|

اجبار حجاب یا اصلاح شیوه حکمرانی

یکی از موضوعاتی که پیرامون احکام اسلامی مطرح می‌شود این است که آیا می‌توان مردم را الزام و اجبار به رعایت احکام اسلامی کرد؟ این موضوع امروزه مشخصا در رابطه با حجاب از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در این خصوص موارد زیر قابل تأمل است:

اکبر منفرد - مدرس حوزه و دانشگاه و پژوهشگر دینی

 

 

یکی از موضوعاتی که پیرامون احکام اسلامی مطرح می‌شود این است که آیا می‌توان مردم را الزام و اجبار به رعایت احکام اسلامی کرد؟ این موضوع امروزه مشخصا در رابطه با حجاب از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در این خصوص موارد زیر قابل تأمل است:

1 حجاب یکی از مهم‌ترین احکام اسلامی است و شکی در وجوب آن نیست. از دیدگاه فقها، حجاب اصطلاحا عبارت است از پوشاندن ضروری مو و سایر اعضای بدن به‌جز صورت و دو دست توسط زنان در برابر مردانی که طبق شریعت اسلام نامحرم شمرده می‌شوند؛ همچنان که در رابطه با مردان حداقل مقدار پوشش واجب حفظ عورتین است. مستند وجوب حجاب مجموعه‌ای از آیات و روایات است ازجمله آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور و ۵۹ سوره احزاب. بنابراین اصل وجوب پوشش شرعی یا حجاب حکم مسلم فقهی و از ضروریات دین است.

2 به پیروی از فقه، موضوع حجاب در قوانین موضوعه هم مطرح شده است. مطابق اصل ۷۱ قانون اساسی، نظر به اینکه مجلس شورای اسلامی در مسائل مختلف در حدود قانون اساسی می‌تواند قانون وضع کند، مجلس شورای اسلامی بر همین اساس قوانین مختلفی در رابطه با حجاب وضع کرد. ابتدا در قانون مجازات اسلامی ۱۳۶۲ به این موضوع پرداخت و سپس در سال ۱۳۷۵با انجام اصلاحات در این قانون، در ماده ۶۳۸ بخش پنجم تعزیرات به این مسئله پرداخت. همچنین سال ۱۳۶۵ در قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباس‌هایی که استفاده از آنها در ملأ‌عام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند، هم به مجازات تولیدکنندگان این البسه پرداخته و هم کسانی که در انظار عمومی وضع پوششی و آرایشی آنها خلاف شرع یا موجب ترویج فساد و هتک فرهنگ عمومی باشد. سپس در سال ۱۳۹۲ با اصلاحات و تغییراتی که در قوانین 

۶۲ و ۷۵ صورت گرفت، این دو قانون منسوخ شد، اما بخش پنجم قانون مجازات ۱۳۷۵ که به این مسئله پرداخته، همچنان به قوت خود باقی و معتبر است.

3 از مجموع ادله و مدارکی که در‌خصوص حجاب بیان شده، مانند برخی آیات قرآن، عدم مجازات برای بی‌حجابی و بدحجابی در صدر اسلام و عبادی‌بودن حجاب، مشخص می‌شود که حجاب یک واجب فردی است، اما به لحاظ آثار اجتماعی مانند حفظ امنیت اخلاقی جامعه بر اساس قواعد باب ضرورت مانند الضرورات تبیح المحظورات اگر تشخیص داده شد که بی‌حجابی و بدحجابی آثار منفی بر امنیت اخلاقی جامعه گذاشته، حکومت اسلامی می‌تواند در این زمینه از باب امر به معروف و نهی ازمنکر ورود کند و بدیهی‌ است به محض برطرف‌شدن ضرورت، این ورود هم منتفی می‌شود. بنابراین نکته مهم در اینجا اثبات تأثیر بدحجابی و بی‌حجابی بر امنیت اخلاقی جامعه است.

4 همان‌گونه که گفتیم اگر ثابت شود بدحجابی و بی‌حجابی تأثیر مستقیم بر امنیت اخلاقی جامعه دارد، حکومت می‌تواند ورود کند. اکنون این سؤال مطرح می‌شود که این‌ ورود باید چگونه باشد؟ اجبار به حجاب باشد؟ مجازات باشد یا ارشاد و اصلاح و از بین بردن برخی مسائل که باعث لجاجت مردم و بدحجابی و بی‌حجابی می‌شود؟ در جواب باید گفت پیام اسلام نفی اجبار در دین است. اسلام دین ارشاد و اصلاح است نه اجبار و اکراه. هم آیات و روایات بر این مسئله تأکید دارند و هم سیره اهل بیت، مخصوصا در حدود 15 سال حکومت نبوی و علوی، قرآن کریم در چندین آیه می‌فرماید انما علیک البلاغ؛ وظیفه تو تنها هدایت مردم است یا می‌فرماید افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین؛ آیا می‌خواهی به زور مردم را مؤمن کنی؟ یا می‌فرماید لااکراه فی الدین؛ در دین اجبار و اکراه نیست. مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمایند این تصریح به خاطر این است که ایمان و اعتقاد قلبی اساسا اجبار و اکراه‌پذیر نیست. ممکن‌ است ظاهر درست شود، اما ارزش ایمانی ندارد. بنابراین توصیه اسلام در رفتار با مردم و اصلاح ناهنجاری‌های اجتماعی، زبان زور و اجبار نیست بلکه زبان مدارا و اصلاح و نیکو سخن‌گفتن است. امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه قولوا للناس حسنا می‌فرماید یعنی با همه مردم چه خودی و چه بیگانه، نیکو سخن بگویید. با مؤمنان با چهره گشاده سخن بگویید و با مخالفان گفتاری مداراجویانه داشته باشید تا آنها را به خودجذب کنید. ممکن‌ است با کمتر از اینها بتوانید شر مخالفان را از سر خود و برادران دینی خود کم کنید. اصل مسلم در سیره نبوی در‌خصوص برخورد با ناهنجاری‌ها، امر به معروف و نهی از منکر بود؛ آن‌هم توسط افراد آگاه و آموزش‌دیده و رکن رکین آن مدارا با مردم بود. بر همین اساس، فرمود عاقل‌‌ترین مردم کسی است که بیشتر با مردم مدارا کند و خوارترین مردم کسی است که بیشتر آنها را مورد تحقیر، توهین و آزار قرار دهد. همچنین علی(ع) در نامه‌ای به فرماندار بصره فرمودند بدان که بصره امروز جایگاه شیطان و کشتزار فتنه‌هاست؛ با مردم آن به نیکی رفتار کن و گره وحشت را از دل‌های آنها بگشا.

5 آنان که مسئله حجاب را بزرگ کرده و بر طبل اجبار آن می‌کوبند، عمدا یا سهوا موضوع اصلی و اساسی در این زمینه را که در حقیقت بی‌حجابی و بدحجابی نتیجه و واکنش جامعه به آن است، نادیده گرفته‌اند و آن شیوه نامناسب حکمرانی و نبود عدالت اجتماعی‌ است. واقعیت این‌ است که موضوع بدحجابی و بی‌حجابی یک واکنش است؛ واکنش مردم به بی‌عدالتی اجتماعی و اتلاف وقت و عمر مردم و فقر و فساد و تبعیض حاکم بر جامعه. واقعیت انکارناپذیر این است که اگرچه ما در چهار دهه گذشته پیشرفت‌های بسیار خوبی داشته‌ایم که از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی‌ است، اما متأسفانه در موضوع عدالت اجتماعی و مبارزه با فقر و فساد و فاصله طبقاتی توفیق چندانی نداشته‌ایم و این موضوع به اعتماد عمومی آسیب زده است. از سوی دیگر، متأسفانه ما نتوانسته‌ایم بستر مناسبی برای اعتراض مردم به نابسامانی‌ها فراهم کنیم و آنها را نسبت به حل مشکلات و اصلاح امور امیدوار کنیم. بنابراین بخشی از جامعه مراتب اعتراض‌شان به بی‌عدالتی‌ها و نابسامانی‌ها را این‌گونه و با لجاجت بیان می‌کنند. در نتیجه به نظر می‌رسد راه اصلاح و مبارزه با بدحجابی و بی‌حجابی، تمرکز بر فقط موضوع حجاب و سخت‌گیری در‌این‌باره نیست، بلکه باید از طریق اصلاح شیوه حکمرانی به مقوله عدالت اجتماعی و تأمین آن پرداخت و با به رسمیت شناختن حقوق متقابل حکومت و مردم و میدان‌دادن به مردم جهت استیفای حقوق‌شان که رکن رکین حکومت اسلامی هستند، شکاف ایجادشده بین دولت و مردم را ترمیم کرد. نباید بین گناهان و مجرمان فرق گذاشت و حجاب را بزرگ کرد و سایر جرائم و مجرمان را نادیده گرفت. 

اگر قرار به مبارزه با جرم و مجرم ا‌ست، باید با همه مصادیق جرم و مجرم برخورد کرد و بستر مناسبی برای مردم فراهم کرد تا از همه جرائم و نابسامانی‌ها ازجمله اختلاس‌‌، مافیابازی، ناکارآمدی مسئولان و نهادها و تحدید و سلب حقوق مشروع و قانونی خود انتقاد کنند و این خواست عمومی است؛ وگرنه صرفا تمرکز بر حجاب و اجباری‌کردن آن و برخورد با بی‌حجاب‌ها و بدحجاب‌ها و چشم‌بستن بر دیگر جرائم و مجرمان نه‌تنها مشکلی را حل نخواهدکرد بلکه قطعا بر دامنه مشکلات خواهد افزود.