«شرق» از معضل عرضه غیر رسمی برخی فیلمهای ایرانی به بازار و آسیبهای اقتصادی آن برای دستاندرکاران سینما گزارش میدهد
قاچاق مشکوک فیلم
اکرانهای تازه سینماها در حالی آغاز شده که میتوان در بین آنها فیلمهای جدیتر را که عمدتا به سینمای اجتماعی شهرت دارند دید. هرچند تصور نادرستی است اگر احساس کنیم روزهای سلطه کمدیها بر گیشه سینما تمام شده و میتوان در ماههای پیشرو شکل دیگری از فروش گیشه را برای سینمای ایران متصور شد.
اکرانهای تازه سینماها در حالی آغاز شده که میتوان در بین آنها فیلمهای جدیتر را که عمدتا به سینمای اجتماعی شهرت دارند دید. هرچند تصور نادرستی است اگر احساس کنیم روزهای سلطه کمدیها بر گیشه سینما تمام شده و میتوان در ماههای پیشرو شکل دیگری از فروش گیشه را برای سینمای ایران متصور شد. ماههاست نبض فروش سینماها در دست کمدیهاست که اغلب فاقد کیفیت سینمایی لازم هستند. با این حال چشم امید سینماداران به فیلمهایی است که با عنوان کمدی، بسیاری را راهی سالنهای سینما میکند و تا وقتی که اقبال مخاطب به چنین فیلمهایی ادامه دارد، طبیعی است که سالنداران هم از ادامه این روند راضیتر هستند.
رکورد پرفروشترین فیلم سال سینما همچنان در دست «فسیل» به کارگردانی کریم امینی است که تعداد تماشاگرانش از پنج میلیون نفر گذر کرده است. «شهر هرت» دیگر ساخته این کارگردان هم در فهرست پرفروشهاست و در رتبههای بعدی فروش، عمدتا فیلمهای غیرکمدی به چشم میخورد.
«دستانداز» ساخته کمال تبریزی بهتازگی اکران شده است؛ فیلمی که سال ۱۳۹۸ کلید خورد و غیر از حضور در جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای، نمایش دیگری در داخل و خارج از ایران نداشت. یک فیلم کمدی فانتزی که رضا کیانیان، حبیب رضایی، هدی زینالعابدین، رویا نونهالی و همایون ارشادی در آن ایفای
نقش کردهاند.
کمال تبریزی در گفتوگو با ایسنا یادآور شد: «دستانداز» برای تماشاگر عادی سینماست و به شرط آنکه درک متقابل ایجاد شود، بیشترین همذاتپنداری را خواهد داشت؛ چون ما عموما خود را شکستخورده میدانیم و حسرتهایی داریم که به آنها نرسیدهایم. در نتیجه خیلی وقتها آدمها یکجور احساس نارضایتی از شرایط دارند. فکر میکنم «دستانداز» برای چنین افرادی فیلم جذابی باشد که حرف برای گفتن دارد. اینکه تو بتوانی مدارجی را طی کنی فقط به تو بستگی ندارد، بلکه شرایط دیگری هم وجود دارد که همه اینها باید در کنار هم قرار گیرند. از این منظر فکر میکنم همذاتپنداری مخاطب با قهرمان فیلم، خیلی بیشتر از مدلهای معمول دیگر در سینماست و اگر دنیا را یک کلاس تصور کنیم، در «دستانداز» تلاش شده بیشتر نگاهها به شاگردان ته کلاس باشد».
«بیمادر» به کارگردانی مرتضی فاطمی و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح و علی اوجی دیگر فیلمی است که بهتازگی اکران شده است. امیر آقایی، پردیس پورعابدینی، پژمان جمشیدی و میترا حجار دراین فیلم ایفای نقش میکنند و داستان زندگی زوجی را روایت میکند که با اتفاقهایی وارد دوراهی و مخاطرات اخلاقی میشوند.
مرتضی فاطمی، کارگردان این اثر سینمایی، معتقد است: «سینما و فلسفه در یک نقطه به هم میرسند و آن ازخودپرسشگری است و سعی کردم که یک درام بسازم و در کنار آن سؤالات خود را با مخاطب به اشتراک بگذارم اما تلاش نکردم که فیلم روانشناسی یا فلسفی بسازم».
«آخرین تولد» به کارگردانی و نویسندگی نوید محمودی نیز این روزها در اکران سینماهاست. الناز شاکردوست، پدرام شریفی، شیدا خلیق، آرمین رحیمیان، سوگل خلیق، نیلوفر کوخانی و رضا بهبودی بازیگران این فیلم هستند و روایتی است از عشق ثریا و فهیم؛ عشقی که سایه جنگ بر سرش آوار شده است. فیلمی که پیش از این «سقوط کابل» نام داشت و داستان فیلم در زمانی روایت میشود که طالبان به قدرت بازگشتهاند. در شهر کابل که پر از نگرانی و هراس است، محمد پدر خانواده سعی دارد تا زندگی طبیعی خود را در دورانی که طالبان در آن حکومت دارند، حفظ کند.
فیلم «ستون ۱۴» ساخته امیرحسین همتی و به تهیهکنندگی علیرضا قاسمخان هم فیلم دیگری است که بهتازگی اکران شده است. میترا حجار و روزبه حصاری ازجمله بازیگران این فیلم هستند.
دو فیلم «نارگیل ۲» به کارگردانی داود اطیابی با بازی بیژن بنفشهخواه، علیرضا استادی، سحر قریشی، شقایق دهقان، نصرالله رادش و غلامحسین لطفی و فیلم «میان صخرهها» به نویسندگی و کارگردانی مختار عبداللهی و بازی اسماعیل مرادی، مریم آلاحمد، حمیدرضا غیبی و آندیا یحییپور هم از دیگر فیلمهای اکرانشده سینماها هستند. «میان صخرهها» مخاطب کودک و نوجوان را شامل میشود. این فیلم در آخرین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان جایزه ویژه داوران و پروانه زرین بهترین بازیگر کودک را دریافت کرد.
ادامه قاچاق فیلمهای روز سینمای ایران
چند ماه پیش درست وقتی که نسخه قاچاق دو فیلم «برادران لیلا» و «جنگ جهانی سوم» دست به دست میشد، محمد احمدی، عضو اتحادیه تهیهکنندگان و دبیر کارگروه قاچاق، در گفتوگو با خبرآنلاین متذکر شد: «از آنجایی که نمیدانیم این فیلمها از کجا لو رفته است، نمیتوانیم نظری درباره این موضوع بدهیم. این همه مسئول و دستگاه وجود دارد اما نمیدانند که این فیلم از کجا درز کرده است. یک نکته که وجود دارد این است که این فیلم در ابتدا از تلگرام دست به دست شد. در گذشته هر زمان این اتفاق رخ میداد، مکاتبه میکردیم که آن را از روی کانالها بردارند اما الان هرقدر به تلگرام ایمیل میزنند اصلا پاسخگو نیست و جواب پیگیریهای ایران را نمیدهند. متولی این ماجرا باید وزارت ارشاد باشد، اما خیلی فعال و تأثیرگذار نبودند. در یک بازهای توانستند با همکاری پلیس بخشی از ماجرای قاچاق فیلم را کنترل کنند اما در حال حاضر به خاطر گستردگی ارائه فیلمها و در فرمتهایی که وجود دارد، قاچاق فیلم بهراحتی انجام میشود. در فضای مجازی وقتی نسخه دیجیتال فیلمها با کیفیتهای متفاوت وجود دارد، این اتفاق رخ میدهد. از طرفی هم بحث فرهنگسازی هست؛ بسیاری از مردم ما واقعا نمیدانند که تماشای فیلم قاچاق کار اشتباهی است و یک نوع دزدی است. چون سازندگان یک اثر دنبال این هستند که سرمایهشان بازگردد. ضمن اینکه این کار از لحاظ شرعی و عرفی هم ایراد دارد. من فکر میکنم اگر این موضوع را به مردم توضیح دهیم و فرهنگسازی کنیم، دستکم وقتی نسخه قاچاق یک فیلم منتشر میشود، بخش زیادی از مردم آن را تماشا نخواهند کرد».
انتشار نسخه قاچاق فیلمهای ایرانی موضوع جدیدی نیست اما از قاچاق فیلمهای روی پرده به جایی رسیدیم که فیلمهای در صف اکران قاچاق میشوند و سرمایههای بسیاری به خطر میافتد. اوایل سال 98 که برخی از آثار سینمایی در صف اکران آنلاین قرار گرفتند، به فاصله کوتاهی از انتشار، روی کانالهای تلگرامی و شبکههای فارسیزبان قرار میگرفت. همان زمان بسیاری از سینماگران در اعتراض به تضییع حقوقشان، عطای اکران آنلاین را به لقایش بخشیدند و ترجیح دادند در صف اکرانی که ممکن است سالها انتظارش را بکشند، بمانند اما آثارشان قاچاق نشود.
برخی از کارشناسان سینما معتقدند امروز بیشتر از هر زمانی در موقعیتی قرار گرفتهایم که ساختارهای قانونی نیاز به بازتعریف در بسترهای تکنولوژیک دارند و باید هرچه زودتر به این موضوع ورود کرد تا آسیبهای بیشتری متوجه محصولات فرهنگی نشود.
در چند روز گذشته دو فیلم «تفریق» ساخته مانی حقیقی و «بیرؤیا» ساخته آرین وزیردفتری هم قاچاق شدهاند. «تفریق» با بازی ترانه علیدوستی و نوید محمدزاده با وجود داشتن پروانه نمایش خارجی، هنوز اکران داخلی نگرفته است.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدتی قبل به پخش غیرقانونی فیلم سینمایی «تفریق» واکنش نشان داد و گفت: «تلاشمان این است که به خاطر برخی از عوامل فیلمها، کمترین مشکل به خود فیلمها برگردد».
او در نشستی با خبرنگاران درباره پخش غیرقانونی فیلم سینمایی «تفریق» بیان کرد: «ساعت یک شب، آقای خزایی به من پیامک دادند و گفتند این فیلم گویا منتشر شده و یک صدایی هم از بنده خدایی که مسئول کار بود، فرستاد. این فیلم الان و قبل از نمایش در اختیار ما نیست، بلکه در اختیار خود تهیهکننده است؛ یعنی اصلا در اختیار سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست که منتشرش کنیم. من هم بعضی وقتها که میخواهم در سازمان سینمایی فیلمی را هماهنگ کنم و ببینم، باید اول با تهیهکننده هماهنگ شود تا برای یک ساعت خاص، کدی را بدهند که بتوانیم آن دو، سه ساعت فیلم را تماشا کنیم. در هر صورت برنامه ما حمایت از حوزه فرهنگ و هنر است».
«بیرؤیا» به کارگردانی آرین وزیردفتری با بازی طنار طباطبایی، صابر ابر و شادی کرمروی، نخستین بار در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و سال گذشته راهی جشنواره ونیز شد.
پس از انتشار نسخه قاچاق فیلم، سعید سعدی تهیهکننده فیلم «بیرؤیا» در واکنش به اتفاق رخداده برای فیلمش به «ایسنا» گفت: «این فیلم مشکلی برای اکران عمومی نداشت و از دو ماه قبل قرارداد اکران آنلاین آن با پلتفرم فیلیمو بسته شده و نمیدانم چرا این قرارداد معطل مانده است؟».
او با بیان اینکه اطلاعی ندارد که فیلم چطور قاچاق شده است، تأکید دارد که پیگیریهایی را انجام میدهد و در عین حال اضافه کرد که «بیرؤیا» اکران عمومی خارجی و داخلی نداشته و فقط در چند جشنواره خارجی نمایش داده شده است.
سعدی از مخاطبان خواست نسخه قانونی فیلم را بهزودی در پلتفرمهای داخلی ببینند تا حقوق مادی و معنوی دستاندرکاران فیلم رعایت شود.
با فاصله کوتاهی از قاچاق فیلم «بیرؤیا»، ساخته جنجالی عبدالرضا کاهانی که چند سالی است مهر توقیف خورده نیز قاچاق شد. فیلم «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا» آخرین ساخته عبدالرضا کاهانی سال 1394 ساخته شد و پس از آن شورای پروانه نمایش وقت تکلیف فیلم را مشخص و عنوان کرد که فیلم امکان اصلاح ندارد و توقیف این فیلم ادامهدار شد.
دستور رئیس سازمان سینمایی برای بررسی فوری موضوع انتشار قاچاق فیلم
ساعتی پس از انتشار نسخه قاچاق دو فلیم «بیرؤیا» و «ارادتمند؛ نازنین بهاره تینا»، جعفر انصاریفر دبیر ستاد صیانت از آثار سینمایی با اشاره به انتشار قاچاق فیلمهای سینمایی «تفریق» و «بیرؤیا» گفت: «بعد از وصول خبر انتشار غیرقانونی فیلمهای «تفریق» و «بیرؤیا» در فضای مجازی، با دستور ریاست محترم سازمان موضوع در دستور کار ستاد صیانت قرار گرفت».
او ادامه داد: «با بررسیهای مقدماتی صورتگرفته، مشخص شد که با توجه به رعایت دقیق مراقبتهای حفاظتی ازجمله استفاده از دیسیپی برای بازبینی فیلمها، انتشار آثار خارج از سازمانهای دولتی و احتمالا از دفاتر فیلمها یا جشنوارههای خارجی صورت گرفته است. به همین دلیل مراتب برای بررسی فنی به قوه قضائیه و پلیس فتای فراجا برای شناسایی منشأ نشر فیلم، منعکس شد».
به گفته او، با توجه به حاشیههای موجود درباره قاچاق فیلمها، احتمال سازمانیافتگی انتشار غیرقانونی فیلمهای مذکور وجود دارد بهگونهای که نسخههای منتشرشده دارای کیفیت اصلی و بدون تایتل و نشانهگذاری بازبینی هستند.
دبیر ستاد صیانت از آثار سازمان سینمایی اضافه کرد: «شائبههایی در مورد رعایت امانتداری و حفظ حقوق اثر توسط پخشکننده بینالمللی فیلمها نیز وجود دارد که امیدواریم در سیر تحقیقات فنی مراجع ذیصلاح، موضوع کاملا مشخص شود».
او خاطرنشان کرد: «به هر حال با تأکید مقام عالی وزارت و ریاست سازمان سینمای مبنی بر حفاظت از حقوق فیلمسازان و مصممبودن این ستاد و نهادهای نظارتی برای تحقق این خواسته، پیگیریها تا کشف عامل یا عاملان متخلف پخش فیلمها به صورت قاچاق که برای اهداف شخصی یا جریانی اقدام به این کار کردهاند، ادامه خواهد یافت».
بیتردید عرضه نسخه قاچاق فیلم ضربه سهمگینی به فروش فیلم در گیشه سینما زده است و باید این پرسش را مطرح کرد که در نهایت چه کسی مسئولیت قاچاق فیلمهای روز سینمای ایران را بر عهده میگیرد؟ و اساسا ارادهای برای رفع این مشکل وجود دارد؟
قاچاق فیلم یا تاراج سینما؟
جعفر گودرزی
قصه قاچاق فیلمهای ایرانی دارد به غصه بزرگی تبدیل میشود. حالا تراژدی فقط یک ژانر نیست، بلکه تقدیر سینمای ماست. واقعیت این است که امنیت، امید، احترام و اعتماد چهار رکن اساسی است که اگر در تاروپود وجود و روح و جان هنر و هنرمندان تنیده نشود، مرگ تدریجی عرصه فرهنگ و هنر رقم میخورد. متأسفانه درحالحاضر مشکل سینمای ما جدا از سو ءمدیریت، بحران امنیت است؛ امنیت سرمایه و روحی و روانی صاحبان فیلمها. مسئله امنیت سرمایه در عرصه سینما و شبکه نمایش خانگی، یکی از کلیدواژههای مهم است و همواره حفظ و حراست از حریم نمایش یک فیلم بر پرده یا ویاودی، دغدغه بزرگی برای صاحبان آثار و شرکتهای پخش سینمایی محسوب میشود. در شرایطی که سینمای کشور ما با روح و جسمی ضعیف دستوپنجه نرم میکند، قاچاق اعضای بدنش را که همان تولیداتش است، باید گذاشتن سنگ قبر بر روی پیکرش دانست؛ زدن میخ آخر بر تابوت سینما.
آقایان! قاچاق فیلمها تیر خلاص به سینمای ماست و سردرگمی سرمایهگذاران و صاحبان فیلم در سینما را رقم زده است. مدیران کمتلاش و پرتوقع! بهراستی برای قاچاق فیلمهای سینمای ایران چه میخواهید بکنید؟ با این حجم از قاچاق در سینمای ایران باید عطای فیلمسازی را به لقایش بخشید. بیسابقهبودن این حجم از قاچاق فیلمهای سینمایی در ایران نوبر است. اگر مشکل قاچاق فیلم را حل نکنیم، دیگر چیزی از این سینما باقی نخواهد ماند. این مشکل نیازمند برخورد جدی، ضربتی و عملیاتی است، نه بخشنامهای و... . بهراستی چرا دست قاچاقچیان فرهنگی اینقدر در کشور ما باز گذاشته شده است؟ متأسفانه وقتی فیلمهای سینمایی به این راحتی قاچاق میشوند و بعد از اکران آنلاین یا حتی قبل از آن به بازار راه پیدا میکنند، چگونه میتوانیم از تهیهکنندگان و سرمایهگذاران بخواهیم به سرمایهگذاری در سینما فکر کنند؟ آیا بعد از سالهای متمادی وقت آن نرسیده به مقوله کپیرایت نگاه جدی بیندازیم؟ این قاتلان فرهنگی سر چند فیلم دیگر را باید ببرند و ذبح کنند تا مدیران به خود بیایند و دنبال قاتل باشند؟ چند نفر دیگر باید ضرر کنند تا این قانون به صورت جدی اجرائی شود؟ اقتصاد نحیف سینمای ایران در کنار همه سیاستهای ناپایدار و سردرگمی سینماگران فقط همین معضل قاچاق فیلم را کم داشته و داریم تا مراسم تدفین آن کامل انجام شود. وقتی به قانون کپیرایت وقعی نمینهیم، معلوم است حدود ۱۹۰ شبکه فارسیزبان ماهوارهای بدون آنکه ککشان هم بگزد، در این عرصه تاختوتاز میکنند؛ شبکههایی که سهم مهمی در ضربهزدن به اقتصاد داخلی سینمای ایران دارند. بهراستی نمیشود با ایجاد نشانهگذاری و تخصیص کد امنیتی در مراحل مختلف عرضه و نمایش فیلم در مقابل این خونآشامان فرهنگی ایستاد تا صاحبان فیلمها بهراحتی بتوانند محل دقیق دزدی اثر به شبکه قاچاق را پیدا کنند؛ اما کسانی که با سینمای ایران دشمنی دارند گویا از این وضعیت قاچاق فیلمها خوشحالاند و مسرور و خیلی خوب میدانند با قاچاق فیلمها میتوانند سینما را نابود کنند و کسی هم نتواند آنها را محکوم و مؤاخذه کند. گویا این قاتل سینمای ایران ابزارهای بسیاری قوی دارد و کسی جلودارش نیست. چرا بعد از سالها عوامل قاچاق فیلمها در سینمای ایران مشخص نیست و از آن بدتر نهادهای نظارتی و همچنین مدیران سینمایی راهکاری برای جلوگیری از قاچاق فیلمها و نابودی سرمایهها ندارند و نهایت تشکیل کمیته صیانت از آثار است که در حد نام و تشکیل جلسه تا به حال کاربردی نداشته است. وقتی عرصه برای صاحب اثر تنگ میشود و بلاتکلیفی و سردرگمی و ممیزی و توقیف بدون هیچ توضیحی ادامه مییابد، آن وقت فیلمساز دست به انتحار هنری زده، ترجیح میدهد اثرش حتی به شکل قاچاق دیده شود، قبل از آنکه در توقیف ذبحش کنند. قاچاق فیلم، لاغرشدن این سینمای نحیف است. حیف سینمای ما!