|

نگاهی به کارنامه کیانوش عیاری به بهانه هفتادودومین زادروزش

از نفس نیفتاده

«سینما برای من اسباب‌بازی دوران بچگی‌ام است. خوشبختانه جوری سرشته شده‌ام که حساسیت‌ها و دغدغه‌هایم ظاهرا به‌درد می‌خورند. من براساس این دغدغه‌ها فیلم می‌سازم که شخصی و متعلق به خودم است. خیلی خوشحالم که دغدغه‌های شخصی‌ام آن‌قدر به انزوای خودم مربوط نمی‌شود که برای دیگران بی‌مصرف باشد».

از نفس نیفتاده

 «سینما برای من اسباب‌بازی دوران بچگی‌ام است. خوشبختانه جوری سرشته شده‌ام که حساسیت‌ها و دغدغه‌هایم ظاهرا به‌درد می‌خورند. من براساس این دغدغه‌ها فیلم می‌سازم که شخصی و متعلق به خودم است. خیلی خوشحالم که دغدغه‌های شخصی‌ام آن‌قدر به انزوای خودم مربوط نمی‌شود که برای دیگران بی‌مصرف باشد». این تعبیر کیانوش عیاری از کارگردان‌های تأثیرگذار ایرانی درباره نگاهش به سینما است. شاید همین نگاه او را به چنین مرتبه‌ای رسانده که با وجود اینکه از هم‌نسلانش در سینمای ایران کمتر قدر دیده و فیلم ساخته اما همواره کمترین تغییر را در جهت جایگاه فکری داشته است

. بی‌ترید او را به واقع‌گرایی محض در آثارش می‌شناسیم. گاه این رئالیسم در آثارش چنان تلخ نمود پیدا کرده است که عمده آثارش با مشکلاتی در اکران مواجه شده‌اند. یا به تعبیر عیاری، در تمام سال‌های حضورش در سینما روزگار آن‌قدر به او سخت گرفته که از همان اولین فیلمی که برای سینما ساخته، توأم با شکنجه و آزار بوده است.

بسیاری او را فیلم‌سازی اجتماعی که بی هیچ ادا و حرف زیادی واقعیت‌های عریان اطراف را پیش‌روی مخاطبش می‌گذارد تعبیر می‌کنند، هرچند او هیچ‌گاه چنین ادعایی نداشته که فیلم‌سازی اجتماعی است. کیانوش عیاری در گفت‌وگویی با زنده‌یاد زاون قوکاسیان در پاسخ به این پرسش که چقدر توانسته با فیلم‌هایش به ایده‌هایی که تصور می‌کرده بتواند جامعه را تغییر بدهد و شرایط انسانی‌تر ایجاد کند نزدیک‌تر و موفق شده؟ اشاره کرد که «در دوران فیلم‌سازی آماتوری، نیمه‌آماتوری و حرفه‌ای که امروز در آن درگیر هستم، هرگز رسالتی را بر دوش خودم ندیدم، هرگز خودم را یک ناجی و رسول ندیدم و تصور نمی‌کردم روزی بتوانم تحولی آن‌چنانی ایجاد کنم و اصولا هنر نباید به خود اجازه بدهد که چنین ذهنیتی را به‌صورت واهی برای خود به وجود آورد». کیانوش عیاری بی‌تردید لحن و بیان خاص خودش را در آثارش دارد و به تعبیری می‌توان گفت تمامی فیلم‌های او شناسنانه‌دار است. حس و نگاه تجربی او در فیلم‌سازی از جمله نکات حائز اهمیت کارنامه اوست. از دیگر نکاتی که می‌توان کارنامه عیاری را منحصر به فرد توصیف کرد این است که تمامی فیلم‌هایش از دغدغه‌مندی که نسبت به پیرامونش دارد سرچشمه می‌گیرد. او معتقد است «آبادانی‌ها» شبیه خودش است، «شبح کژدم» شبیه به تجربه‌هایش، «آن سوی آتش» شبیه خاطرات و علایقش در شهری است که در آن به دنیا آمده. «بودن و نبودن» برای همان دوران و خاطراتی است که از کودکی داشته که چرا این‌همه فاصله بین مردم وجود دارد. فیلم «بیدار شو آرزو» برای تأثری است بابت اتفاق بزرگی مثل زلزله بم که چیزی در حدود ۷۰ هزار نفر در آن کشته می‌شوند و... کیانوش عیاری با وجود فیلم‌های اندکی که در کارنامه دارد، در تمام سال‌های حضورش درخشان ظاهر شده و همچنان یکی از معتبرترین فیلم‌سازان میان سینمادوستان و علاقه‌مندان این مدیوم است و مخاطبان کمتر پیگیر سینما هم سریال «روزگار قریب» او را از خاطر نمی‌برند. او مدتی قبل تازه‌ترین اثر سینمایی‌اش «ویلای ساحلی» را مقابل دوربین برد. او در این فیلم پس از سال‌ها بازگشتی به گونه طنز داشته و نخستین تجربه او در ساخت فیلم کمدی به سال 1367 با فیلم «روز باشکوه» برمی‌گردد که یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های آن سال سینمای ایران شد و باید امیدوار بود عیاری پس از سال‌ها این موفقیت را بار دیگر تکرار کند.