمان پلاسکو معتقد است در پلاسکو، تمام بنای جدید ساختهشده خود یک بنای یادبود حساب میشود و میگوید: ساختمان جدید پلاسکو بهخودیخود یک بنای یادبود است. در طراحی حجم ساختمان پلاسکو یک مکعب صلب داریم که تراش خورده و در قسمت پایین ساختمان حالت شکسته پیدا کرده است. حالت تندیسگون آن حکایت از اتفاقی دارد که بر این بنا گذشته است. هرگاه کسی یک بار هم که از کنار ساختمان پلاسکو عبور کرده باشد، تصویر آن بهگونهای در ذهن او نقش خواهد بست. بنای ساختمان پلاسکو مانند یک ساختمان معمولی نیست و فرم در فضایی مابین مجسمه و ساختمان در نوسان است. فضای خالی پلکانیشکل که در حجم بیرون خالی مانده، در واقع همان گالری است که قرار بود موزه شهدای آتشنشان باشد. بااینحال، هماکنون نیز نقش خود را بهعنوان یک فضای تهی در حجم صلب بنا ایفا کرده و حس کنجکاوی مخاطب را برمیانگیزد. رفیعی در واکنش به اینکه بزرگی ابعاد این حادثه در سطح ملی و جهانی بود، اما ساختمان و یادمانی که ایجاد شد آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت، میگوید: اینطور نیست. تا این لحظه طراحی پلاسکو در چند جایزه جهانی منتخب شده است.
او در پاسخ به اینکه آیا معتقد هستید این یادمان تأثیری که باید را برای مردم ایجاد کرده است، میگوید: بنا به یک زبان معمارانه بیان شده است. امکان اجرای یک کار سطحیتر نیز وجود داشت که مستقیما به مسئله آتشسوزی و اتفاقی که رخ داد اشاره کند، اما معماری یک پدیده عمیق و طولانیمدت است و نمیتوانیم مثلا به صورت یک پوستر تبلیغاتی گذرا به آن نگاه کنیم. معمولا بناهای تجاری به سلیقه مردم کار میشوند که فروش بهتری داشته باشند، اما پلاسکو فراتر از یک بنای تجاری بود و میبایست جلوتر از سلیقه عام طراحی شود. ایده ما نیز ایدهای معمارانه است و ممکن است مستقیما اشارهای به واقعه در آن نشده باشد، اما به صورت انتزاعی اشاراتی به اتفاق رخداده دارد.
طراح ساختمان پلاسکو تأکید دارد که معماری پلاسکو تنها یک ساختمان نیست و حرفی برای گفتن در آن وجود دارد. رفیعی میگوید چنین بناهایی به مرور در ذهن آدمها جای خود را باز میکنند؛ چراکه معماری یک پروسه زمانبر است و قرار است مدت زیادی در انظار باشد، در نتیجه پیام آن نیز بهتدریج درک میشود. در نتیجه این بنا به مرور جا میافتد و جایگاه خود را پیدا میکند. اگر در خاطرتان باشد، ابتدا که این بنا ساخته شد، واکنشهای زیادی را بین مردم و معماران به همراه داشت و این نشان میدهد که ساختمان حرفی برای گفتن دارد و اگر یک ساختمان معمولی بود، مردم به سادگی از کنار آن عبور میکردند و کسی واکنشی نشان نمیداد. او معتقد است باید به بنای ساختمان پلاسکو زمان داد تا اثرگذاری آن بهعنوان یک المان شهری نمایان شود و میگوید: در معماری وقتی کار جدیدی انجام میشود، ابتدا مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند؛ چراکه جدید است و از قبل وجود نداشته، اما بهتدریج جایگاه خود را پیدا میکند و پس از مدتی جزئی از واژگان آن منطقه میشود و حتی ممکن است بر ادبیات معماری منطقه تأثیر بگذارد. الان هم که یک سال از تأسیس ساختمان گذشته، مشخص شده است که بنا دارد خود را نشان میدهد.
این توضیحات و رأی کمیسیون ماده 5 به احداث موزه یادبود در یک طبقه از پلاسکو و حذف بعدی آن، در حالی مطرح میشود که پس از حادثه پلاسکو، سازمان میراث فرهنگی به بنیاد مستضعفان و مالکان پلاسکو پیشنهاد ساخت موزه آتشنشانها در این محل را داده بود؛ محلی که در طرح تفصیلی در صورت تخریب تنها چهار طبقه برای آن در نظر گرفته شده بود و میبایست به مالکان در محل دیگری فضای جدیدی داده میشد. حالا اما شاید حقوق مکتسبه در 15 طبقه بنای احداثشده رعایت شده باشد، اما چیزی که نادیده گرفته شده، یادبود وجه یادمانی آن در ارتباط با شهدای آتشنشان است.
توضیحات طراح ساختمان پلاسکو، رأی کمیسیون ماده 5 و عدم پیگیری قاطع شورای شهر و شهرداری حاکی از یک فقدان در احداث نماد آتشنشانها در ساختمان پلاسکو است. ساختمان جدید پلاسکو باقی میماند، درحالیکه نشانی از آتشنشانها در آن نیست.