سینمای ما توان ساختن قهرمانان جذاب را ندارد
کیوان کثیریان، منتقد سینمای ایران، در گفتوگویی با «شرق» با اشاره به وجه سرگرمیسازی سینما گفت: «سینما و وجه سرگرمسازش همیشه این نیاز را ایجاد میکند که احساسات مختلف بشری را درگیر کند. باید خوب مخاطبش را بترساند، بخنداند، به گریه بیندازد یا او را به هیجان بیاورد و موارد دیگر که توجه به همین موارد ژانرهای سینمایی را ساخته است.
کیوان کثیریان، منتقد سینمای ایران، در گفتوگویی با «شرق» با اشاره به وجه سرگرمیسازی سینما گفت: «سینما و وجه سرگرمسازش همیشه این نیاز را ایجاد میکند که احساسات مختلف بشری را درگیر کند. باید خوب مخاطبش را بترساند، بخنداند، به گریه بیندازد یا او را به هیجان بیاورد و موارد دیگر که توجه به همین موارد ژانرهای سینمایی را ساخته است. اگر فیلمی چنین تأثیری داشته باشد و به لحاظ کیفی هم خوب عمل کند و بهدرستی دست روی احساسات مخاطب بگذارد، طبیعی است که به الزامات فیلمی که مورد توجه مخاطب است، دست یافته. این موارد باعث میشود یکسری مقتضیات در فیلم وجود داشته باشد که یکی از آنها درام و قصه است و میطلبد تا هر قصهای قهرمان داشته باشد. با وجود قهرمان در فیلم مخاطب به هیجان میآید، قهرمان را دوست خواهد داشت، حتی از او الگو میگیرد یا حتی از قهرمان تقلید میکند و این از الزامات سرگرمسازی است».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «قصهای که قهرمان داشته باشد و قهرمانش هم نه رویینتن بلکه در دسترس باشد، برای بیننده باورپذیر است. فردی که ممکن است اشتباه یا گناه کند، خشمگین شود و در مجموع ویژگیهای مثبت و منفی انسان را داشته باشد، قهرمان دلپذیری است، مخاطب به آن نزدیک میشود و او را دوست خواهد داشت. در واقع قهرمانی که در دسترس باشد، همیشه مخاطب از او استقبال بیشتری میکند. حتی ضد قهرمان یا یک بدمن که خوب در فیلمنامه پرداخت شده باشد نیز اقبال بیشتری میان مخاطبش پیدا میکند».
کثیریان تأکید کرد: «در برخی از سریالها و فیلمها وقتی قهرمان قابل درک و قابل لمسی را میبینیم، طبیعی است که او را درک کرده و همذاتپنداری میکنیم. این حس در بین مخاطبان چنین اثری، مشترک است و همین موضوع آن را پربیننده میکند، مورد توجه طیف زیادی از مخاطبان قرار میگیرد و بهاصطلاح گل میکند. نمونههایی هم داریم. البته در این میان آسیبهایی نیز وجود دارد؛ مثل اینکه بدمن طوری تصویر شود که بهاصطلاح به جان مخاطب بنشیند که برخی او را الگو قرار بدهند یا بیننده آنقدر از این بدمن خوشش بیاید که دوست داشته باشد جای او باشد. به هر حال این آسیبی است که به لحاظ اخلاقی میتوان جداگانه درباره آن صحبت کرد». او ادامه داد: «اما اگر
ضد قهرمان خوب ساخته شود، مخاطب از آن استقبال میکند. اگر قهرمانی ساخته شود که خاکستری باشد و مخاطب را با خودش درگیر کند، قطعا میتوان انتظار داشت بیننده با آن همذاتپنداری کند. در نهایت فکر میکنم سینمای ما در شرایطی قرار گرفته است که اصولا چندان توان ساختن قهرمانان جذاب را ندارد. معمولا قهرمانانی میسازد که بیعیبونقص هستند؛ بهویژه در فیلمهای خاص که البته این آسیب در فیلمهای جنگی در سالیان گذشته بیشتر بود؛ به طوری که یک آدم معصوم ساخته میشود که امکان اشتباه از سمت او نیست و هیچ خللی در ارادهاش پیش نمیآید و رویینتن است. فداکاری و ازخودگذشتگی دارد و در نهایت همه فضایل اخلاقی در او جمع شده است؛ اما در سالهای اخیر این تغییر هم به وجود آمده که منطقیتر به قهرمانانی که در فیلمها تصویر میکنیم، نگاه کنیم. قهرمانی که میتواند به آرمانهایش شک کند و امکان اشتباه از سمت او وجود دارد».
کثیریان در پایان گفت: «وقتی در فیلمهای ایرانی سراغ قهرمان میگردیم، معمولا در آثار مسعود کیمیایی این ویژگی را میبینیم. ویژگی قهرمانهای آثار او در دورههای مختلف متفاوت است؛ اما رد قهرمان را در سینمای او میتوان دنبال کرد. ژانرهای پلیسی و درامهای اجتماعی بیشتر امکان پرداخت قهرمانانی را که دل مخاطب را به دست بیاورند، دارد یا حتی اگر بدمن فیلم بهخوبی پرداخت شده باشد، نتیجه کار به دل مخاطب مینشیند. این فرمول در کلاسیکهای سینما معمولا جاری است و جواب هم داده است. به این دلیل که در سینمای ایران بهندرت مواردی اینچنینی میبینیم، وقتی فیلم یا سریالی در این حوزه کمی موفق عمل میکند، مورد استقبال قرار میگیرد. نمونهاش هم سریال «پوست شیر» است که یک قهرمان، یک بدمن و یک پلیس خوب داشت. قهرمانی داشت که چیزی را از دست داده و خودش را به آبوآتش میزند تا انتقام بگیرد. هرچند به این سریال نقدهایی هم وارد است، اما به هر صورت «پوست شیر» موفق شد فضایی مثبت میان بینندگانش ایجاد کند و مخاطب را از اواسط سریال با خودش همراه کرد. در فیلمهای سینمای ایران هم نمونههایی داریم که قهرمانهای خوبی در آنها پرداخت شده است؛ اما به یقین یکی از گمشدههای سینمای ما در این سالها بحث قهرمان بوده است. در این شرایط هرجا قهرمان کمی درخور توجه ساخته شود، میبینیم که مردم هم از آن اثر استقبال میکنند».