بحران خشکسالی و تنشهای آبی به خط ساحلی خزر رسید
کویر مازندران
اهالی ساری وقتی صبح ششم ماه آماده میشدند تا یک روز خوب اردیبهشتی را آغاز کنند، با صحنهای عجیب و دردناک مواجه شدند؛ صحنهای که شاید در یک قرن اخیر اتفاق نیفتاده بود و به سختی بتوان ردپای آن را در متون تاریخی هم پیدا کرد. اهالی این شهر وقتی از حوالی پارک ملل میگذشتند، دیدند که دیگر تجنی وجود ندارد. تجن، روح جاری ساری که سالها به این شهر معنا میبخشید، در اردیبهشت به یک بستر سنگی و شنی تبدیل شده که جویبار باریکی از دل آن میگذرد.
اهالی ساری وقتی صبح ششم ماه آماده میشدند تا یک روز خوب اردیبهشتی را آغاز کنند، با صحنهای عجیب و دردناک مواجه شدند؛ صحنهای که شاید در یک قرن اخیر اتفاق نیفتاده بود و به سختی بتوان ردپای آن را در متون تاریخی هم پیدا کرد. اهالی این شهر وقتی از حوالی پارک ملل میگذشتند، دیدند که دیگر تجنی وجود ندارد. تجن، روح جاری ساری که سالها به این شهر معنا میبخشید، در اردیبهشت به یک بستر سنگی و شنی تبدیل شده که جویبار باریکی از دل آن میگذرد. دیگر احتمالا چراغانیهای پل کابلی و پل تجن به کار نمیآید و شبهای ساری بیتجنِ دوستداشتنی بیروح شده است. رخدادن چنین واقعهای در ابتدای اردیبهشت نشان میدهد که مازندران در سه ماه دیگر امسال سختترین و متفاوتترین تابستان تاریخش را تجربه خواهد کرد. تابستانی که البته از همین بهار نامش با «خشکسالی» گره خورده است. استانی که همیشه در ذهن مردم و مسئولان به استانی پرآب و پرباران مشهور بود، حالا مثل خیلی از نقاط ایران با تنش آبی شدید آنهم در فصل کاشت مواجه شده است. گزارشهای محلی نشان میدهد آب برخی روستاها قطع شده و کشاورزان برای کاشت برنج با نگرانیهایی مواجه هستند. 10 سال پیش وقتی نواحی جنوبی و مرکزی ایران با بحرانهای آبی دستوپنجه نرم میکردند، بسیاری هشدار میدادند که در صورتی که تدبیر درستی اتفاق نیفتد، این بحران کل کشور را در بر میگیرد و حالا درست در ابتدای سده جدید شمسی این پیشبینیها محقق شده و در بهاری که نماد پرآبی و پربارانی است، رودها در مازندران کمآب یا خشک شدهاند و دریاچههای سدها آب رفتهاند. مازندران سبز با ذخیره گرانقدر هیرکانی حالا فاصلهای با تبدیل به یک کویر ندارد. اگرچه ممکن است بسیاری آمار و ارقام بارش امسال را بهانهای برای خشکسالی در مازندران بدانند، اما مرور رویدادهای آبی در این استان نشان میدهد که نه فقط کاهش بارش باران، بلکه تصمیمهای اشتباه مدیران در دهههای گذشته هم نقش بزرگی در حال و روز امروز مازندران دارد.
بحران آب مازندران از کجا آغاز شد؟
آنچه اکنون در مازندران رخ داده، دیرزمانی است که در بخش وسیعی از کشور در جریان است. اگرچه همین روزهای قبل رئیسجمهور در خوزستان اعلام کرد تنش آبی خوزستان برطرف شده اما اعداد و ارقام چیز دیگری را برای تصویری بزرگتر از خوزستان و به اندازه کل ایران نشان میدهند. اگرچه برای همان خوزستان هم باید منتظر مرداد ماند تا راستی حل تنش آبی مشخص شود. برای درک بهتر وضعیت فعلی مازندران باید ابتدا ببینیم که ایران در چه وضعیتی از نظر دسترسی به آب قرار دارد. توسعه نامتوزان بهویژه در بخش کشاورزی و سیاستهای محلی بدون درنظرگرفتن منافع ملی در دهههای اخیر موجب شده بخش کشاورزی بهویژه کشاورزی سنتی بهشدت افزایش یافته و در نتیجه دستبرد به داشتهها و منابع آبی موجود افسارگسیخته شود. نتیجه این اقدامات واردشدن به شرایط تنش آبی و قرارگرفتن کشور در بحران آبی است. درواقع اینکه کشوری وارد تنش یا بحران آبی شده، شاخصی است که بر اساس میزان موجودی آب در هر مترمکعب به ازای هر نفر در سال سنجیده میشود. با توجه به این شاخص، اگر کشوری بیشتر از هزارو 700 مترمکعب به ازای هر نفر در سال آب داشته باشد، آن کشور از نظر منابع آبی مشکلی ندارد و اگر از این میزان کمتر شود، به مرور به تنش آبی و درنهایت به بحران آبی میرسد. ایران در سال ۱۳۹۱ از این مرز عبور کرده و اگر از این میزان کمتر شود، یعنی وارد تنش آبی شدهایم. درحالحاضر کشور ما در مرز تنش آبی و یکقدمی بحران آبی قرار دارد. البته بخشهایی از کشور در مرحله بحران آبی قرار دارد اما درمجموع در کشور هنوز به آن مرحله نرسیدهایم. همچنین طی صدها و هزاران سال میانگین بارش در کشور ۲۵۰ میلیمتر در سال بوده که اکنون به حدود ۲۰۰ میلیمتر در سال کاهش یافته و همچنان نیز درحال کمترشدن است. درمجموع پیشبینیهای برخی از مجامع بینالمللی نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۵۰ به سرانه ۵۰۰ مترمکعب آب به ازای هر نفر خواهد رسید که فاجعهبار خواهد بود. با درنظرگرفتن این اعداد و ارقام باید بدانیم که احتمالا وضعیت مازندران هم باوجود یدککشیدن صفت «پرباران» یا «پرآب» چندان مساعد نخواهد بود. بهجز کاهش بارشها در سالهای اخیر، مازندران با برخی چالشهای بزرگ در زمینه مدیریت آب مواجه است. اولین و اصلیترین چالش مازندرانیها برای مسئله آب، سدسازی است. هماکنون ساکنان مازندران حداقل به ساخت سه سد فینسک، هراز و کسلیان معترض هستند. معروفترین آنها سد فینسک است که اعتراضات زیادی به ساخت آن صورت گرفته و با وجود این اعتراضات همچنان مراحل تکمیلش پیش میرود. فینسک در بالادست سد شهید رجایی درحال ساخت است و رود تجن از منبع این دو سد تغذیه میشود. اگر هنوز که سد فینسک آبگیری نشده وضعیت تجن چنین است، کاملا مشخص است که آبگیری آن چه بلایی قرار است بر سر این رودخانه و زندگی مردمی که از آن متأثر هستند، بیاورد. بهجز سدسازی، یک موضوع مهم دیگر که به قاتل منابع آبی ایران و البته مازندران تبدیل شده، توسعه نامتوازن بخش کشاورزی است. کشاورزی در بخش بزرگی از ایران همچنان سنتی است و کشاورزی سنتی بهمعنای بلعیدن سهم بزرگی از آبهای ایران. اگر از نظر بسیاری برنج محصولی استراتژیک در عرصه کشاورزی محسوب میشود، ولی نمیتوان چنین صفتی را به پرتقال، نارنگی و مرکباتی که بخش زیادی از باغات مازندران را در برگرفتهاند، اطلاق کرد. هر باغ مرکبات در مازندران به معنی یک چاه آب است و در نتیجه دستبرد به منابع آبی مازندران. نداشتن اولویت در کاشت و تنها توسعه کشاورزی بیبرنامه در سالهای اخیر موجب شده که بخش کشاورزی سهم بزرگی از آب مازندران را ببلعد.
بهجز این مسئله، عدم نظارت کافی در حوزه جنگلداری و تبدیل حاشیه جنگلها به باغات از سوی بومیهای منطقه نیز موجب شده که سالانه بر حجم آب مصرفی در بخش کشاورزی افزوده شود. استان مازندران با داشتن ۴۶۰ هزار هکتار زمینهای زراعی و باغی، سالانه ۷۲ نوع محصول کشاورزی را تولید میکند که با تولید بیش از ۹۵۰ هزار تن برنج سفید، دومیلیونو ۵۰۰ هزار تن مرکبات و ۸۰ هزار تن آبزیان رتبه نخست کشور را دارد.
محمدعلی غلامیسفیدکوهی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، در گفتوگو با «شرق» دراینباره میگوید: «شرایط نامساعد کیفی و آلودگی آب در بخش شرب استان و وابستگی استان به حوضه آب زیرزمینی، نامشخصبودن میزان بهرهبرداری در بخش آب سطحی و زیرزمینی و نبود بیلان آبی مشخص برای تصمیمگیریهای مدیریتی و کارشناسی، ورود بسیار زیاد افراد غیربومی و ساختهای مجاز و غیرمجاز که تأمین آب آنها از طریق دستاندازی به بخش قابلتوجهی از منابع آب سطحی، چشمهها و آب زیرزمینی، نبود برنامه اجرائی مشخص در مواجهه با شرایط خشکسالی و نارضایتی عمومی کشاورزان و حقابهبران را میتوان نام برد».
او در بخش دیگری از حرفهایش همچنین به «شرق» میگوید: «عدم هماهنگی بین مدیران آب و خاک استان در تعریف مفاهیم مهم، اجرای برنامههای نامشخص تأمین و توزیع آب، سیر تحولاتی ضعیف مدیریتی در برنامهریزی و اجرای طرحهای زیربنایی، سیاستزدگی آب استان به مسائل حاشیهای و بین شهرستانی باعث عدم جذب اعتبارات برای توسعه زیرساختهای استان در بخش آب و خاک شد. از طرفی عدم آموزش و بهکارگیری متخصصان مرتبط با صنعت آب و خاک و استفاده از نخبگان و استادان در استان بهعنوان مشاوران ارشد در تصمیمگیری مهم مدیریتی و تصمیمسازی در حوزه آب نیز دارای نقش برای چنین وضعیتی است. عدم اعتماد کشاورزان به عملکرد نامناسب و ضعیف مدیران، بهگونهای شکاف بین آنها را زیاد کرده که تعارضات شهرستانی باعث به حاشیه بردن بسیاری از برنامهها و طرحهای زیربنایی در حوزه آب شده است. برای مثال در استان هیچگونه تشکل آببران موفق وجود ندارد و بازار محلی آب در بخش توزیع و انتقال از طریق شوراها و دهیاریها بهصورت غیرسازمانیافته تحقق غیرعقلانی یافته است».
همچنین در 10 سال گذشته و با شروع تنشهای آبی در مناطق جنوبی و مرکزی ایران، استانهای شمالی ازجمله مازندران به یک محل مناسب برای مهاجرت تبدیل شدهاند. اگرچه مصرف آب شرب سهم کمتری نسبت به بخش کشاورزی و صنعت دارد اما بههرحال افزایش جمعیت تأثیرش را روی مصرف آب در مازندران میگذارد. در کنار این مسائل موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی، کاهش بارشها و ناتوانی در مدیریت منابع آبی و روانآبها هم از دیگر عواملی است که موجب وضعیت کنونی مازندران شده است.
محمدعلی غلامیسفیدکوهی درباره موج مهاجرتها به مازندران و تأثیرش روی مسئله آب به «شرق» میگوید: با توجه به مهاجرت بسیار گسترده از استانهای کمآب و خشک به استان مازندران در 10ساله اخیر که با افزایش شدید تأمین آب در بخش شرب و فضای سبز و بهداشت و خدمات و توسعه کشاورزی در بخش باغات و توسعه ویلاها همراه بوده است، نبود برنامه مشخص و همراهیکردن با این توسعه باعث شده است تأمین آب این مهاجران با دستاندازیهای غیرمجاز از منابع آب سطحی و زیرزمینی از طریق دهیاریها و شوراها و همچنین عدم توجه وزارت نیرو جهت حفظ و صیانت از آنها باعث ایجاد چالشهای جدیدی در تأمین و توزیع حقابهبران قدیمی شود.
جیرهبندی آب کشاورزی در مازندران
بزرگترین مصرفکننده آب مازندران مثل همه نقاط کشور بخش کشاورزی است. هم این بخش است که در پی سیاستهای اشتباه و نادرست مازندران را به وضع فعلی دچار کرده است. قطعا خبر خشکسالی در مازندران بیشتر از هر گروهی کشاورزان را نگران میکند. همین الان و در بهار ۱۴۰۲ هم کشاورزی در مازندران به جیرهبندی آب در جریان است. اسفند و فروردین امسال شالیکاران مازندرانی با سهمیهبندی آب توانستند شالیزارهای خودشان را آبیاری کنند.
آمارها نشان میدهد که مازندران امسال با کاهش ۴۰درصدی بارندگی، ۵۰درصدی روانابهای رودخانههای دائمی و همچنین کمشدن حدود ۶۰درصدی ذخایر آبی پشت سدها و آببندانها مواجه است. همین اعداد و ارقام نشان میدهند که باید کشاورزی با جیرهبندی آب همراه باشد. برای همین هم شرکت آب منطقهای نوبتبندی منابع آبی استان را حدود یکماه زودتر شروع کرده و جهاد کشاورزی نیز در این استان اخطار کمآبی صادر کرده است. اثر کمبارشی بر شالیکاری شرق مازندران موضوعی است که سبب شد تا جلسه اضطراری بررسی وضعیت منابع آبی و راهکارهای برونرفت از بحران خشکسالی از سوی شرکت آب منطقهای و جهاد کشاورزی مازندران نیز با حضور استاندار مازندران برگزار شود.
در راستای تجزیه و تحلیل نفیر خشکسالی هماکنون شرکت آب منطقهای مازندران نسبت به کشت برنج بهویژه ارقام آببر پرمحصول برنج در منطقه شرق استان، بهویژه در اراضی پاییندست شبکه آبیاری سد شهید رجایی ساری و گلورد نکا هشدار بدهد. همچنین شرکت آب منطقهای مازندران اعلام کرد که بیشترین ناحیه خشکسالی از سمت شرق به غرب استان است، براساس آمار رسمی هواشناسی مازندران کاهش بارندگی، طبق آمار رسمی هواشناسی میانگین بارش باران سال ۱۴۰۱ مازندران ۳۷۲ میلیمتر بوده که این آمار نسبت به مدت مشابه دوره آماری بلندمدت که ۶۴۰ میلیمتر بوده، حدود ۴۲ درصد کمتر و نسبت به سال ۱۴۰۰ که ۶۱۳ میلیمتر بوده، حدود ۴۰ درصد کاهش داشته است. براساس آمار رسمی جهاد کشاورزی، سهم شرق مازندران از ۲۱۵ هزار هکتار اراضی شالیزاری استان، حدود ۵۰ هزار هکتار شالیزاری است که نیمی از آن یعنی ۲۴ هزار هکتار متعلق به شهرستانهای ساری و میاندورود است که آب شالیزاری این اراضی بهصورت مستقیم از ذخیره آب سد رجایی تأمین میشود، ۱۲هزارو ۵۰۰ هکتار از زمینهای شالیکاری شرق استان در شهرستان بهشهر واقع است، ۱۰ هزار هکتار را کشاورزان نکایی در اختیار دارند و سهم شالیکاران گلوگاهی هم دوهزارو ۵۰۰ هکتار است. طبق آمار شرکت آب منطقهای مازندران درحالحاضر تنها ۴۰ میلیون مترمکعب آب پشت سد شهید رجایی ساری ذخیرهسازی وجود دارد که با این میزان تنها قادر است آب شرب شهرستان ساری تأمین شود؛ یعنی عملا امکان رهاسازی آب برای اراضی کشاورزی وجود ندارد. هشدارهای جهاد کشاورزی و آب منطقهای مازندران در حالی است که طبق جدول آماری پیشبینی بارش باران برای سهماهه منتهی به تیرماه سال ۱۴۰۲ استان مازندران، ۱۴۳ میلیمتر بارندگی پیشبینی کرده است؛ یعنی میانگین کمترین میزان بارندگی در سهماهه آینده منتهی به تیرماه ۱۴۰۲ با ۲۴ میلیمتر مربوط به خردادماه امسال و بیشترین میزان نیز با ۵۱ میلیمتر مربوط به فروردین ماه جاری و برای اردیبهشتماه ۳۷ و برای تیر ماه نیز ۳۱ میلیمتر باران پیشبینی شده است؛ اما کشت برنج کاملا وابسته به تأمین آب مکفی در طول مرحله کاشت و داشت تا رسیدن به برداشت است و بروز هرگونه کمآبی سبب ایجاد تنش برای محصول هم به لحاظ کمی و هم کیفی میشود.
خشکی رودهای مازندران
سال گذشته تصاویری از خشکشدن بستر رود چالوس بسیاری را شگفتزده کرد. این اتفاقی است که این روزها درباره رود تجن هم رخ داده است. گردشگرانی که نوروز امسال به حاشیه سدهای البرز (لفور)، سنبله رود یا شهید رجایی(سلیمان تنگه) رفته بودند هم با کمآبی شدید این سدها مواجه شدند که یک ماه بعد و در همین روزهای اردیبهشتی به بستری خشک تبدیل شده است. برای درک بهتر وضعیت بحرانی رودهای مازندران بد نیست نگاهی داشته باشیم به گزارش حیدر داودیان، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان مازندران.
درحالحاضر وضعیت منابع آبی در مازندران با کاهش ۳۰درصدی بارندگیها مواجه است که منجر به افت ۶۰درصدی آوردهای رودخانهای شده است. این کاهشها زنگ خطری است برای سپریکردن خشکسالترین سال آبی که نهتنها کشاورزی را با مشکل مواجه خواهد کرد؛ بلکه آب شرب را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. براساس گفتههای حیدر داودیان در حوضه تجن چاههای عمومیای در نظر گرفته شد که با تجهیزکردن این چاهها تا حدی میتوان کمبود آب را جبران کرد. مدیرعامل شرکت آب منطقهای مازندران خشکسالی را مانند بلایای طبیعی دیگر مهم دانست و ادامه داد: با توجه به اینکه خشکسالی نیز بحرانی مهم است، باید با استفاده از ماده ۱۸ قانون مدیریت بحران اعتبارات لازم را برای اجرای پروژههای سازگاری با خشکسالی تخصیص داد.
او با بیان اینکه سد شهید رجایی ساری در تاریخ پنجم فروردین سال گذشته ۱۰۴ میلیون مترمکعب ذخیره آب داشت که امروز این حجم به ۴۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته است، گفت: با این حجم فقط میتوان آب مورد نیاز شرب مردم ساری را تأمین کرد، این وضعیت بحرانی در دیگر سدهای استان ازجمله گلورد نکا و سد البرز نیز وجود دارد. دبیر شورای حفاظت از منابع آب استان مازندران تصریح کرد: برای گذر از این سال سخت باید همه جامعه خود را مسئول دانسته و قدمی برای آن بردارند که تغییر الگوی کشت، مدیریت مصرف و صرفهجویی در مصرف آب قدم اول برای کاهش خسارتهای احتمالی است. مدیرعامل شرکت آب منطقهای مازندران با بیان اینکه نوبتبندی آب روانابهای رودخانهها، پشت سدها و آببندانها امسال یک ماه زودتر از سال پیش آغاز شده است، گفت: کمآبی برای فعالیتهای کشاورزی بسیار جدی است. نوبتبندی براساس وسعت دشتهای کشاورزی و حقابه بهصورت صحیح انجام میشود تا کمترین آسیب از ناحیه بارش کم و ذخیرهسازی ناکامل متوجه کشاورزان شود. این مسئول تأمین آب کشاورزی مازندران با اشاره به این نکته که کاهش روانابهای رودخانه مهم کشاورزی استان و آبگیری اندک سدها و آببندانها سال سختی را برای کشاورزی استان رقم زده است، از کشاورزان خواست از هماکنون باید با شرکت همکاری همهجانبه در مدیریت مصرف آب داشته باشند. داودیان وضعیت روانآبهای رودخانههای شرق مازندران ازجمله تجن و نکا رود را وخیمتر از دیگر رودخانهها توصیف کرد و گفت: کشاورزان باید به توصیه جهاد کشاورزی مبنی بر عدم کشت برنج در برخی از مناطق و لزوم کشت ارقام زودرس توجه کنند.
میزان بارشهای مازندران چقدر کم شده؟
پاییز و زمستان ۱۴۰۱ با بارشهای فراوانی در ایران همراه بود. جاریشدن سیل و آسیبهای فراوان در پی بارش چند روز برف در کشور همه را امیدوار کرده بود که حداقل مشکلات بارندگی سالهای قبل حل شده و تابستان کمچالشی را در پیش داریم؛ اما اعداد و ارقام در استان مازندران چیز دیگری را میگوید. اولین ماه سال جدید برای مازندران از لحاظ شرایط جوی پرفرازونشیب بود؛ بهطوریکه در روزهای ابتدایی آن شاهد استقرار سامانه سرد بارشی بودیم و در نیمه دوم با سامانه گرم جنوبی مواجه شدیم که سبب افزایش محسوس دما شده بود. میزان بارش فروردین چنگی به دل نزد و کاهش چشمگیری نسبت به محدوده نرمال سال قبلش داشت و طبق پیشبینی مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور، حجم بارندگی در سه ماه آینده در شهرهای نوشهر و رامسر بیشتر از سایر مناطق پیشبینی شده است که این امر بیانگر پربارشبودن غرب مازندران در مقایسه با دیگر مناطق است. مطابق جدول پیشبینی فصلی این مرکز که هواشناسی مازندران منتشر کرده است، بیشترین میزان بارندگی سه ماه منتهی به مردادماه امسال با ۲۰۰ میلیمتر مربوط به رامسر است و پسازآن بیشترین میزان بارندگی با ۱۸۳ میلیمتر در نوشهر اتفاق خواهد افتاد.
طبق پیشبینی مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور، از مجموع حجم بارش باران که برای سه ماه آینده در غرب مازندران پیشبینی شده است، در اردیبهشتماه امسال در رامسر ۵۰، خرداد ۴۹، تیر ۶۰ و مرداد نیز ۴۱ میلیمتر باران و در نوشهر نیز برای اردیبهشت ۴۸، خرداد ۳۸، تیر ۵۷ و در مرداد نیز ۴۰ میلیمتر باران پیشبینی شده است. همچنین سیاه بیشه، کجور و بلده در مجموع با ۸۷ میلیمتر باران در سه ماه آینده، مناطق کمبارش استان در غرب مازندران هستند.
مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور پیشبینی کره است که در مناطق مرکزی و شرقی مازندران نیز بیشترین حجم بارندگی در اردیبهشتماه امسال با ۳۹ میلیمتر در کیاسر، خرداد با ۳۳ میلیمتر در آلاشت، تیربا ۴۱ میلیمتر در آلاشت و مرداد امسال نیز با ۳۷ میلیمتر در بابلسر اتفاق خواهد افتاد. برای ساری مرکز مازندران نیز در اردیبهشت امسال ۳۷، خرداد ۲۵، تیر ۲۹ و در مرداد نیز ۲۹ میلیمتر باران پیشبینی شده است. طبق گزارش این مرکز کمترین میزان بارندگی نیز در سه ماه آینده در مناطق مرکزی و شرقی مازندران در اردیبهشت با ۲۱ میلیمتر در بابلسر و بندر امیرآباد، خرداد با ۲۰ میلیمتر در کیاسر و بابلسر، تیر با ۱۹ میلیمتر در کیاسر و مرداد ماه نیز با ۱۵ میلیمتر در کیاسر اتفاق خواهد افتاد. مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور، میانگین بارش باران در فروردین امسال در مازندران را ۵۱.۹ میلیمتر اعلام کرد که این میزان نسبت به مدت مشابه دوره آماری بلندمدت که ۵۲.۷ بوده، دو درصد کاهش و نسبت به مدت مشابه سال قبل که ۲۰ میلیمتر بوده، حدود ۱۵۹ درصد افزایش داشته است. طبق این گزارش میانگین بارش هفتماهه سال زراعی جاری منتهی به فروردین امسال در مازندران را نیز ۲۸۹ میلیمتر اعلام کرد که این میزان نسبت به مدت مشابه دوره آماری بلندمدت که حدود ۴۴۹ میلیمتر بوده، حدود ۳۶ درصد کاهش و نسبت به مدت مشابه سال زراعی گذشته که ۴۱۱ میلیمتر بوده، حدود ۳۰ درصد کاهش داشته است.
آمارهای هواشناسی و شرکت آب منطقهای مازندران از کاهش بارندگی در ارتفاعات و دشتها و تغییر الگوی بارندگی از نمنم باران به بارشهای سیلآسا و در اصطلاح علمی بارانهای غیرمؤثر در مازندران نشان میدهد که خشکسالی در استان رخنه کرده است. کاهش ۴۰درصدی بارندگی، ۵۰درصدی روانآبهای رودخانههای دائمی و همچنین کمشدن حدود ۶۰درصدی ذخایر آبی پشت سدها و آببندانهای مازندران، باعث بروز تنش آبی در این استان شده است؛ بهگونهای که مناطق شرقی با کمبود شدید آب در بخش کشاورزی مواجهاند و همین امر نیز شرکت آب منطقهای را بر آن داشت تا طرح نوبتبندی منابع آبی استان را حدود یک ماه زودتر آغاز و جهاد کشاورزی نیز اخطار کمآبی صادر کند. طبق گزارش مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی، بارش تجمعی کشور در سال زراعی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ به ۱۸۰ میلیمتر رسید که نسبت به سال زراعی گذشته ۲۳ درصد افزایش و نسبت به بلندمدت نرمال ۲۳.۹ کاهش داشت. بارش تجمعی سال در تمام استانهای کشور به استثنای استان هرمزگان کمتر از نرمال بود. کمترین کاهش بارش نسبت به نرمال با ۸.۹ در چهارمحالوبختیاری و بیشترین کاهش بارش نیز با ۱.۶۱ در استان ایلام ثبت شده است.
بر اساس آمارهای رسمی، توان بالقوه آب مازندران در حد ششمیلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب است که از این مقدار چهارمیلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب آبهای سطحی و بقیه آبهای زیرزمینی است. بهطور میانگین سالانه حدود یکمیلیارد و ۵۵۰ میلیون مترمکعب آب در بخش آبهای سطحی و یکمیلیارد و ۳۵۰ میلیون مترمکعب در بخش آب زیرزمینی بهرهبرداری میشود و بقیه آب سطحی طی سال بهصورت هرز به دریا میریزد.
دکتر غلامی سفیدکوهی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری درباره وضعیت بارشهای مازندران به «شرق» میگوید: «بهطور متوسط در 10ساله اخیر میزان بارشها بین 15 تا 25 درصد کاهش یافته ولیکن میزان مصرف در بخش کشاورزی به علت نبود برنامه در بخش آب و خاک بسیار افزایش یافته بهگونهای که کشت دوم برنج با مساحتی بالغ بر 8 تا 110 هزار هکتار به کشت اول برنج اضافه شده است. درمجموع با مصرف آب استان در بخش کشاورزی طی 10ساله اخیر از دو و نیم میلیارد مترمکعب به حدود سهمیلیارد مترمکعب در منابع آب افزایش یافته است که با توجه به نبود برنامه مشخص در مهار آب سطحی، بخش عظیمی از این مصارف کشاورزی از طریق آب زیرزمینی تأمین شده است».
سدهای پرحاشیه مازندران
مثل هرجای دیگری وقتی صحبت از بحران آب و تنشهای آبی در یک استان میشود، باید پروژههای سدسازی را هم در شکلگرفتن این بحران دخیل دانست. در مازندران هم چند پروژه سدسازی در جریان است که با مخالفتهای گسترده مردمی مواجه است و در صورت بهسرانجامرسیدن میتوانند مازندران را از نظر تنشهای آبی به یک خوزستان دیگر تبدیل کنند. یکی از مهمترینهایش سد فینسک در روستای فینسک است. هدف از ساخت این سد در فینسک تأمین آب برای استان سمنان است. یکی از استانهای کویری که مثل دیگر استانهای کویری به مرکزی برای تجمع صنایع تبدیل شده است. تکمیل و آبگیری این سد میتواند موجب کاهش آب ورودی به استان مازندران شود. بسیاری از مازندرانیها درحالحاضر با دیدن وضع تجن بدون آبگیری فینسک معتقدند در صورت آبگیری مخزن این سد وضعیت تجن و آبخورهای پاییندستش بهشدت بدتر هم خواهد شد. اعتراضات گسترده مردمی به ساخت سد در سال گذشته منجر به تصمیماتی برای بررسی بیشتر این پروژه شد.
پروژه سد «فینسک» که یک سد مخزنی سنگریزهای با هسته رسی، طول تاج ۴۳۳ متری و حجم مخزنی ۱۱.٧٨ میلیون مترمکعب است، از سال ۸۹ روی سرشاخههای رودخانه «تجن» واقع در منطقه جغرافیایی استان سمنان توانست در دولت دهم بودجه مطالعاتی دریافت کند. این پروژه به گواه بسیاری از کارشناسان، یکی از بدترین پروژههای زیستمحیطی طی چند سال اخیر است که میتواند به دو استان کشور یعنی مازندران با آن همه منابع و سمنان با آن ظرفیت بیبدیلش ضربه جدی وارد کند و عاقبت رودخانههای مازندران سرسبز را هم شبیه زایندهرود و… کند. اما کدامیک از شما که این گزارش را میخوانید، تاکنون پروژه سدسازی در خاطرتان باقی مانده که دستکم طی چند سال اخیر، با موافقت مصلحان و دغدغهمندان محیط زیست به سرانجام رسیده باشد؟
تاکنون کدامیک از پروژههای انتقال آب، انتفاعی را نصیب مردم منطقهای کرده است؟
تنها نگاهی به اخبار کافی است تا از خوزستان، چهارمحالوبختیاری، اصفهان، معضلات زیستمحیطی را دنبال کنیم که شهر به شهر در حال انتشار است و حال با پروژه سدسازی «فینسک»، استان مازندران را درگیر کرده و بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری را در معرض خطر قرار داده است.
تابستان سال گذشته ماجرای احداث سد مخزنی فینسک پس از کشوقوسهای فراوان منوط به برگزاری جلسات ارزیابی مجدد شده بود، حالا گویا با ورود سازمان محیط زیست و تشکیل جلسات کارگروه و ارزیابی بین موافقان و مخالفان، پروژه منوط به مذاکرات نهایی بر سر آن شده است. اما اینکه کار متوقف شده یا نه را هنوز نمیدانیم. حداقل از تذکر ۱۵ فروردین امسال علی باباییکارنامی، نماینده مردم ساری به وزیر نیرو درباره این سد میتوان فهمید که خطر فینسک همچنان منابع آبی مازندران را تهدید میکند. نماینده مردم ساری در مجلس شورای اسلامی در اولین جلسه سال جدید درباره سد فینسک و توقف ساخت این سد با توجه به بحران سال جدید که بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از زمینهای مازندران دچار تنش آبی شده است، به وزیر نیرو تذکر داد.
ساخت فینسک همچنین میتواند تولید برنج مازندران را هم با کاهش شدیدی مواجه کند. منصورعلی زارعی، دیگر نماینده مردم ساری در مجلس درباره این سد میگوید: «پیشنهاد احداث سد فینسک بر روی سرشاخه اصلی سد شهید رجایی امروز در فصل بارش کمتر از یکششم ذخیره آب دارد و براساس دستور متولیان امر در وزارت جهاد کشاورزی به برنجکاران ابلاغ شده که هزاران هکتار از اراضی برنجکاری خود را زیر کشت نبرند. پس احداث این سد چه توجیهی دارد؟ امروز حتی آب شرب مردم شهرستانهای ساری و میاندورود تحت آسیب جدی قرار دارد».
یکی از بزرگترین انتقادات به ساخت سد فینسک این است که این پروژه نهتنها زندگی در مازندران را با چالشهای فراوانی مواجه میکند بلکه نمیتواند کمکی هم به بحران آب سمنان کند. تجربه ملی و بینالمللی نشان میدهد که هیچوقت و در هیچ جای جهان مدیریت عرضه آب موفق به حل مشکل کمآبی نشده است. اینکه با سدسازی و انتقال آب بینحوضهای تقاضا یا عرضه آب را تأمین کنیم نه تنها هرگز موجب رهایی یا حتی تعدیل کمآبی نمیشود بلکه همیشه موجب افزایش مصرف شده و حتی کمآبی را تشدید هم میکند. با افزایش عرضه آب همیشه مصرف هم افزایش مییابد و این تفکر که با انتقال آب نیاز آبی منطقه تأمین میشود از اساس رد شده است.
ساخت سد فینسک و کسیلیان و چاشم روی سرشاخههای آب مازندران و حتی اجرای طرح شیرینسازی آب کاسپین با هدف انتقال حجم گسترده آب به سمنان نهتنها بحران آب در سمنان را حلوفصل نمیکند بلکه موجب تشدید بحران در مقصد انتقال آب هم میشود. این را تجربیات بینالمللی میگوید. سمنان اگر معتقد به کمآبی است تنها راهکارش سازگاری با این کمآبی و مدیریت منابع آبی درونحوضهای است نه دستاندازی به منابع آبی حوضههای مجاور و نابودکردن آنها. این را همه مسئولان و متولیان مدیریت آب در داخل استان سمنان هم میدانند و این جزء الفبای مدیریت منابع آب است. چیز جدیدی نیست که تصور کنیم مخالفان سدسازی و انتقال آب آن را یافتهاند و تلاش میکنند آن را تفهیم کنند.
محمدعلی غلامیسفیدکوهی در بخش دیگری از حرفهایش با «شرق» به مسئله سدسازی هم اشاره میکند و میگوید: «یکی از پروژههایی که در سالهای اخیر امنیت آبی استان را متأثر کرده است، طرح انتقال آب از سرشاخههای رودخانه استان به استان مجاور است. بر اساس مستندات موجود، مقرر است حدود 20 درصد از روانآب جاری در رودخانههای استان به استان مجاور منتقل شود که بخشی از آن منتقل شده است و مابقی در شرف اجرا یا مطالعه قرار دارد. بیتردید این تهدید نهتنها برای استان بلکه برای کشور مهم است و باید مسئولان توجه ویژه به اهداف این پروژهها داشته باشند تا اثرات منفی آن بر استان مازندران تحمیل نشود. این را که ساخت سد بهمنظور تأمین و مدیریت آب در داخل استان تهدیدی برای امنیت آبی است، نمیشود با ضرس قاطع جواب داد و باید بررسی و مطالعه دقیق فنی، اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی را انجام داد اما بیتردید سازگاری با کمآبی بهعنوان بهترین راهکار است که باید در اولویت قرار گیرد».
مهمترین چالشهای آبی مازندران در 10 سال آینده
بهار خشک امسال و احتمالا تابستان خشکتر مازندرانیها را نگران کرده که چالشهای بیشتری در سالهای آینده پیشروی آنها قرار خواهد گرفت. چنین وضعیتی پیش از آبگیری سدهای جنجالی مازندران نشان از روزهای سختتر آبی برای این استان دارد. دکتر غلامیسفیدکوهی در بخش پایانی گفتوگویش با «شرق» در این زمینه میگوید: چالش عمده منابع آب زیرزمینی است که به لحاظ کمی و کیفی دچار مشکل شده است. علاوه بر آن نبود تصمیمگیری مستقل در حوزه تأمین و توزیع آب، نبود مدیران باتجربه و میدانی در عرصه تأمین و توزیع آب، سنتیبودن توزیع آب و نبود نظام بهرهبرداری مشخص باعث بهرهوری بسیار پایین آب در سطح استان شده است. انتقال آب بینحوضهای به استانهای مجاور طی 20ساله اخیر هم مسائل را پیچیده و جبرانناپذیر کرده است. کاهش کیفیت آب سطحی و زیرزمینی، حفاری چاههای غیرمجاز، افزایش غلظت آلایندهها در آب سطحی، عدم بهرهبرداری برخی از پروژههای اتمامیافته، برداشت مصالح از رودخانهها به بهانه لایروبی، عدم رغبت برخی از مدیران و کارکنان به بهانه پایینبودن حقوق و دستمزد و ایجاد تنازع و درگیریهای محلی و شهرستانی در جهت ناعدالتی در تأمین و توزیع آب کشاورزی و شرب، عدم تناسب بین پتانسیل و کیفیت آب در محدودههای آبی بهویژه شرق استان با نوع محصول کشاورزی از جمله مواردی است که میتوان بدان اشاره کرد.