|

این تیم باعث سرافکندگی ملت می‌شود

حمله کلامی رئیس دانشگاه تهران به تیم ملی

عصر روز چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ نخستین نشست هم‌اندیشی «حکمرانی در ورزش» با حضور حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان، محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران، محمود خسروی‌وفا رئیس کمیته ملی المپیک، غفور کارگری رئیس کمیته ملی پارالمپیک، محمد پولادگر معاون قهرمانی و مریم کاظمی‌پور معاون توسعه ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان، مهدی شهبازی عضو هیئت‌رئیسه دانشگاه تهران و استاد دانشکده علوم ورزشی و تندرستی، عباسعلی گایینی رئیس دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه تهران، دکتر فرزاد زیویار مشاور رئیس دانشگاه تهران و دکتر صادق ستاری‌فرد معاون وزارت آموزش و پرورش و جمعی از مسئولان سابق ورزش کشور برگزار شد.

حمله کلامی رئیس دانشگاه تهران به تیم ملی

عصر روز چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ نخستین نشست هم‌اندیشی «حکمرانی در ورزش» با حضور حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان، محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران، محمود خسروی‌وفا رئیس کمیته ملی المپیک، غفور کارگری رئیس کمیته ملی پارالمپیک، محمد پولادگر معاون قهرمانی و مریم کاظمی‌پور معاون توسعه ورزش بانوان وزارت ورزش و جوانان، مهدی شهبازی عضو هیئت‌رئیسه دانشگاه تهران و استاد دانشکده علوم ورزشی و تندرستی، عباسعلی گایینی رئیس دانشکده علوم ورزشی و تندرستی دانشگاه تهران، دکتر فرزاد زیویار مشاور رئیس دانشگاه تهران و دکتر صادق ستاری‌فرد معاون وزارت آموزش و پرورش و جمعی از مسئولان سابق ورزش کشور برگزار شد. البته فهرست کارشناسان به همین‌جا خاتمه پیدا نکرد؛ چون مصطفی هاشمی‌طبا، رضا صالحی‌امیری رئیس سابق کمیته ملی المپیک، کیومرث هاشمی رئیس اسبق کمیته ملی المپیک، نصرالله سجادی، علی کفاشیان رئیس اسبق فدراسیون فوتبال، علیرضا اسدی دبیر کل سابق فدراسیون فوتبال، حسین راغفر، امیر حسینی دبیر کل اسبق کمیته ملی المپیک، مهین فرهادی‌زاد معاون سابق توسعه ورزش زنان وزارت ورزش و جوانان، علی رغبتی سرپرست سابق باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس و دیگر چهره‌ها از‌ جمله مسئولان سابق ورزش کشور هم در این نشست حضور داشتند. عنوان «حکمرانی در ورزش» برای این نشست و حضور خبره‌های ورزشی و دانشگاهی این نوید را می‌داد که خروجی آن بتواند دردی از ورزش ایران و ورزشکارانش دوا کند. با اینکه چهره‌های مطرحی از دنیای ورزش در این نشست حضور داشتند؛ ولی بخشی از صحبت‌های محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران خبرساز شد. او ابتدا با طرح مدیریت خاص که باید ناظر بر ورزشکاران و مربیان باشد و بعد اگر صلاحیت اخلاقی آنها تأیید شد، برای تیم ملی انتخاب شوند، چنین گفت: «حکمرانی یک علم میان‌رشته‌ای و متشکل از رشته‌های مدیریت، روان‌شناسی، حقوق، علوم سیاسی، علوم رفتاری و اجتماعی و حوزه تخصصی مورد تأکید در حکمرانی است و نیازمند آمیختگی علوم و رشته‌های مختلف است. حکمرانی زمانی آغاز می‌شود که هنوز حتی مدیریت آغاز نشده است و زمانی هم که مدیریت به پایان می‌رسد، حکمرانی همچنان استمرار پیدا می‌کند و امتداد دارد. قبل از اینکه مدیریت متولی امور شود، باید امور، سیاست‌ها و جهت‌گیری‌ها مشخص شده باشد. به‌عنوان نمونه قبل از شکل‌گیری سازمان که همان تیم ملی است، باید اصول و قواعد، خط‌مشی‌ها، صلاحیت کادر فنی و سرپرستی تیم و صلاحیت‌های فنی و اخلاقی ورزشکاران ملی تعیین شود و سپس اقدام به تعیین سرمربی ورزشکار کرد. از سوی دیگر، مدیریت وقتی به اثربخشی و کارایی که همانا قهرمانی است، دست پیدا می‌کند، این نقطه پایانی مدیریت تلقی می‌شود و تیم ملی با آن ترکیب مربی و بازیکنان، مأموریتش به پایان می‌رسد که مجددا با انتخاب تیم جدید در دوره دیگر، چرخه فعالیت‌هایش را دوباره تکرار می‌کند».

به نظر رئیس دانشگاه تهران، انتخاب ورزشکار برای تیم ملی باید بر حسب یک‌سری امور مشخص و از قبل تعیین‌شده باشد و زمانی که فرد از آن فیلتر عبور کرد، آن وقت باید راهی تیم ملی شود. بدیهی است که با چنین نگاهی، ارزش یا توانایی‌های فنی در مراحل بعدی قرار می‌گیرند و ممکن است شایسته‌سالاری فنی از بین برود و «ارزش‌های دیگر» جایگزین شود. این صحبت‌ها البته حرف‌های جنجالی محمد مقیمی نبود؛ چون او در بخشی دیگر از حرف‌هایش که نه خبرگزاری‌ها آن را منعکس کرده و نه حتی سایت دانشگاه تهران آن را روی خروجی‌اش گذاشته، به تیم ملی کنونی ایران و تعدادی از بازیکنان آن حمله می‌کند و آنها را با لفظ «معلوم‌الحال» مورد خطاب قرار می‌دهد. در ویدئویی که در فضای مجازی از صحبت رئیس دانشگاه تهران درباره تیم ملی ایران در جام جهانی اخیر منتشر شده، محمد مقیمی می‌گوید: «اینکه ما یک تیم ورزشی بردیم {به جام جهانی}، این تیم به جام جهانی راه یافت که خودش یک فضیلت برای ورزش و کشور ما است؛ ولی {حضور آنها} تبدیل به ضد فضیلت می‌شود و ما اصلا سرافکنده می‌شویم. واقعیتش من بازی اول را که دیدم به خودم گفتم ای کاش این تیم ببازد و اینها اصلا به جایی نرسند؛ به جایی برسند، چه کار می‌کنند؟ تیمی که ما فرستادیم، به‌عنوان تیم ملی ایران، باعث سرافکندگی ملت ایران شود؛ یعنی ما هرچه سرمایه‌گذاری کردیم، حتی یک ریال هم سرمایه‌گذاری، اسراف بیت‌المال است». اگرچه رئیس دانشگاه تهران اشاره‌ای به دلیل صحبت‌هایش برای سرافکندگی نمی‌کند؛ ولی می‌شود با گریز او به بازی اول تیم ملی ایران در جام جهانی، به این موضوع پی برد که منظورش نخواندن سرود ایران از طرف بازیکنان در دیدار نخست بود. آن روزها فضای جامعه دچار التهاب شد و تعدادی با فشار واردکردن به بازیکنان تیم ملی در بازی‌های جام جهانی، رفتار آنها را زیر ذره‌بین برده و بسیاری، انتقادات تندی از بازیکنان داشتند. با این نگاه می‌شود به منظور آن بخش از صحبت‌های مقیمی که اعتقاد دارد بازیکنان ملی ابتدا باید از یک فیلتر عبور کنند، بیشتر پی برد. البته این پایان کار نیست؛ چون او در ادامه وارد مباحث فنی هم می‌شود و می‌گوید بازیکنان پا به سن گذاشته، مشخصا در اینجا احسان حاج‌صفی، نباید در تیم ملی حضور داشته باشند. «مثلا اگر آقای حاج‌صفی انتخاب نشود، که پیرمرد هم هست، 10 نفر بهتر از او {هستند}. من نمی‌دانم این آدم‌های معلوم‌الحال که می‌روند تیم ملی را چه کسی انتخاب می‌کند؟ اصلا تراز برای انتخاب این آدم‌ها چیست؟ چطور اصرار بر انتخاب این آدم‌ها است؟». خطاب‌کردن بازیکنان تیم ملی با لفظ «معلوم‌الحال» بخشی از انتقاداتی است که می‌توان متوجه رئیس دانشگاه تهران به‌عنوان فردی دانشگاهی کرد. از سوی دیگر مشخص نیست مقیمی با اتکا بر کدام مدرک فنی در حوزه فوتبال، برای تیم ملی ایران و بازیکنانی که قرار است به این تیم دعوت شوند، نسخه می‌پیچد. او فقط با گفتن کلیاتی که «10 نفر از اینها بهتر هستند...» از کنار این موضوع عبور می‌کند و دانش فنی مربی یا مربیانی را که هدایت تیم ملی ایران در سال‌های اخیر و در زمان فعلی برعهده دارند، زیر سؤال می‌برد. ضمن اینکه نباید از کنار این موضوع به‌سادگی عبور کرد که شخصی مثل احسان حاج‌صفی اتفاقا فصل بسیار خوبی را سپری کرده و در زمره با‌تجربه‌های تیم ملی است که بازوبند کاپیتانی را هم بر بازو می‌بندد. اینکه حاج‌صفی در تیم منتخب رئیس دانشگاه تهران نمی‌گنجد؛ ولی در فهرست امیر قلعه‌نویی به‌عنوان سرمربی کنونی ایران هست، می‌تواند با تعابیر مختلفی همراه شود. هرچند با توجه به نگاهی که رئیس دانشگاه تهران به مقوله حکمرانی در ورزش دارد، به قرار معلوم باید عده‌ای از بازیکنان و مربیان بعد از عبور از فیلتر برای حضور در تیم ملی انتخاب شوند و بعد یکی از مربیانِ از فیلتر عبور‌کرده از بین بازیکنانی که مجددا از فیلتر عبور کرده‌اند، برای تیم ملی بازیکن انتخاب کند. ممکن است چنین نقدهایی برداشت بد از مطالب مذکور تلقی شود؛ ولی اگر این رویه که بخشی از آن در حوزه سیاست به‌ویژه در زمان انتخابات اجرا می‌شود و صلاحیت کاندیداها را ارزیابی می‌کند، وارد حوزه‌های دیگر به‌ویژه فوتبال هم شود، شاید نتیجه‌اش اوضاع فعلی شود که بسیاری تصور می‌کردند با دولت و مجلس یکدست، همه‌جا گلستان می‌شود.