|

زلزله تهران؛ خیلی دور خیلی نزدیک

زلزله تهران حتمی است و تلفات آن از جنگ 8 ساله ایران و عراق بیشتر خواهد بود

به فیلم‌های آخرالزمانی می‌ماند اگر هشدارهایی که درباره زلزله احتمالی تهران داده می‌شود رنگ واقعیت بگیرد. نه گورهایی که برای کشته‌شدگان احتمالی آماده شده کفاف اجساد به‌جامانده را می‌دهد (و شاید به همین دلیل بود که یکی از مدیران سابق مدیریت بحران تهران به دنبال مجوز گورهای دسته‌جمعی برای زمانی بود که تهران را زلزله‌ای 6.5 ریشتری بلرزاند!) و نه سوله‌های بحران جوابگوی جمعیت بی‌خانمان و سرگردان خواهد بود. میزان کشته‌شدگان اولیه را بیش از 400 هزار نفر ارزیابی می‌کنند و پل‌ها، بزرگراه‌ها، بیمارستان‌ها و مدارس، ساختمان‌های بلند و انبوهی از بناهای بناساز و فرسوده تهران همه در معرض تخریب قرار دارند. شاید برای همین است که مسئولان شهری زلزله بزرگ تهران را فاجعه قرن توصیف می‌کنند.

زلزله تهران؛ خیلی دور خیلی نزدیک
نورا حسینی خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

 نورا حسینی: به فیلم‌های آخرالزمانی می‌ماند اگر هشدارهایی که درباره زلزله احتمالی تهران داده می‌شود رنگ واقعیت بگیرد. نه گورهایی که برای کشته‌شدگان احتمالی آماده شده کفاف اجساد به‌جامانده را می‌دهد (و شاید به همین دلیل بود که یکی از مدیران سابق مدیریت بحران تهران به دنبال مجوز گورهای دسته‌جمعی برای زمانی بود که تهران را زلزله‌ای 6.5 ریشتری بلرزاند!) و نه سوله‌های بحران جوابگوی جمعیت بی‌خانمان و سرگردان خواهد بود. میزان کشته‌شدگان اولیه را بیش از 400 هزار نفر ارزیابی می‌کنند و پل‌ها، بزرگراه‌ها، بیمارستان‌ها و مدارس، ساختمان‌های بلند و انبوهی از بناهای بناساز و فرسوده تهران همه در معرض تخریب قرار دارند. شاید برای همین است که مسئولان شهری زلزله بزرگ تهران را فاجعه قرن توصیف می‌کنند.

ترس بی‌اثر

ترس زلزله همیشه با تهرانی‌ها و مدیران شهری بوده، هرچند این ترس در تصمیم‌گیری‌ها چندان اثری ندارد. حتی از سوی شهروندانی که تکان‌های کوچک هم از شب تا صبح آنها را به خیابان می‌کشاند و بی‌خوابشان می‌کند. اما به‌تازگی جمله‌ای از سوی شهردار تهران واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت؛ او به استناد سخنان یکی از اساتید دانشگاهی گفته بود که در شهر تهران سه هزار سال است که زلزله نیامده و نباید ترس از زلزله را در دل مردم انداخت. اشاره شهردار به سخنان حمید صفاری، استاد دانشگاه شهید بهشتی است که در نشست تخصصی بررسی راهکارهای افزایش تاب‌آوری شهر تهران در برابر زلزله گفته بود: براساس داده‌های تاریخی گسل مشاء هر 165 سال یک زلزله هفت ریشتری داشته که 28 سال از آن تاریخ گذشته و زلزله نیامده و گسل‌هایی که می‌توانند منشأ زلزله‌های شدید باشند در 50 تا 60 کیلومتری تهران هستند. در صورت زلزله، ساختمان‌های یک تا سه طبقه خراب نمی‌شود بلکه بلندمرتبه‌ها در معرض خطر هستند. صفاری معتقد است باید براساس داده‌های ماهواره‌ای فعالیت گسل‌‌ها را بررسی و رصد کرد و به مدیران و تصمیم‌گیران توصیه می‌کند به روش‌های مدرن لرزه‌نگاری توجه کنند. او می‌گوید اینکه گسل شمال تهران سه هزار سال پیش منشأ زلزله هفت ریشتری بوده و دوباره منشأ زلزله شود، نیاز به رفتارنگاری دارد و در سه هزار سال اخیر در خود تهران زلزله اتفاق نیفتاده است. هرچند بیشتر کارشناسان حوزه زلزله معتقدند که نگرانی زلزله در تهران باید همیشگی باشد زیرا تاب‌آوری این شهر در برابر زلزله احتمالی تنها ۹ تا ۲۰ درصد است یعنی بیشتر زیرساخت‌ها اگر به‌طور کامل فرو نریزند، خسارت زیادی خواهند دید. حدود 40 سال است که دانشمندان خطر زلزله تهران را گوشزد می‌کنند و می‌گویند که این اتفاق دیر یا زود خواهد افتاد. آماری وجود دارد که در تهران در هر 158 سال یک زلزله بالای هفت ریشتر رخ می‌دهد، به اعتقاد آنها زمانی که زلزله تهران رخ دهد بدترین زلزله تاریخ جهان را خواهیم دید و مهلک‌ترین آمار مرگ‌ومیر و تخریب ثبت خواهد شد. بنابراین مردم باید بدانند که کشور ما به‌شدت زلزله‌خیز است و ما هر لحظه منتظر زلزله هستیم.

گزارش‌های تخصصی چه می‌گوید؟

اما برخلاف کارشناسان این حوزه، مدیران بحران تلاش دارند بگویند که ترس از زلزله را نباید به مردم منتقل کرد. حامد یزدی‌مهر، مدیر کل بحران استان تهران به‌تازگی در نشستی خبری به رسانه‌ها گفته است که نباید با زلزله دل مردم را خالی و آنان را دچار وحشت کنیم، اما به هرحال مردم باید بدانند که احتمال وقوع زلزله در تهران وجود دارد. سیدامیر منصوری، عضو هیئت‌علمی دانشکده معماری دانشگاه تهران درباره اینکه باید نگران وقوع زلزله باشیم یا خیر، به «اهالی» می‌گوید: «احتمال وقوع زلزله بحثی است که متخصصان زلزله و زمین‌شناسی باید درباره‌اش صحبت کنند. عقل می‌گوید هر کاری را بایستی از متخصص و اهل فن پرسید. وقتی از این افراد می‌پرسیم و گزارش‌های نهادهای تخصصی زلزله را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم تقریبا بدون استثنا همه با بررسی وضعیت گذشته زمین‌شناسی تهران به این نتیجه رسیدند که تهران حدود هر 150 سال با یک زلزله بزرگ مواجه بوده و این در بیش از هزار سال گذشته با یک ریتم نسبتا منظم اجرا شده و از آخرین زلزله تهران که در دوره ناصرالدین شاه بوده حدود 120، 130 سال می‌گذرد. اینها واقعیت‌هایی است که نهادهای رسمی تخصصی می‌گویند». او ادامه می‌دهد: «درباره احتمال زلزله آنچه مشهود است و متخصصین فن گفتند این است که تهران در خطر زلزله است. مسئله دیگر این است که در برابر این خطر چه تصمیمی بگیریم و آیا این را به مردم بگوییم و آنها را نگران کنیم یا این کار لازم نیست و بدون نگران کردن آنها مسئله را مدیریت کنیم. وقتی به وضعیت شهر تهران نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بیش از نیمی از جمعیت تهران در خانه‌های غیرمقاوم در برابر زلزله زندگی می‌کنند و در صورت وقوع زلزله از بین می‌روند. از طرفی دیگر می‌دانیم دولت و شهرداری قادر به پیشگیری از بحران زلزله نیستند و همه تلاشی که می‌کنند این است که با ساختن چند سوله موقع بحران چند نفر را که از زیر آوار بیرون می‌آورند به این سوله‌ها ببرند و درمان کنند و این یعنی آمادگی نزدیک به صفر در برابر خطر. آنچه می‌تواند از خطر زلزله پیشگیری و درواقع خطر را کم کند پیشگیری است؛ یعنی عملیات دوره بحران تأثیر قابل توجهی ندارد. چیزی که می‌تواند بحران را مدیریت کند پیشگیری است و پیشگیری یعنی نوسازی ساختمان‌های فرسوده. برای پیشگیری از بحران باید به سراغ نوسازی ساختمان‌های فرسوده برویم و برای این کار تجربه نشان داده که در شهرداری و دولت نتوانستیم این کار را انجام دهیم؛ پس باید به خود مردم واگذار کنیم. اگر مردم بخواهند این کار را بکنند ناچاریم به آنها بگوییم چه خطری تهدیدشان می‌کند و نباید آن را پنهان کرد. در مورد اینکه چه تدبیری پیش بگیریم، پاسخ این است که وقتی خود ما به عنوان دولت و شهرداری قادر به جلوگیری از اقدام مؤثر نیستیم. باید راه‌ها را باز کنیم تا خود مردم وارد میدان شوند و خودشان این کار را انجام دهند. اینکه مردم را نگران نکنیم حرف بسیار غلطی است و بایستی به آنها نسبت به خطری که پیش‌رویشان است هشدار دهیم و در مقابل این خطر مردم را دست‌بسته نکنیم». این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: «بیش از نیمی از خانه‌های مسکونی تهران به اضافه بخش مهمی از زیرساخت‌های شهری مثل شبکه گاز، آب، برق، پل‌های عابر، پل‌های سواره، تونل‌ها و تأسیسات عمومی مثل بیمارستان‌ها و مدارس در مقابل زلزله ناایمن هستند و اینها خسارت‌هایی است که در برابر زلزله احتمالی شش ریشتری یا بیشتر به تهران وارد می‌شود. اگر بخواهیم یک عدد گردشده درباره خسارتی که به جمعیتی از شهر تهران و خدماتی از شهر که در خطر زلزله است، بیاوریم، باید بگوییم 50درصد تهران یعنی نیمی از آن در خطر مستقیم نابودی در مقابل زلزله قرار دارد؛ درواقع نیمی از ساکنین، ساختمان‌ها، زیرساخت‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها و ادارات و نیمی از همه دارایی تهران در خطر نابودی در مقابل این زلزله قرار دارد و اگر جدی گرفته شود، می‌تواند کمک کند به اینکه راه‌حل‌های مؤثری در پیش گرفته شود. وگرنه نه طرح جامع، نه مدیریت شهری و نه دولت در برابر این خطر پیش‌بینی‌های موثری دارد. این اتفاق مربوط به این دولت و این دوره نیست، 40 سال است که طرح‌های جامع در تهران تهیه می‌شود و حتی پیش از انقلاب تا امروز هیچ کدام با توجه به خطر زلزله برنامه‌ریزی مناسبی نکردند؛ در صورتی که برنامه‌ریزی شهری در شهری که 50درصد دارایی‌ها و جمعیتش در برابر زلزله آسیب‌پذیر است حتما باید با یک رویکرد ایمنی‌محور و ایمنی‌مبنا صورت بگیرد و این کار هرگز در هیچ کدام از طرح‌های جامع تهران از سال 48 تاکنون در نظر گرفته نشده است. به گفته منصوری این دوستی خاله‌خرسه است که به مردم نگوییم تا نگران نشوند و معنایش این است که به مردم هشدار ندهیم که در یک قدمی‌شان پرتگاهی وجود دارد و همین‌طور بدون توجه بروند تا در آن بیفتند. این نوع برنامه‌ریزی‌ها حفظ آرامش در جامعه نیست؛ خواباندن جامعه و خواب‌کردنش و پرهیز ندادن از خطری است که در کمین همه است.

داده‌های علمی، زلزله تهران را تأیید می‌کند

نادر شکوفی، کارشناس حوزه عمران هم معتقد است تهران منطقه‌ای با خطر زلزله خیلی بالا است و حجم زیادی از داده‌های علمی در تأیید این موضوع داریم. این مستند به داده‌های علمی، تاریخی و مطالعات زمین‌شناسی است و جای تردید نیست که تهران نقطه‌ای است که خطر زلزله بالایی دارد. در مورد اینکه بر اثر زلزله در تهران چه اتفاقاتی ممکن است رخ بدهد، حقیقت این است که احتمالا زلزله شهر تهران یکی از بزرگ‌ترین فجایع تاریخ بشری خواهد شد. ژاپنی‌ها دو سه سال پیش مطالعاتی درباره زلزله تهران انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که زلزله تهران در لحظه اول بین 10 تا 20 هزار نفر و طی یکی دو هفته بعد از وقوع، ممکن است تا 600 هزار نفر تلفات به جای بگذارد که در مقام مقایسه، کل جنگ هشت‌ساله ایران و عراق با آن حجم از بمب و موشک به این میزان تلفات نداشت... او به «اهالی» می‌گوید: درباره اینکه یک زمانی زلزله بزرگ تهران رخ خواهد داد، قطعیت وجود دارد. اینکه ما در موردش قطعیت نداریم، بحث آماری بودن زلزله است. به‌طور مثال فرض کنید می‌گوییم این نقطه در شهر تهران دوره بازگشت 170 ساله دارد. آیا به این معنی است که دقیقا 170-180 سال دیگر زلزله می‌آید؟ این‌گونه نیست. یعنی ممکن است یک بار، سه سال پشت‌ سر هم زلزله بیاید و یک بار دیگر، دو هزار سال زلزله نیاید. این را باید به خاطر داشته باشیم. در تاریخ، این سند موجود است که شهرری قبل از رشد شهر تهران (که شهر جدیدتری نسبت به شهرری است)، بارها در اثر زلزله ویران شده و ما می‌دانیم که دو گسل خیلی جدی در شمال و جنوب ری (گسل شمال ری و گسل جنوب ری) وجود دارد. ما می‌دانیم گسل خیلی جدی شمال تهران وجود دارد که در کوه‌های جنوبی رشته‌کوه البرز در حال حرکت است. ما در بررسی‌های تاریخی می‌دانیم که هر جایی شما رشته‌کوه دارید، آنجا احتمال زلزله وجود دارد و تهران از نظر جغرافیایی درست در دامنه‌ کوه البرز است. تعداد زیادی گسل فرعی در شهر تهران داریم و حتی بحثی است که هنوز کارشناسان بر سر آن به توافق‌نظر نرسیده‌اند که بر اساس آن، یک گسل جدی لرزه‌زا ممکن است در طول اتوبان همت، وسط شهر تهران را رد کرده باشد. اگر این بررسی به نتیجه برسد و این گسل وجود داشته باشد، تعدادی از ساختمان‌های کلیدی ما که در نزدیکی این گسل واقع شده‌اند در معرض خطر قرار دارند. ما باید صددرصد برای زلزله آماده باشیم، باید یک برنامه آمادگی زلزله برای شهروندان و یک برنامه آموزشی جدی برای مدارس داشته باشیم که دانش‌آموزان ما بدانند چه کنند. این برنامه گسترده است؛ یعنی فقط محدود به این نیست که اگر زلزله آمد چگونه از خانه یا مدرسه خارج شویم. ما باید بدانیم چینش در خانه‌ها چگونه باشد تا اگر زلزله آمد، مسیر خروج ما از خانه باز باشد و مثلا سقوط یک یخچال یا کمد مسیر را نبندد. یا تخت‌ زیر پنجره نباشد که در زلزله روی سرمان سقوط کند. اما از آن مهم‌تر آمادگی‌های بعد از زلزله است. شکوفی معتقد است: تعداد کشته‌های بعد از زلزله در شهری مثل تهران ممکن است سه تا پنج برابر کشته‌های خود زلزله باشد. به خاطر اینکه امکان خدمت‌رسانی به زلزله‌زده‌ها نیست. افراد زخمی می‌شوند یا در اثر آلودگی‌هایی مثل وبا و... دچار مشکل می‌شوند؛ به این دلیل که از خانه‌ها بیرون آمده‌اند و دیگر به سرویس بهداشتی دسترسی ندارند و حالا فقط آب‌های آلوده در دسترس است و این موقعیت خطرناکی است که حتما باید برای اتخاذ تدبیر و رفتار درست در این موقعیت، آموزش صورت بگیرد تا همه بدانند در صورت وقوع زلزله، آب سالم باید از کجا تأمین شود و دولت چگونه برنامه‌ریزی کند و چه مخازنی برای دسترسی شهروندان ایجاد شود یا برای تأمین چادر و غذای آماده برای شهروندان یا خدمات درمانی چه پیش‌بینی‌هایی داشته باشد و درنهایت مدیریت بحران زلزله چگونه و از کجا هدایت شود؟ به گفته او ساختمان مرکز مدیریت بحران در وزارت کشور است. این ساختمان قبل از انقلاب ساخته شده و طبعا امکانات و استحکام لازم را ندارد. حتی خود ساختمان وزارت کشور ممکن است در اثر زلزله خراب شود و پایین بیاید. به عبارتی مرکز ستاد مدیریت بحران کشور در موقعیت زلزله ممکن است به کل خراب شده باشد. ساختمان اصلی صداوسیمای کشور هم برای قبل از انقلاب است و ممکن است در زلزله خراب شده باشد. در این صورت توانایی مدیریت بحران کاملا به هم می‌ریزد و این، فاجعه بعدی است و حتما باید برای همه این موارد و نیز مسیرهای ارتباطی شهروندان بعد از زلزله به منظور کمک‌رسانی، طراحی و برنامه‌ریزی شود و آموزش صورت گیرد تا تضمین‌کننده کاهش مخاطرات زلزله تهران و تلفات ناشی از آن باشد. او در پاسخ به این پرسش که با تصویری که از آمادگی تهران در برابر زلزله داده‌اید به نظر می‌رسد در برابر فجایعی که در انتظارمان است، هیچ آمادگی خاصی نداریم و طی تمام این سال‌ها فقط در کلام درباره زلزله صحبت شده است، می‌گوید: بستگی دارد به اینکه شما به چه دوره‌ای نگاه کنید... ما دوره‌هایی داشتیم که دولتمردان در این زمینه کار کردند؛ مثلا در دولت دوم اصلاحات، در این مورد کارهای خوبی انجام شد و برنامه‌های خوبی در دست انجام بود که بعضی‌ از آن برنامه‌ها به نتیجه رسید و بعضی‌هایش نیمه‌کاره باقی ماند. در بعضی دوره‌ها سازمان مدیریت شهرداری تهران کارهای خیلی خوبی انجام داد و... ولی در لحظه‌ حاضر که در خدمت شما هستیم، به نظر می‌آید که نه دولت قصد دارد این مسئله را جدی بگیرد و نه شهرداری... شاید بتوان گفت نگاه شهرداری تهران در دوره پیش، دقیق‌تر بود و دنبال بحث تاب‌آوری شهری بود که حالا زلزله جزئی از آن است و بحث کوچک‌تری از آن را شامل می‌شود. گویا در حال حاضر همه‌ این دوراندیشی‌ها کنار گذاشته شده و ما با وضعیتی مواجهیم که بیشتر باید متوسل به دعا شویم تا این اتفاق رخ ندهد... این کارشناس حوزه شهرسازی می‌گوید: ما نگرانی زلزله را خواهیم داشت، همان‌طور که مردم توکیو و اوزاکا در هر حال نگرانی دارند و برای همین نگرانی‌ است که حاضرند میلیاردها دلار خرج کنند تا ایمنی خودشان را تضمین کنند. نگرانی از بین نمی‌رود ولی می‌توان به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که تلفات و خسارات زلزله خیلی کاهش پیدا کند. در دوره‌هایی مسئولان کشور به برنامه‌ریزی در این زمینه فکر کرده‌اند و در دوره‌هایی مثل امروز، این برنامه‌ها کنار گذاشته شده و به نظر می‌رسد که در مدیریت بحران به این موضوع فکر نمی‌کنند، مگر آنکه جلسات و برنامه‌ها پشت درهای بسته باشد و ما متوجه نشویم... ولی ما در ظاهر می‌بینیم که این کار کنار گذاشته شده است. همه کارهایی که می‌توان برای کاهش خسارات زلزله تهران و آمادگی عمومی درباره آن انجام داد، شدنی است و هزینه‌های آن هم در قیاس با هزینه‌‌های خسارات ناشی از زلزله یک شهر بزرگ، خیلی کمتر است. تنها موردی که احتمالا در تهران و خیلی از شهرهای ایران نشدنی است، رعایت حریم گسلی است. اگر بخواهیم گسل‌های فرعی را هم در نظر بگیریم، تقریبا در همه‌ شهرها پوشیده است. شما هر جایی که تپه و دره می‌بینید، با نشانه‌هایی از وجود یک گسل روبه‌رو می‌شوید. این فکر خوبی است که آدم از گسل‌ها فاصله بگیرد، ولی حداقل در آینده نزدیک در شهر تهران عملی نیست. نه فقط در این شهر عملی نیست، بلکه در هیچ شهر دیگر ما هم عملی نیست. شهرهای زیادی از ایران در جوار گسل‌ها قرار گرفتند، در دامنه کوه هستند و لاجرم نزدیک به احتمالات لرزه‌ای. به جز حفظ حریم‌های گسلی، بقیه اقداماتی که می‌توان برای روبه‌رو شدن با زلزله تهران برشمرد، شدنی است. ساختار مدیریت بحران در زمان زلزله خیلی مهم است. مسئله‌ رعایت آیین‌نامه‌ها صددرصد مهم است. من نگران هستم که درواقع صحبت‌های شهردار در مورد اینکه تهران لرزه‌خیز نیست، پیش‌زمینه‌ای باشد برای اینکه فرارهایی از آیین‌نامه‌ها حداقل در ساختمان‌های بزرگ انجام شود که اگر این اتفاق رخ دهد، واقعا فاجعه‌بار است. مسئله آب و تأمین منابع آبی، یک مسئله خیلی جدی است که از 20 سال پیش درباره آن صحبت می‌شود، ولی اقدام درخور توجهی برای آن صورت نگرفته است. ما برای تأمین آب شهر تهران در شرایط اضطراری نیازمند منابع پشتیبان هستیم. مجددا تأکید کنم که ما صددرصد در خطر وقوع زلزله گسترده هستیم که اگر رخ بدهد، فاجعه بزرگی است و صددرصد باید برای مقابله با آن آماده باشیم و برنامه‌ریزی کنیم. او ادامه می‌دهد: ما بیش از اینکه نگران خطر وقوع زلزله گسل شمال تهران برای مثلا برج‌های نیاوران باشیم، باید نگران ساختمان‌های بناساز جنوب تهران یا ساختمان‌های فرسوده و قدیمی مرکز تهران باشیم. حجم زیادی از ادارات‌ ما یا ساختمان‌هایی که در مرکز شهر است و عمر نسبتا زیادی از آنها گذشته و احداث‌شان عموما به قبل از زمانی برمی‌گردد که نگرانی زلزله تهران مطرح شده باشد. مثلا ساختمان شرکت ملی نفت ایران، ساختمانی است که در دوره قبل از انقلاب، برای زلزله مقاوم‌سازی نشده و اساسا در آن زمان آیین‌نامه‌های مهندسی تقابل با خطر زلزله در کشور وجود نداشت... ساختمان بسیاری از وزارتخانه‌های ما این‌طور است. این خیلی از ساختمان‌های کلیدی ما و بسیاری از بیمارستان‌های ما در تهران را شامل می‌شود و وضعیت‌شان در هنگام وقوع زلزله، خطرناک‌تر از برجی است که در دهه‌های اخیر احداث شده و ممکن است وضعیتش ناایمن باشد.

واقعیت این است که زلزله تهران در خیال ما بسیار دور اما درحقیقت بسیار به ما نزدیک است و با وجود آنکه همیشه از آن سخن گفته شده، براساس سخنان کارشناسان این حوزه آمادگی کافی برای کاهش خسارت‌های جانی و مالی وجود ندارد و اصلی‌ترین راهکار مانند مقابله با آلودگی هوا، ترافیک و دیگر چالش‌های این شهر، دست به دعا شدن صرف است.