|

خط فقر ۲۹ میلیون تومانی با حساب و کتاب کیفری

یک بار برای همیشه یاد خواهید گرفت چگونه خط فقر را طبق قوانین کلیدی زندگی با قاعده کیفری محاسبه کنید.

عبدالصمد حسینی: یک بار برای همیشه یاد خواهید گرفت چگونه خط فقر را طبق قوانین کلیدی زندگی با قاعده کیفری محاسبه کنید.

سریال تکراری محاسبه دستمزد نسخه سال ۱۴۰۱ خود را به نمایش گذاشته تا ان‌شاء‌الله فروردین ۱۴۰۲ قبل از خشک‌شدن عرق جبین شاغلین زحمت‌کش، حقوق درخور آنها پرداخت شود.

دو کاراکتر اصلی این سریال هزینه خانوار و نرخ تورم هستند که سال ۱۴۰۱ با بازی زیرپوستی خود بارها موجب افزایش تپش قلب ما در صحنه زندگی شدند. این دو کاراکتر نقش سارقانی را بازی می‌کنند که جیب ما را نشانه گرفته‌ و مورد تعقیب کاراکتر حقوق‌ و دستمزد هستند. شیرین‌ترین یا رؤیایی‌ترین صحنه این درام اقتصادی لحظه‌ای است که حقوق و دستمزد با شکستن خط فقر همپای آنها شود. در شرایط فعلی ناگزیر از اعلام پایان باز برای این سناریو هستیم؛ ولی تلنگر پرسشی در ذهن بر جا می‌ماند که خط فقر کجاست و چگونه محاسبه می‌شود. حسن لطفی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی خط فقر خانواده چهارنفره را در سال حدود ۱۸ میلیون تومان بیان کرده. این رقم بر مبنای محاسبه اقتصادی است؛ لیکن اگر نگاهی به خط فقر براساس وظایف قانونی داشته باشیم، چه داستان و پایان دراماتیکی را تجربه خواهیم کرد.محاسبه خط فقر بر اساس مطالبه قانونی مهم است؛ چراکه قوانینی با عواقب کیفری برای آن وجود دارد. در مقابل مقاومت در برابر این قوانین دو راه پیش‌روی شماست؛ یا باید ادعای ورشکستگی کنید و از برخی حقوق محروم شوید یا با حکم جلب در پشت میله‌های زندان روزگار بگذرانید.هسته محاسبه خط فقر بر محور خانواده است. بنابراین از میان 12هزارو 500 ماده قانونی در کشور روی قوانین حقوق مالی خانواده و سه قانون کلیدی نفقه، اجرت‌المثل و مهریه متمرکز می‌شویم.

مجهول اول حقوق و دستمزد

حداقل دستمزد در سال ۱۴۰۱ حدود پنج میلیون و 679 هزارو 750 تومان برای فردی بدون سابقه کار و اولاد تعیین شده. طبق اعلام نرخ خط فقر به‌روشنی معلوم می‌شود حقوق پایه تنها برای رفع امور یک‌ نفر عزب‌اوغلی کفاف می‌کند و نباید با آن نقشه ازدواج کشید؛ مگر اینکه بنای خانواده را بر آب بنا کنیم.

برخی از کارشناسان مدعی هستند هزینه مسکن و خدمات درمانی مرد مجرد بسیار کمتر از این مقدار است؛ ولی اگر قاعده نفقه‌ عمودی یا قاعده شأن را اجرا کنیم، خلاف این تصور ثابت می‌شود. لیکن با یک سؤال ساده از این نظریه عبور می‌کنیم؛ آیا مرد مجرد نباید پس‌انداز داشته باشد تا بتواند لوازم زندگی زناشویی را تأمین کند.

مجهول دوم نفقه

نفقه (ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی) شامل خرج و برج زندگی زوجه مطابق شأن (منزلت) او است. در حقیقت با اغماض از تعریف شأن، نفقه همان مخارج مسکن، خوراک، پوشاک، تأمین لوازم زندگی، خدمات درمانی و... است. پس می‌توان رقمی معادل معیشت ماهانه را در نظر گرفت. نفقه از زمان ثبت عقد ازدواج لازم‌‌الپرداخت است. طلاق مکروه‌ترین حلال خداوند است و در بستر قانون نیز برای حمایت خانواده و دوام آن رگه‌هایی از تلاش دیده می‌شود‌ ولی وقتی پای نفقه به میان می‌آید، ماجرا پایانی دیگر دارد.

به‌طور معمول روند طلاق در دادگاه‌ها تا دو سال هم طول می‌کشد؛ لیکن اگر نفقه شش ماه مستمر پرداخت نشود، قاضی خود می‌تواند حکم طلاق را صادر کند و به زندگی زناشویی پایان دهد.

می‌توانیم یک‌چهارم ۱۸ میلیون تومان را معیاری برای کشف حدودی کف نفقه بدانیم. اینجا نیز نباید از هزینه‌های خاص زنانه حتی بدون محاسبه شأن او فاکتور گرفت، پس همان مقدار پایه قانون کار را برای نفقه در نظر می‌گیریم.

مجهول سوم اجرت‌المثل

اجرت‌المثل (ماده ۳۳۶ قانون مدنی) در ازدواج و قانون امری کلیدی است. هرچند اکثر زوجین از آن بی‌خبر هستند یا آن را هیولای اسمش را نبر می‌پندارند. اجرت‌المثل مقدار پرداختی در قبال انجام هر کاری است که عرفا و شرعا با مزد به سرانجام می‌رسد.

در نظر بگیرید همسران ۲۴ ساعت شبانه‌روز به ارائه خدماتی با عِطر خوش محبت می‌پردازند. اگر خدمتکاری در خانه بدون این عطر خوشایند امور را انجام دهد، شایسته دریافت چه مبلغی است. پیشنهاد ما برای گذر از روند چالشی کشف مجهول سوم که می‌تواند به یک کابوس محاسباتی تبدیل شود، محاسبه پایه حقوق به‌عنوان سهم اجرت‌المثل است. شاید بپرسید چرا سهم اجرت‌المثل باید به‌عنوان بخشی از حقوق و دستمزد مردان محاسبه شود. علت این امر ما را به تعریف مجهول دیگر این معادله رهنمون می‌کند.

مجهول چهارم مهریه

مهریه (ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی) از سنت‌های دینی و تأکید شده که اندک و حتما پرداخت شود. در عرف جامعه مهریه از غول‌های مراحل ازدواج است که عمدتا برحسب طلا تعیین و ذیل عبارت چه کسی داده و چه کسی گرفته بی‌خطر به‌ نظر می‌رسد؛ بااین‌حال وقتی برگه عقد با قید رایج عندالمطالبه امضا شد، شرایط کاملا فرق خواهد کرد. مشکل عمده، تعیین مهریه سنگین است. از دلایل مختلف آن می‌توان به چشم‌‌وهم‌چشمی، استراتژی‌های شکستن قلب جاری و آزمون‌های مردافکن و... اشاره کرد. در این میان فقط یکی از دلایل تا حدی منطقی و قابل توجه است که اظهار می‌کند مهریه پشتوانه زن برای روز مباداست. روز مبادای زندگی زناشویی روز شکست عقد ازدواج است که یا با مرگ همسر یا طلاق همراه است. در این روز تلخ علاوه‌بر سوگواری باید به فکر تأمین معیشت فردا هم بود. حال تصور کنید بانویی در طول زندگی زناشویی اجرت‌المثل دریافت کرده که البته بستر مناسبی برای استفاده از خدمات بازنشستگی را برای او فراهم می‌کند. دراین صورت نگرانی تأمین آتیه خودبه‌خود رفع خواهد شد و می‌توان مبلغ مهریه را به جایگاه واقعی خود که نشانی از محبت و علاقه مرد به زن است بازگرداند.

منطقی است که برای پرداخت مهریه باید ردیفی در محاسبه حقوق و دستمزد مرد در نظر گرفته شود تا او بتواند در فرصتی معقول به ادای دین الهی خویش بپردازد. در یک محاسبه ساده و سرانگشتی می‌توان مبلغ یک‌چهارم حقوق پایه را برای پرداخت مهریه در طول زمان در نظر گرفت. برخی کارشناسان مدعی هستند تأمین هزینه سه مجهول (نفقه، اجرت‌المثل، مهریه) بر عهده مرد است که باید با اشتغال به کار بیشتر آن را فراهم کرده و نباید در حقوق پایه آن را جست‌وجو کرد.

در پاسخ می‌توان به کلام امام علی (ع) اشاره کرد که می‌فرمایند: وقت مؤمن سه قسمت است: اوقاتی برای مناجات و دعا و عبادت، اوقاتی برای کسب معاش و درآمد، اوقاتی برای تفریح و استفاده از لذت‌های حلال. در این صورت می‌توان روز را به سه قسمت هشت‌ساعته تقسیم کرد و با سهم کار روزانه هشت‌ساعته باید مجهول‌های معادله ما حل شوند تا بتوان به امور دیگر پرداخت.

کارشناسانی نیز اظهار می‌کنند این شیوه محاسبه اوقات مناسب تحقق حکومت اسلامی و امری آرمانی است. البته این فرموده امیرالمؤمنین (ع) مربوط‌ به ۱۴۰۰ سال پیش بوده و امروزه در بلاد کفر و غرب موضوع سه روز تعطیلی در هفته کاری مطرح است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

می‌دانید که هر مرد می‌تواند چهار همسر داشته باشد و هر مردی با یک شیفت کاری باید بتواند معادل سهم چهار نفقه، اجرت‌المثل و مهریه دریافتی داشته باشد. پیشنهاد می‌کنیم برای حفظ توان ادامه محاسبه از این پس خط فقر را به‌صورت نوار فقر در نظر بگیرید.

برای اینکه انصاف را رعایت کرده و زندگی در زیر نوار فقر را یک هشدار جدی در نظر بگیریم، مجهول چهارم را با وجود پرداخت کامل مهریه به‌عنوان یک ردیف دریافتی ثابت محاسبه می‌کنیم.

حد پایین نوار فقر همان روال ساده‌شده کشف مجهول‌ها‌ست و حد بالای نوار فقر را با استفاده از ضریب ۴ در نفقه، اجرت‌المثل و مهریه محاسبه می‌کنیم. چندی از کارشناسان معتقدند، ازدواج با همسر دوم منوط به اجازه همسر اول است. اما این امر فقط وجهه قانونی دارد و با رضایت همسر اول می‌توان از این گذرگاه عبور کرد. البته نگارنده هیچ تمایلی به ترویج چندهمسری ندارد؛ ولی باور دارد تأمین دستمزد یک مرد با ضریب مجهول‌های سه‌گانه می‌تواند بستر زندگی موفق تک‌همسری با فرزندان و فرزندخواندگان باشد.

از سویی کارشناسانی مدعی هستند زنان باید طبق روال عرفی از دریافت اجرت‌المثل و نفقه یا حتی مهریه پرهیز کنند یا به‌نوعی طبق قانون حسن معاشرت با همسران خود مدارا کنند.

نکته اول این است که قانون حسن معاشرت (ماده ۱۱۰۳ و ۱۱۰۴ قانون مدنی) وجهه کیفری ندارد. نکته دوم، طبق اخلاق اسلامی نباید دیگران را در معذوریت قرار داد تا از حقوق شرعی و حق مسلم خود ذیل رودربایستی یا آموزه‌های غلط فرهنگی عدول کنند. نکته سوم، این حقوق بدهی شرعی مردان است که باید پرداخت کنند و به‌نوعی پرداخت آن خود تحقق حسن معاشرت است.

به‌علاوه مرد به‌عنوان رئیس خانواده (ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی) باید هزینه کامل زندگی مشترک را بدون چشمداشت به مال زن تأمین کند. رویکرد انسانی و اسلامی این است که با افزودن این موارد به حقوق مردان حداقل شرایط پرداخت دین شرعی و قانونی ایجاد شود.

مجهول پنجم نفقه فرزند

هدف اصلی تشکیل خانواده ادامه نسل است و تاکنون ما به موضوع نفقه فرزند نپرداختیم. نفقه فرزند در قانون (ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی) لحاظ شده، (طبق ماده ۱۰۹۱ قانون مدنی) حتی بعد از طلاق نیز قابل دریافت است. می‌توان بدون محاسبه شأن معادل یک برابر حقوق پایه به ازای هر فرزند در نظر گرفت.

با این اوصاف برای محاسبه حد پایین نوار فقر یک خانواده چهار نفره طبق حقوق پایه سال ۱۴۰۱ می‌توان مبلغی حدود ۲۹٫۸ میلیون تومان در نظر گرفت.

با این رویکرد شما مبلغ حد بالای خط فقر که به‌معنای خروج از این بازی چالش‌برانگیز است را چقدر محاسبه می‌کنید و از آن مهم‌تر آیا با محاسبه آن قدرت خرید شما واقعی خواهد بود.

حقوق مرد مجرد = حقوق پایه ۱۴۰۱ = ۵٫۶۷۹٫۷۵۰ (تومان)

مبلغ نفقه و اجرت‌المثل = حقوق‌پایه * ۲

مهریه = (۴/حقوق پایه)

نفقه اولاد = (تعداد فرزند * حقوق پایه)

حقوق مرد متأهل (خانواده دو نفره) = حقوق پایه + (مبلغ نفقه و اجرت‌المثل) + مهریه

حد پایین نوار فقر (مثلا خانواده چهار‌نفره) = یک خانواده دونفره + نفقه اولاد

حد بالای نوار فقر = (مبلغ نفقه و اجرت‌المثل * ۴) + ( مهریه * ۴) + حقوق پایه + (نفقه اولاد * ۴)