نگاهی به سال 1379 از خاطرات هاشمیرفسنجانی
فشار بر اصلاحات
بدونشک یکی از مهمترین ویژگیهای مرحوم هاشمیرفسنجانی، خاطرهنویسیاش است. در واقع میان دولتمردان معدود افرادی پیدا میشوند که خاطرات روزانهشان را بنویسند. در دوران پهلوی این هنر در نزد امیراسدالله علم بود. او میدانست خاطرات روزانهاش از درون دربار که از اتفاقات بهظاهر عادی نشئت میگرفت، آنقدر اهمیت دارد که آن را در خارج به امانت بگذارد تا پس از مرگش منتشر کنند
منصور بیطرف: بدونشک یکی از مهمترین ویژگیهای مرحوم هاشمیرفسنجانی، خاطرهنویسیاش است. در واقع میان دولتمردان معدود افرادی پیدا میشوند که خاطرات روزانهشان را بنویسند. در دوران پهلوی این هنر در نزد امیراسدالله علم بود. او میدانست خاطرات روزانهاش از درون دربار که از اتفاقات بهظاهر عادی نشئت میگرفت، آنقدر اهمیت دارد که آن را در خارج به امانت بگذارد تا پس از مرگش منتشر کنند. از این خاطراتنویسی روزانه است که ما میفهمیم مثلا خصلت عادی محمدرضا پهلوی چه بوده، به چه چیزهایی علاقه داشته و روابط سیستماتیک درون نظام سلطنتی و تصمیمگیری آنها چگونه بوده است. در اصل همین خصلتهای روزانهنویسی است که احوالمان را شکل میدهد و آنها را مبدل به یک جریان زنده میکند. خاطرهنویسی روزانه یک هنر است و اگر این هنر در نزد یک دولتمرد باشد، تبدیل به تاریخ میشود تا به قول بیهقی «داد تاریخ» را به تمامی احوال بدهد. حال این هنر از هاشمیرفسنجانی به یادگار مانده است. خاطرات سالانهای که متأسفانه با تأخیر زیاد – 13ساله – منتشر میشود، هسته درونی تصمیمسازی و تصمیمگیری نظام را به بهترین نحو نشان میدهد. رویدادهای پس از انقلاب از جنگ هشتساله عراق علیه ایران گرفته تا نبردهای مسلحانه خیابانی، دوران سازندگی، اتفاقات سال 1376 و دو سال پس از آن منتشر شده و آنهایی که خواندهاند، به اهمیت آن پی بردهاند. امسال و در آغاز سال نو، خاطرات سال 1379 در روزنامه «شرق» منتشر شد که از بعضی جهات اهمیت زیادی دارد. در این سال اصلاحطلبان پس از بهدستگرفتن قوه مجریه و شوراهای شهر بهویژه شورای شهر تهران با یک خیز دیگر مجلس ششم را هم در دست گرفتند. همین موضوع اصولگراها را بسیار نگران و عصبی کرده بود؛ بهطوریکه درصدد ابطال انتخابات تهران برآمدند؛ اما با تدبیر رهبری این امر صورت نگرفت. در این انتخابات، هاشمیرفسنجانی که از تهران نامزد شده بود، با هجمههای سنگین اصلاحطلبان مواجه شده بود و با ابطال تعدادی از صندوقهای رأی از نفر سیام به بیستم رسید؛ اما شرایط به گونهای شد که تصمیم به انصراف گرفت؛ اما به نظر من مهمتر از این اتفاق، فشارهایی بود که در آن سال با تحت فشار قراردادن اصلاحات از طریق بستن مطبوعات به شخص خاتمی، رئیسجمهوری وقت، وارد میشد به طوری که بنا بر نوشته هاشمی، خاتمی دچار فشارهای شدید عصبی شده بود و مجبور به مصرف قرصهای آرامبخش میشد. در این سال مقام رهبری هم وارد شده بود و از خاتمی به طور مشخص خواسته بود که «اصلاحات را تعریف کند». مروری کنیم بر این بخش از خاطرات که حول محور «تعریف اصلاحات» و «مطبوعات» است.