صدای سوت صنعتیشدن
نگاهی کوتاه به برآمدن راهآهن و لوکوموتیو در جهان روبهپیشرفت
داستان نوشتن این یادداشت پیشینهای دارد. چند سال پیش که هنوز قیمتها سرسامآور نشده بود و توان سفر رفتن و گشتوگذار در کشور عزیزمان آسانتر بود، به همراه دو دوست خوبم، با قطار از تهران رهسپار سفر بودیم؛ آن هم با قطار. در میانه راه دو دوست خوب دیگرمان درباره راهآهن و قطار دو دیدگاه در دو سوی طیف داشتند.
حسن فتاحی: داستان نوشتن این یادداشت پیشینهای دارد. چند سال پیش که هنوز قیمتها سرسامآور نشده بود و توان سفر رفتن و گشتوگذار در کشور عزیزمان آسانتر بود، به همراه دو دوست خوبم، با قطار از تهران رهسپار سفر بودیم؛ آن هم با قطار. در میانه راه دو دوست خوب دیگرمان درباره راهآهن و قطار دو دیدگاه در دو سوی طیف داشتند. یکی میگفت: بچهها دنیا عوض شده و ما هنوز در حال سفر با این قطارهای داغان هستیم. دیگری هم میگفت: خدا پدر فلانی را بیامرزد که قطار را به ایران آورد که در زمان خودش فناوری برتر بود. بحث بالا گرفته بود و از شاه تا ایلان ماسک پایشان به بحث باز شد. این بحث شیرین در قطار، در شب زمستانی ایران، درحالیکه آسمان پرستاره بود و برخورد کارکنان قطار بسیار محترمانه و حرفهای ادامه یافت. اول ژانویه 2023 با دوستانم تلفنی گفتوگو میکردیم، قرار سفری گذاشتیم و خیلی زود فهمیدیم، اتوبوس خستهکننده است و هواپیما گران؛ بنابراین برای سفری که ماه بعد پیشرو داریم، گزینه قطار را برگزیدیم و تصمیم گرفتیم لذت سفر با قطار را با نوشتن این یادداشت برای خوانندگان عزیز به اشتراک بگذارم و نشان دهم ریشههای صنعت راهآهن چگونه شکل گرفته است.
آمدن راهآهن
درست در همان زمان که ساخت پل معلق (یا پلی که ابتدا و انتهای آن در دو سوی رودخانهای یا دو کوه با بلندای اندک است و خود پل از یک صفحه ریلواری ساخته شده و میلههایی بین دو تسمه محکم، افقی کنار هم چیده شدهاند) بزرگ تلفُرد به سال 1826م. به پایان رسید، فناوری جدیدی از آستین بشر هوشمند در غربِ پس از دوره صنعتیشدن، سر برآورد. اجازه دهید این نکته را یادآور شویم که سال 1826م. برابر است با دوره سلطنت فتحعلیشاه قاجار و اگر پرسونانه بگوییم، هشت سال مانده به پایان سلطنت کمتر از 37ساله او. بنابراین از دورهای سخن میگوییم که ایرانیها به مدد دلیرمرد نامدار و خردمند قاجاری، «عباسمیرزا نایبالسلطنه» با فناوری غربی و مزایای آن آشنا شده بودند. آن فناروی تازه سربرآورده، قطاری بود که با نیروی بخار کار میکرد. مسئله اصلی که در این زمینه رخ داده بود، پیشرفتهایی در ساخت و تولید آهن بود که اجازه میداد ریلهای مقاومتر و محکمتری ساخته شود. نخستین لوکوموتیو بخاری که در راهآهن به کار افتاد، به وسیله «ریچارد ترویتیک» به سال 1802م. و باز همدوره با فتحعلیشاه قاجار، در کلبروک دیل، در شراپشر، ساخته شد. نخستین قدرتنمایی واقعی و متقاعدکننده لوکوموتیو ترویتیک استفادهشدنی، دو سال بعد در پنیدارن، جایی در ویلز انگلستان، صورت گرفت. ایراد کار آنجا بود که سنگینی لوکوموتیوها زیاد بود و خیلی وقتها ریلها میشکستند. در حدود سال 1812م. در برخی از راههای ریلگذاریشده معادن (برابر فارسی معدن، کان است) در شمال انگلستان که پیش از آن واگنها را اسبها میکشیدند، لوکوموتیوها به راه افتادند. این لوکوموتیوها روی ریلهایی که از چدن ریخته شده بود، بهخوبی حرکت میکردند. پیشرفت اساسی بین سالهای 1820-1821 م. رخ داد که ترابرد با قطار را برای مسافتهای دور و دراز ممکن کرد. یک کارخانه نوردسازی که زیرمجموعه کارخانه ذوبآهن بود، ریلهای محکم و مقاومی از آهن چکشخوار به طول 4.6 متر بیرون داد. این ریلها در راهآهن استاکتن و دارلینگتون که به سال 1825م. بازگشایی شد، به کار رفت. این خط راهآهن در اصل همچون بیشتر راهآهنهای نخستینی، درواقع برای استفاده معدنهای زغالسنگ ساخته شده بود؛ اگرچه مسافر هم جابهجا میکرد. با آنکه برای کشیدن قطار روی پارهای از قسمتهای خط از اسب استفاده میشد، لوکوموتیوها جایگاه ویژهای یافتند. عده زیادی برای تماشای خط آهن میآمدند. ازجمله یک نفر از پنسیلوانیا و دو نفر از آلمان، که از طرفداران خطکشی راهآهن در پروس بودند. نفر دیگر هم «مارک سگوین»، مهندس فرانسوی بود که به سال 1824م. پل معلقی یا به زبان فارسی پل آونگان یا آویزان را با کابل مسی بهجای زنجیر ساخته بود. اندیشههای ساخت قطار یا تِرَن، برقآسا گسترش یافت و در بسیاری جاها که جابهجایی کند بود و راهها ناایمن بود و راه دادوستد و تجارت بسته، برنامههایی برای ساخت راهآهن ریخته شد. در اروپا چند جای دیگر راهآهن داشتند و در آمریکا راهآهن بالتیمور و اوهایو میان سالهای 1827 تا 1830م. کشیده شد. تا جایی که نویسندگان این یادداشت میدانند در ایران اثری از پلهای آونگان فلزی نظیر آنچه در اروپا و آمریکا بود، وجود نداشت؛ اگرچه ایرانیها پلهای آجری ثابت زیبایی ساخته بودند که قدمتی طولانی داشت. باز تا جایی که میدانیم، نخستین راهآهن کاربردی-سراسری ایران در دوره پهلوی اول ساخته شد. اجازه دهید این نکته را بیشتر توضیح دهیم. نخستین خطهای راهآهن ایران در دوره قاجار ساخته شد. این فرایند از سال 1840م. یعنی دوره محمدشاه قاجار آغاز شد و تا پایان قاجار در بخشهایی از ایران ازجمله استان گیلان و شمال غرب کشور، خطوط راهآهن بودند؛ اما آنچه راهآهن سرتاسری است و به نماد تبدیل شده همان فرایند ساخت راهآهن سرتاسری است که با سختی و کمبود بودجه ساخته شده و سمبل آن پل ورسک است. در حوالی همان سالهای 1830م. «جورج» و «رابرت استیفنسن»، دست به ابتکاری زدند. آنها دنبالهای از لوکوموتیوها را ساختند، ازجمله آنها لوکوموتیو معروف به راکت بود. راکت را به معنای رایج آن، یعنی موشک به کار میبردند و دلیل استفاده از آن جدیدبودن این جنگافزار در غرب بود. با ساخت این رده از لوکوموتیوها، استیفنسنها سرانجام مفهوم لوکوموتیو ترویتیک را پشت سر گذاشتند و مبنایی نو برای نسل جدیدی از لوکوموتیوها با دیگ بخار لولهای و سیلندرهای افقی گذاشتند. فناوریهای مربوط به راهآهن با بخشهای دیگر صنعت گره خورد و در چندین بخش کار کردند. نخستین بخش آن ایمنی هرچه بیشتر بود، سپس به دنبال بهینهسازی ریلها و خود واگنها رفتند. پیشرفت در ساخت موتورها، بار دیگر قطارها را با جهش روبهرو کرد؛ هم سرعت افزوده شد و هم توان بالا رفت.