تاریخ تباهی
«رنگ کبود نمناک دامنههای کوه به آسمان منعکس میشد. صبحها، خطوط درخشان باریکی به رنگهای زرد و آبی و طلایی در دل این رنگ کبود پخش میشد، از طرفی، بوی اسب هم به باد صبحگاهی آمیخته از رایحههای گلها افزوده میشد.
شرق: «رنگ کبود نمناک دامنههای کوه به آسمان منعکس میشد. صبحها، خطوط درخشان باریکی به رنگهای زرد و آبی و طلایی در دل این رنگ کبود پخش میشد، از طرفی، بوی اسب هم به باد صبحگاهی آمیخته از رایحههای گلها افزوده میشد. صدای کلفت نگهبانان کازاک که تلاش میکردند آن را به پچپچه بدل کنند و مخفی سازند، به همراه خشخش لباسهای خدمتکاران جوانی که در تراس مشرف به دامنهها میز صبحانه را آماده میکردند به گوش میرسید. خسروبیک -از پنجسالگی بهجز پدرش همه او را چنین خطاب میکردند- صبحها با این صداها و رنگها بیدار میشد». این آغاز رمانی است با عنوان «تاریخ خاص تنهایی» از احمد آلتان که بهتازگی با ترجمه علیرضا سیفالدینی در نشر نو منتشر شده است. احمد خسرو آلتان نویسنده، روزنامهنگار و رماننویسی است که در سال ۱۹۵۰ در آنکارا متولد شد. او در رشته اقتصاد تحصیل کرده و اولین اثر ادبیاش را در ۲۷سالگی نوشت که نمایشنامهای با دو شخصیت بود. آلتان سپس در سال ۱۹۸۲ رمانی با عنوان «هر چهار فصل، پاییز» را نوشت که با اقبال خوبی روبهرو شد. اما رمان دیگر او با نام «ردی بر آب» سرنوشت عجیبی پیدا کرد؛ این اثر پس از انتشار در صدر فهرست پرفروشها قرار گرفت و در هفته اول به چاپ دوم رسید و در مدت سه ماه، ۹ بار و در مجموع در ۴۵ هزار نسخه تجدیدچاپ شد. اما ۹ ماه بعد کتاب بر اساس حکمی که صادر شده بود، جمعآوری شد. محاکمه دو سال طول کشید و دست آخر دادگاه رأی به ازبینبردن کتاب داد. اما سپس حکم تغییر کرد و بنا شد رمان پس از انجام تغییرات و اعمال سانسور دوباره منتشر شود.
احمد آلتان تا امروز آثار زیادی منتشر کرده که برخی از آنها بسیار پرفروش بودهاند و برخی جوایز متعددی به دست آوردهاند. در این میان، «تاریخ خاص تنهایی» رمانی است غافلگیرکننده و قابل توجه؛ تاریخِ زندگی انسانهایی است عاصی و دورمانده از عشق. در این رمان، خسروبیک که زمانی از اعضای اتحاد و ترقی بود و در برههای از زندگی کشتن را جایگزین عشقورزی کرد، سرانجام در آخرین روزهای عمر با ترس و حیرت به عشق رو میکند، اما دیگر دیر شده است. نِرمین همواره عشق را میجوید اما وقتی مردی به خاطرش رنج میکشد، او را ترک میکند، چون معتقد است هر عشقی تاریخ خاص خود را دارد؛ تاریخی که با جنگ، شکست، رنج، ویرانی و آتشبس پیش میرود. این تاریخ خاص مانند آنچه مورخان مینویسند، همواره آکنده است از درد و تباهی؛ تاریخی است که شادیها را نادیده میگیرد. از سوی دیگر، مُبرا شخصیتی است که با وجود تمنای عشق، همیشه احساسات خود را پنهان و سرکوب کرده و با رفتارهای آکنده از بیمهری دیگران به دوران کهولت رسیده است و در نهایت، بهایی بس گران میپردازد. خسروبیک تاجر عمدهفروشی که در خانهای سنتی با فرهنگ مردسالارانه ـکه تداعیکننده فرهنگ سنتی ترکیهای استـ زندگی میکند، هر روز با بوی اصطبل اسبها که آمیخته به رایحه گلها است و صدای خشخش لباس خدمتکارانی که میز صبحانه را میچیدند بیدار میشد. خسروبیک را از پنجسالگی همه به این اسم صدا میکردند بهجز پدرش که خیلی میانه خوبی با او نداشت. خسروبیک با مادر، خواهر، پدر و برادر کوچکش علی زندگی میکند و صبحانهخوردن را مانند شکنجهای هر صبح تحمل میکند. او این را به وضوح میدانست که انسانهای مغموم همیشه منتظر چیزی هستند، چون خود او همیشه منتظر چیزی بود. اما نمیتوانست این را درک کند که آیا غمش ناشی از آن است که منتظر چیزی است یا نه؟ خسروبیک همیشه منتظر چیزی بود، اما آن چیست؟ آن چیزی که در همهجا مصرانه دنبالش میگشت، در هر صدا، در هر نگاه، در هر زنگِ درِ خانه یا تلفن، چیزی که خسروبیک همیشه در تلاش برای یافتنش است و نمیتواند پیدایش کند و همیشه منتظر است تا پیدایش کند؟ در واقع چیزی که منتظرش است شاید هیچ اسمی ندارد، اما او هم مثل همه آدمهای غمگین انتظارش را میکشد. منتظر چیزی است که اسمی ندارد، اصلاً به فکر خودش شاید وجود هم ندارد. جذابیت داستان از جایی شروع میشود که خسروبیک یک روز با زنی اهل اسکاتلند آشنا میشود که با دیدن او احساس میکند بدنش جان میگیرد. «مردن آسانتر از دوستداشتن است» عنوان یکی دیگر از رمانهای احمد آلتان است که این نیز مدتی پیش با ترجمه سیفالدینی در نشر نو به چاپ رسیده بود.
اخیرا کتاب تازهای هم از مجموعه «کتابخانه تاریخ طبیعی» نشر نو منتشر شده که «پنجهمخملیها» نام دارد. «همهچیز درباره گربهسانان جهان» عنوان فرعی این کتاب است که به صورت مشترک توسط فیونا سانکوئیست و مل سانکوئیست نوشته شده و کاوه فیضاللهی آن را به فارسی برگردانده است. ملوین سانکوئیست استاد بازنشسته گروه بومشناسی و حفاظت حیات وحش در دانشگاه فلوریدا و عضو گروه متخصصان گربهسانان در اتحادیه جهانی حفاظت طبیعت است. همسرش فیونا سانکوئیست درباره طبیعت برای خواننده عمومی مینویسد. سانکوئیستها ببر، پلنگ، گربه طلایی آسیایی و گربه پلنگی را در آسیا، یوز و گربه طلایی آفریقایی را در آفریقا و جگوار، شیر کوهی، پلنگچه، وشق سرخ و گربه شیلی را در آمریکا و در زیستگاه طبیعیشان بررسی کردهاند. این کتاب خواننده را با تمام اعضای خانواده گربهسانان آشنا میکند؛ از گربههای کوچک دوکیلوگرمی تا غولهای ۲۵۰کیلوگرمی. خواهید دید که گربهها در چهار گوشه جهان، از مناطق برفگیر گرفته تا بیابانهای داغ، چه راهحلهایی برای مسائل زندگی یافتهاند. چقدر با هم متفاوتاند و با این حال در زیبایی، شکوه و پنهانکاری بسیار به هم شبیهاند. و در نهایت اینکه چه خطراتی آنها و زیستگاهشان را تهدید میکند. ضمنا به برخی از پرسشهای همیشگی شما نیز پاسخ میدهد: چرا شیرهای نر یال دارند؟ آیا ببر سیاه وجود دارد؟ چرا جگوار آدمخوار نداریم؟ چگونه سگها میتوانند به حفاظت از گربهها کمک کنند؟ آیا نگهداری گربه در خانه باعث حساسیت میشود؟ چرا گربهها نمیتوانند گیاهخوار شوند؟ آیا گربهها مزه شیرینی را حس میکنند؟ مترجم کتاب در یادداشت ابتداییاش درباره دلیل ترجمه و انتشار این اثر نوشته: «کتاب کنونی از آن رو برای ترجمه در مجموعه کتابخانه تاریخ طبیعی انتخاب شده که به زبانی ساده و عمومی نوشته شده و یک کتاب جانورشناسی تخصصی نیست. روی جلد کتاب اصلی عبارت هر آنچه همیشه میخواستید درباره گربهها بدانید نوشته شده، اما این توصیف بیشتر مناسب کتاب دیگری است با عنوان گربههای وحشی جهان که سانکوئیستها در سال 2002 منتشر کردهاند. آنها در آن کتاب بزرگ در 450 صفحه دوستونه در قطع رحلی که باز از سوی انتشارات دانشگاه شیکاگو منتشر شده هر آنچه درباره چرخه زندگی، رفتار و بومشناسی گونههای خانواده گربهسانان را که آن زمان شناختهشده بود یکجا گرد آوردهاند. اگر واقعا میخواهید مطالعات خود درباره گربهها را گسترش دهید، از سطح اطلاعات عمومی فراتر روید و به خوانندهای تخصصی تبدیل شوید، باید به آن کتاب مراجعه کنید».