|

سفال ساسانی در غرب و شمال غرب ایران

هنر سفالگری یکی از برجسته‌ترین و ارزشمندترین هنرهایی است که در دوره ساسانی وجود داشته است. سفال‌ها در دوره ساسانی نشان‌دهنده قدرت و جایگاه هریک از اقشار جامعه بوده است و در هر طبقه‌ای اعم از اشراف‌زاده و مردم عادی نوع، جنس و تزئینات به‌کار‌رفته در ظروف سفالی متفاوت بوده است.

سفال ساسانی  در غرب و شمال غرب ایران

نسترن امانی‌بنی: هنر سفالگری یکی از برجسته‌ترین و ارزشمندترین هنرهایی است که در دوره ساسانی وجود داشته است. سفال‌ها در دوره ساسانی نشان‌دهنده قدرت و جایگاه هریک از اقشار جامعه بوده است و در هر طبقه‌ای اعم از اشراف‌زاده و مردم عادی نوع، جنس و تزئینات به‌کار‌رفته در ظروف سفالی متفاوت بوده است. هدف در این پژوهش شناخت شکل و فرم ظروف سفالی دوره ساسانی در منطقه غرب و شمال غرب، همچنین نوع کارکرد و مواد به‌کار‌رفته در ساخت آنهاست. سعی نگارنده بر آن بوده تا با تکیه بر مکتوبات دوره ساسانی به بررسی جامعی از سفال‌های این منطقه بپردازد. این پژوهش در یافته‌اندوزی از شیوه کتابخانه‌ای بهره برده و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است؛ ازجمله پرسش‌های مطرح‌شده در این پژوهش که شامل: چگونگی ساختار و فرم شکل‌گیری سفال‌های دوره ساسانی در منطقه غرب و شمال غرب، نوع مواد به‌کاررفته در آنها  و همچنین کاربرد مختلف این ظروف سفالین است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که افراد از این نوع ظروف سفالین برای گذراندن امور روزمره زندگی استفاده می‌کردند و همچنین کارکرد تشریفاتی و مذهبی نیز داشته است، در این دوره سفال‌ها به صورت معمولی و لعاب‌دار رواج داشته‌اند و از شاموت‌های گیاهی و معدنی در ساخت آنها استفاده می‌شده است، سفال‌ها دارای شکل و فرم ظاهری مختلفی بودند که از‌ جمله رایج‌ترین آنها کاسه، کوزه و خمره است.

 

تمدن ساسانی از ‌جمله درخشان‌ترین ادوار ایران باستان به شمار می‌آید. از‌ جمله ویژگی‌های این دوره باشکوه، اقتدار و نفوذ سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی آنان بر دیگر اقوام بود و همچنین تأثیر و تأثرات آنان درباره ملل گوناگون و حضور آنها در فلات ایران که موجب شکل‌گیری و ساخت آثار گران‌بهای هنری که از شاخص‌ترین آنها سفال‌ها هستند، شده است. با وجود محوطه‌های بسیار مهم دوره ساسانی در غرب و شمال غرب، به دلیل کمبود اطلاعات لایه‌نگاشتی و تمرکز باستان‌شناسان بر سایر یافته‌ها، از‌جمله آثار معماری، دانسته‌های ما درباره سفال ساسانی این منطقه بسیار اندک است. با توجه به اینکه تاکنون در هیچ‌یک از محوطه‌های کاوش‌شده دوره ساسانی در این حوزه فرهنگی، مجموعه کاملی از سفال‌های ساسانی ارائه نشده، در بسیاری از بررسی‌های غرب و شمال غرب، شناسایی محوطه‌های ساسانی با مشکلاتی همراه بوده و معمولا پژوهشگران سفال‌های به‌دست‌آمده از محوطه‌های ساسانی و دوره قبل از آن را با عنوان کلی سفال‌های دوران تاریخی معرفی کرده‌اند. هدفی که در این پژوهش دنبال می‌کنیم، پی‌بردن به گونه‌های مختلف و طریقه ساخت و طبقه‌بندی هریک از این سفال‌ها در منطقه مزبور است. از‌جمله پرسش‌هایی که در این پژوهش با آن مواجه هستیم، چگونگی ساختار و فرم شکل‌گیری سفال‌های ساسانی منطقه غرب و شمال غرب و نوع مواد به‌کار‌رفته و کاربرد مختلف این اشیا است. روش به‌ کار‌ برده در این پژوهش کتابخانه‌ای بوده و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است.

پیشینه پژوهش

تاریخ‌نویسان و باستان‌شناسان عموما سفال‌ها را در هر دوره تاریخی به‌عنوان یک نمونه از اشیای یافت‌شده بررسی کرده‌اند. نگاه پژوهشگران اغلب توصیفی بوده و اکثرا آنها را به صورت تکی توصیف کرده‌اند و شکل و ساختار آنها به‌ویژه تفاوت ساختاری سفال‌ها که به صورت مستقیم روی کارکرد اثر می‌گذارد، مورد توجه قرار نگرفته است. در سال‌های اخیر مطالعات پراکنده‌ای درباره این اشیا انجام شده است که در میان این پژوهش‌ها می‌توان به مقاله علمی علیرضا خسروزاده با عنوان «توصیف، طبقه‌بندی و تحلیل گونه‌شناختی سفال‌های دوران اشکانی و ساسانی منطقه ماه‌نشان زنجان» (خسروزاده، بی‌تا) که در مجموعه مقالات همایش بین‌المللی باستان‌شناسی منتشر شده، اشاره کرد. در این مقاله هدف مطالعه، طبقه‌بندی و توصیف سفال‌های ساسانی منطقه ماه‌نشان زنجان است که جزئی از محوطه‌های غرب و شمال غرب ایران به حساب می‌آید. اشاره به ویژگی‌های ظاهری سفال‌ها اصلی‌ترین اطلاعاتی است که می‌توان به دست آورد. لازم است به مقاله بهزاد جاری با عنوان «بررسی و مطالعه سفال‌های اواخر دوره ساسانی در محوطه قلعه گوری رماوند» (جاری، 1396)، یعقوب محمدی‌فر و عباس مترجم با عنوان «جولیان: آتشکده نویافته ساسانی در آبدانان ایلام» (محمدی‌فر، مترجم، 1390) و مقاله پژوهشی یونس یوسف‌وند و فرشاد میری با عنوان «گاه‌نگاری و تحلیل کاربری محوطه موسوم به قلعه سام در ولایت تاریخی ماسبذان استان ایلام» که در شماره 4 مطالعات باستان‌شناسی منتشر شده است، اشاره کنیم. نتیجه این مطالعه ارائه طبقه‌بندی روشنی برای سفال‌های این دوره در منطقه غرب و شمال غرب ایران بر مبنای فرم ظاهری و شکل نهایی آنهاست.

سفال ساسانی ماه‌نشان

در بررسی سفال‌های ساسانی ماه‌نشان علاوه بر بررسی و مقایسه سفال‌ها با سفال‌های محوطه‌های کاوش‌شده در غرب و شمال غرب، سعی شده از یافته‌های سفالین دیگر مناطق کاوش‌شده تحت حکومت ساسانیان، از جمله شمال بین‌النهرین، مرکز و شمال شرق ایران نیز استفاده شود. از مهم‌ترین محوطه‌های کاوش‌شده دوره ساسانی که سفال‌های ماه‌نشان با یافته‌های سفالین آنها مقایسه شده، می‌توان به تخت سلیمان، قلعه یزدگرد، خورهه، آتشکوه، تورنگ‌تپه، چال ترخان، تل ماهوز، تل ابوشریفه، کیش و برقوتیات اشاره کرد. سفال‌های ساسانی ماه‌نشان به دو نوع معمولی و لعاب‌دار تقسیم می‌شود (خسروزاده. عالی، بی‌تا: 49).

سفال‌های  معمولی

خمیره سفال‌های معمولی به رنگ‌های نخودی، قرمز، قهوه‌ای، نخودی مایل به قهوه‌ای، قرمز نارنجی و نخودی مایل به قرمز است و اغلب سفال‌ها خمیره‌ای به رنگ قرمز یا نخودی دارند. از شاموت نرم و ریز و متوسط و گاهی درشت و خرده‌آهک و در موارد بسیار کم از مواد گیاهی برای استحکام‌بخشی به گل سفال‌ها استفاده شده است. سفال‌ها چرخ‌سازند؛ ولی در بین آنها تعداد اندکی سفال دست‌ساز نیز دیده می‌شود. سطح داخل و خارج تعدادی از سفال‌ها با پوشش گلی غلیظ و رقیق نخودی و سبز پوشانده شده است. گاهی نیز سطح سفال را با دست مرطوب پرداخت کرده‌اند. حرارت برای پخت سفال‌ها کافی بوده و اکثر سفال‌ها بافت فشرده و محکمی دارند. تزئینات به‌کار‌رفته بر سطح سفال‌ها شامل نقوش کنده، شانه‌ای مواج، خطوط افقی و عمودی موازی، شیار‌های حاصل از چرخش چرخ سفالگری و نقوش افزوده و برجسته است.

گونه  لعاب‌دار

سفال لعاب‌دار به تعداد اندک از تپه‌ها و محوطه‌های دوره ساسانی به دست آمد که اغلب آنها قطعاتی از بدنه ظروف بودند. خمیره سفال‌ها به رنگ‌های نخودی و قرمز است و از شاموت شن نرم و ریز در آن استفاده شده است. سفال‌ها در حرارت مناسبی پخته شده‌اند و بافت محکمی دارند. لعاب سطح سفال‌ها کدر و مات و اغلب رنگ‌پریده است؛ ولی کیفیت آن از لعاب‌های دوره اشکانی بهتر است. لعاب‌ها به رنگ سبز و آبی است (همان: 50).

سفال‌های  قلعه گوری  رماوند

محوطه قلعه گوری رماوند واقع در کوهدشت لرستان از‌جمله محوطه‌های باستانی حاشیه رودخانه سیمره است که در سه فصل کاوش باستان‌شناختی علاوه بر معماری، 841 قطعه سفال از آن به دست آمد که 224 قطعه مورد مطالعه و طبقه‌بندی قرار گرفت. اهمیت سفال‌های این محوطه به دلیل تک‌دوره‌ای‌بودن آنهاست. مبنای این مطالعه، گونه‌شناسی و طبقه‌بندی سفال ساسانی فصل سوم کاوش محوطه قلعه گوری رماوند و سپس مقایسه آنها با نمونه‌های مشابه در زاگرس مرکزی و دیگر مناطق شناخته‌شده از دوره ساسانی است. گونه‌شناختی صورت‌گرفته روی این سفال‌ها با توجه به رنگ خمیره آنها منجر به طبقه‌بندی چهارگانه این سفال‌ها شد (جاری، 1396: 9).

سفال‌های  دره‌شهر

بررسی‌های باستان‌شناسی با هدف کشف شواهد فرهنگی حضور ساسانیان در شهرستان دره‌شهر از توابع استان ایلام، 117 اثر مربوط به این دوران در این منطقه شناسایی شد، به عقیده برخی از محققان، ویرانه‌های شهر سمیره در جنوب و جنوب غربی شهرستان دره‌شهر کنونی، در دوران ساسانی مرکز کوره مهرجان قذق و جزء ناحیه غرب یا همان خوربران بوده است. تعداد کمتری از محوطه‌های ساسانی شهرستان دره‌شهر به صورت تک‌دوره‌ای و بیشتر آنها به صورت چند‌دوره‌ای هستند (شریفی‌نیا و دیگران، 1398: 75).

سفال ساسانی سنقر  و  کلیایی

از مجموع 301 محوطه شناسایی‌شده سنقر، 54 محوطه دارای داده‌های سفالی ساسانی است. به‌منظور گاه‌نگاری محوطه‌ها، تعدادی از سفال‌ها با دیگر محوطه‌های شاخص دوره ساسانی همچون قلعه یزدگرد، بیستون، تخت‌سلیمان، اولتان‌تپه، چال‌ترخان، خورهه و... که دارای گاه‌نگاری قطعی هستند، مقایسه شدند. با مقایسه سفال‌های به‌دست‌آمده مشخص شد که از 293 قطعه سفال طراحی‌شده، 186 عدد قابل مقایسه با محوطه‌های دارای گاه‌نگاری مشخص بود. از این تعداد، 99 قطعه با محوطه‌هایی همچون قلعه یزدگرد، شکارگاه خسرو و قلعه گوری رماوند، 41 قطعه قابل مقایسه با شمال غرب، محوطه‌های تخت‌سلیمان و اولتان‌قالاسی، 18 قطعه قابل مقایسه با بین‌النهرین، محوطه‌های تل‌ماهوز و 53 قطعه قابل مقایسه با دیگر مناطق همچون شمال شرق، مرو و دیوار گرگان و منطقه فلات مرکزی، محوطه‌های خورهه هستند.

یافته‌های سفالی مربوط به 54 محوطه دوره ساسانی دشت سنقر که از بررسی مکان‌نگاری به دست آمده‌اند عمدتا در گروه سفال‌های معمولی این دوره قرار می‌گیرند. از نظر شکل، سفال‌های معمولی را می‌توان در اشکال کوزه‌ها تقسیم‌بندی کرد.

کوزه‌ها: این گونه عبارت‌اند از: کوزه‌های بدون گردن با لبه برگشته به خارج قابل مقایسه با محوطه‌های تورنگ‌تپه، ماه‌نشان و آتشکوه؛ کوزه گردن‌دار با لبه گرد متمایل به بیرون مشابه با کیش و ماه‌نشان.

کاسه‌ها: از اشکال شناسایی‌شده عبارت‌اند از: کاسه با لبه گرد قابل مقایسه با تورنگ‌تپه؛ قدح‌هایی با لبه گرد و بدنه صاف و قدح‌هایی با لبه گرد مشابه آثار یافت‌شده در بیستون و ماه‌نشان؛ کاسه با لبه تخت برگشته به بیرون قابل مقایسه با تورنگ‌تپه و کاسه‌های با لبه برگشته به خارج مشابه تورنگ‌تپه و ماه‌نشان.

خمره: خمره‌های شناسایی‌شده عبارت‌اند از: خمره با لبه گرد خمیده به داخل و لبه مضاعف متمایل به بیرون مشابه تخت‌سلیمان و ماه‌نشان و خمره با لبه نیمه‌گرد برگشته به بیرون قابل مقایسه با قلعه یزدگرد و ماه‌نشان (همان: 106).

سفال ساسانی محوطه چیابور

محوطه چیابور، در بخش مرکزی شهرستان رومشگان (غرب لرستان) قرار دارد. این محوطه متشکل از یک تپه وسیع به نام چیابور و شماری استقرار پیرامونی است که با توجه به شباهت مواد فرهنگی، موقعیت شکل‌گیری و فاصله نزدیک آنها نسبت به هم، در دوره‌های اشکانی_ ساسانی احتمالا به لحاظ سازمان‌بندی فضایی و زمانی یک محوطه واحد را تشکیل می‌داده‌اند که می‌توان برای هرکدام از آنها نقش و کارکرد خاصی در بافت این محوطه قائل شد. یافته‌های باستان‌شناختی محوطه چیابور و مطالعه آن در بافت منطقه‌ای نشان می‌دهد که حیات این محوطه از دوره اشکانی آغاز شده و در دوره ساسانی بر رونق و اهمیت آن به طور نسبی افزوده شده است.

سفال‌های ساسانی محوطه چیابور در قسمت‌های مختلف این محوطه یافت می‌شوند؛ مانند الگوی پراکنش سفال‌های اشکانی، تراکم سفال‌های ساسانی در شمال محوطه چیابور (محدوده بین برجستگی اصلی تپه چیابور، خندق الفت و تپه درگاوه) بیشتر از سایر نقاط است. در حد فاصل محوطه‌های تپه درگاوه و کلک مهکی (قسمت‌های میانی محوطه چیابور) این تراکم کمتر می‌شود تا اینکه در ضلع جنوبی آن به ندرت می‌توان قطعات سفالی را مشاهده کرد. تنها گونه شناسایی‌شده از سفال این دوره، محدود به گونه سفال معمولی است (میری و دیگران، 1398: 106).

محدوده سد آزاد کردستان

منطقه مورد بررسی قسمتی از حاشیه رود آزاد است که محدوده مخزن سد آزاد را تشکیل داده و در فاصله 37 کیلومتری غرب سنندج و 39 کیلومتری جنوب شرق مریوان در غرب استان کردستان قرار دارد؛ به طوری که بخشی از آن در شهرستان سنندج و بخشی نیز در شهرستان مریوان واقع شده است. قرارگرفتن استان کردستان در منطقه صعب‌العبور جغرافیایی و نیز نبود راه‌های مناسب ارتباطی از یک سو و وجود اوضاع متزلزل سیاسی از دیگر سو در اواخر رژیم گذشته و اوایل انقلاب اسلامی، دسترسی به این منطقه را با مشکل مواجه ساخته بود که این عامل خود باعث نبود یا کمبود جدی اطلاعات باستان‌شناختی در این بخش از ایران شده است. نخستین بررسی باستان‌شناختی در این منطقه را سر اورل اشتاین در سال 1936 م انجام داد، وی نیمه غربی ایران را تقریبا به‌طور کامل درنوردید و در بعضی مناطق به گمانه‌زنی پرداخت. دومین باستان‌شناسی که کردستان را بررسی کرد کایلر یانگ بود. وی با هدف شناسایی مسیر مهاجرت ایرانی‌ها و نیز اثبات نظریه سفال خاکستری خود کردستان را مطالعه کرد. سوینی در مناطق شمال کردستان (بیجار) بررسی منظمی را به انجام رساند که این بررسی نیز فقط قسمت محدودی از استان را پوشش داد. در سال‌های اخیر هم محمدی‌فر و مترجم منطقه مریوان در غرب کردستان را مورد بررسی قرار دادند. از دوره ساسانی تعداد شش استقرار شناسایی شده است. سفال‌های منسوب به دوره ساسانی به رنگ قرمز، نارنجی و قهوه‌ای روشن و کرم با ماده چسباننده شن ریز هستند. این سفال‌ها عمدتا چرخ‌ساز بوده و از لحاظ کیفیت ساخت از متوسط تا خشن طبقه‌بندی می‌شوند و دارای کیفیت پخت مناسبی هستند. شش محوطه مربوط به این دوره شناسایی شده که دارای سفال‌های دوره ساسانی مشابه با سفال‌های معرفی‌شده از قلعه یزدگرد، منطقه ماه‌نشان، جنوب غربی ایران هستند (جوانمردزاده، 1390: 74 و 76).

محوطه  میل  میله‌گه

چهارتاقی معروف به میل میله‌گه در روستای سیاه سیاه میله‌گه باباخان از توابع دهستان حومه جنوبی بخش مرکزی شهرستان اسلام‌آباد غرب، واقع شده است. سفالینه‌های جمع‌آوری‌شده از سطح محوطه از نوع سفالینه‌های معمولی و به رنگ‌هایی در طیف‌های مختلف نارنجی، نخودی، سبز و خاکستری هستند، رنگ خمیره آنها نیز هم‌رنگ سطح سطح سفال است. برخی از این قطعات دارای بافت مستحکم و فشرده‌ای هستند که در خمیره آنها ذرات ریز ماسه، شن و کانی به کار رفته ولی برخی دیگر به ویژه ظروف آشپزخانه‌ای و به طور کلی ظروف بزرگ دارای بافت شکننده و متخلخلی هستند که در خمیرمایه آنها علاوه بر ماسه، سنگ‌ریزه و مواد گیاهی نیز به کار رفته است. بسیاری از این قطعات به وسیله چرخ سفالگری ساخته شده‌اند. به طوری که اثر چرخش آن در قسمت داخلی و بیرونی بدنه ظرف دیده می‌شود. برخی قطعات نیز به وسیله دست ساخته شده‌اند. هرچند تشخیص پوشش، کار آسانی نیست ولی به نظر می‌رسد بیشتر این قطعات، فاقد هرگونه پوشش هستند. برخی از این سفالینه‌ها خوب ساخته شده‌اند و در ساخت برخی نیز دقت چندانی نشده، شکل کلی آنها نامنظم است، به طوری که بدنه برخی از آنها دارای ناهمواری است. از نظر تزئینات، نقوش به‌کاررفته روی این سفال‌ها شامل نقوش کنده، افزوده و برجسته است. نقوش کنده، به صورت خطوط مواج افقی و نقوش فشاری است. نقوش افزوده، شامل نقوش طنابی و نقوش برجسته، شامل خطوط برجسته افقی در گروه‌های چندخطی است. متأسفانه به علت اینکه بیشتر قطعات، متعلق به بدنه ظروف هستند لذا نمی‌توان گونه و شکل واقعی ظروف را تشخیص داد. اما برخی از آنها شامل خمره‌های بزرگ، طغار، کوزه و درپوش هستند. آثار سفالی پراکنده در سطح این محوطه براساس شکل و ویژگی‌های فنی در حوزه فرهنگی غرب ایران قرار می‌گیرد و مشابه سفالینه‌های به‌دست‌آمده از لایه‌های ساسانی مجموعه قلعه یزدگرد و آتشکده شیان است (مرادی، بی تا: 162).

سفال  محوطه  جولیان

آبدانان، یکی از شهرستان‌های جنوبی استان ایلام است، بقایای شهر باستانی معروف به جولیان در بخش کوهستانی آبدانان و در دامنه جنوبی کبیر کوه واقع است. سفالینه‌های جمع‌آوری‌شده از بررسی سطحی محوطه جولیان از نوع سفالینه‌های معمولی و به رنگ‌هایی در طیف‌های قرمز، نارنجی، نخودی، سبز و خاکستری است. رنگ خمیره هم‌رنگ سطح سفال است. برخی ظروف دارای بافت فشرده و محکم با خمیره‌ای از ذرات ریز ماسه، شن و کانی ولی برخی دیگر به ویژه ظروف آشپزخانه‌ای و به طور کلی ظروف بزرگ دارای بافتی شکننده و متخلخل است و علاوه بر شن و ماسه، مواد گیاهی نیز دارند. مشخصات فنی سفال‌ها نشان‌دهنده سلیقه‌ای‌بودن ساخت ظروف در محوطه‌های مختلف دوره ساسانی است و بنا به سلیقه سفالگر در محوطه‌های مختلف تولید می‌شده است. مطالعه مقدماتی روی فرم‌های به‌دست‌آمده از محوطه‌های مختلف با کاربری متفاوت نشان می‌دهد که با توجه به کاربری محوطه‌ها، ظروف خاص می‌توان در آنها یافت. بنابراین رابطه مستقیم بین کاربری محوطه و فرم‌های مکشوفه ظروف می‌توان نشان داد. با نگرش کلی بر سفالگری این دوره، می‌توان هفت منطقه فرهنگی مشخص کرد. این موضوع نشان می‌دهد که سفالگران دوره ساسانی بیشتر از سنت‌های محلی تبعیت کرده‌اند، هر منطقه را با توجه به تزئین سفالینه‌هایش می‌توان از هم مجزا کرد.

از نظر تزئینات، نقوش به کار رفته بر روی این سفال‌ها شامل نقوش کنده، افزوده و برجسته است. نقوش کنده به‌صورت خطوط مواج افقی و نقوش فشاری است. نقوش افزوده شامل نقوش طنابی و نقوش برجسته شامل خطوط برجسته افقی در گروه‌های چندخطی است، آثار سفالی به دست آمده از سطح این محوطه مشابه سفالینه‌های  به دست آمده از لایه‌های ساسانی مجموعه قلعه یزدگرد، آتشکده شیان و میل میله‌گه در اسلام‌آباد غرب است (محمدی فر.مترجم، 1390: 81).

سفال تنگه بهرام چوبین

در ۱۰ کیلومتری شهرستان دره‌شهر به سمت پل‌دختر، تنگه بهرام چوبین قرار دارد. شهرستان دره‌شهر از سمت جنوب با کبیر کوه و آبدانان، از شمال و شرق با استان لرستان و از غرب با شهرستان بدره هم‌مرز است. تمامی سفال‌های یافته‌شده در تنگه بهرام چوبین، بدون لعاب هستند که خود به دو گروه ساده و منقوش تقسیم می‌شوند. سفال‌های ساده: این‌گونه از سفال‌ها طیفی از رنگ نخودی تا نارنجی دارند. شاموت همگی این سفال‌ها شامل شن ریز و درشت و شن‌های ریز از سنگ آهکی است. در بعضی موارد، مغز سفال‌ها به رنگ قهوه‌ای دیده می‌شود که ناشی از پخت کم سفال‌هاست. گاهی هم با پوشش نازک گلی نخودی و نارنجی سطح سفال‌ها را پوشانده‌اند. سفال‌های منقوش: نقوش به کار رفته در این نوع سفال‌ها به سه گونه است: گونه نخست؛ نقش‌ها به‌صورت نواری طنابی‌شکل هستند که بیشتر برای تزئین خمره‌های بزرگ به کار رفته‌اند. گونه دوم؛ نوار‌های برجسته موازی هستند که در چند ردیف و به‌صورت افقی دور تا دور ظروف را در بر گرفته‌اند. گونه سوم؛ به‌صورت نوار زنجیره‌ای ممتدی است که دور تا دور ظرف را پوشانده است. به‌طور کلی سفال‌های به دست آمده از محوطه تنگه، بدون لعاب و ساده، همراه با نقوش تزئینی نواری شکل برجسته، هستند. در خاک به کار رفته در ساخت تمام سفال‌های تنگه، قطعات ریز و درشت سنگ آهکی وجود دارد. سفال‌ها به لحاظ فرم، شامل انواع خمره‌ها، سبو‌ها و کاسه‌های بزرگ و کوچک دسته‌دار هستند. از نظر پخت نیز سفال‌ها، در سه نوع پخت کم با مغز قهوه‌ای، پخت کافی و پخت خوب و خمیره یکدست دیده می‌شود. در میان سفال‌های تنگه، سفال‌هایی نیز وجود دارند که بدنه آنها به‌صورت اسفنجی و دارای خمیره‌ای نارنجی‌رنگ با پخت مناسب و یکدست هستند (محمدی و دیگران، 1393: 86).

سفال  قلعه سام

نواحی غرب ایران در دوره ساسانی و سده‌های نخستین اسلامی به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و نزدیکی به مراکز حکومتی از اهمیتی ویژه برخوردار بوده‌اند. از جمله نواحی مهم غرب ایران در این ادوار، می‌توان به ولایت ماسبذان اشاره کرد. ماسبذان منطبق بر بخش‌های شمالی استان ایلام است. یکی از آثار معماری ارزشمند این ناحیه، محوطه موسوم به قلعه سام در داخل تنگه سی‌پله است. یافته‌های سفالی مدارک سودمندی در راستای تاریخ‌گذاری بنای قلعه سام به ‌شمار می‌رود. این سفال‌ها به‌لحاظ مشخصات فنی و ریخت‌شناسی مشابه سفال‌های دوره ساسانی هستند. مجموعه سازه‌های واقع در داخل تنگه سی‌پله را با توجه به شواهد سطحی مانند یافته‌های سفالی محوطه کلاته، قطعه گچ‌بری‌های شکسته و سفال‌های پراکنده در سطح محوطه مجاور پل سی‌پله، روش ساخت پل سی‌پله و دژ زلال‌انگیز، می‌توان به‌طور نسبی هم‌زمان با محوطه قلعه سام دانست (یوسف‌وند. میری، 1400: 323).

سفال دشت مغان

دشت مغان در شمال غرب ایران، در غرب دریای خزر و شمال استان اردبیل واقع است. این دشت از نظر جغرافیایی، منطقه‌ای است متفاوت از دیگر بخش‌های آذربایجان و شمال غرب ایران. از شمال به رود ارس و مرز‌های جنوبی جمهوری آذربایجان و از شرق نیز به مرز‌های خاکی آن جمهوری، از جنوب به شهرستان گرمی و بلندی‌های خروسلو و از غرب به رودخانه قره‌سو در ناحیه آصلاندوز و شهرستان اهر در استان آذربایجان شرقی محدود است. در بررسی سطحی تمامی محوطه‌های محصور و قلعه‌ای در دشت مغان با سفال‌هایی روبه‌رو بودیم که مشابه سفال‌های فاز تحتانی در اولتان قالاسی بودند. سفال‌های مورد بررسی در این محوطه‌ها حاکی از دوره ساسانی است. متأسفانه مدارک تاریخی دوره ساسانی درباره مغان بسیار اندک است. ولی در بررسی‌هایی که اخیرا در بخش‌های غربی دشت مغان و در دشت میل در شمال رود ارس و بخش‌های شرقی دشت مغان در جمهوری آذربایجان انجام شده، محوطه‌های بسیاری از دوره ساسانی شناسایی شده است (علیزاده، 1388: 112).

نتیجه‌گیری

بررسی و مطالعه سفال‌های این مناطق نشان می‌دهد که این اشیا‌ به دو گونه معمولی و لعاب‌دار تولید شده‌اند؛ اغلب آنها دارای خمیره‌ای به رنگ قرمز یا نخودی هستند. همچنین از شاموت نرم و ریز و متوسط و گاهی درشت و خرده‌آهک و در موارد بسیار کم از مواد گیاهی برای استحکام‌بخشی به گل سفال‌ها استفاده شده است، این سفال‌ها چرخ‌سازند ولی در بین آنها تعداد اندکی دست‌ساز نیز دیده می‌شود. حرارت برای پخت سفال‌ها کافی بوده و اکثر آنها بافت فشرده و محکمی دارند. تزئینات به کار رفته در اغلب موارد به صورت نقوش کنده‌ای، شانه‌ای مواج، خطوط افقی و عمودی موازی، شیار‌های حاصل از چرخش چرخ سفالگری و نقوش افزوده و برجسته است. در موارد بسیاری این ظروف سفالین به‌صورت کاسه، کوزه، خمره یافت شده‌اند.

منابع:

1: جاری، بهزاد، 1396، بررسی و مطالعه سفال‌های اواخر دوره ساسانی در محوطه قلعه گوری رماوند، فصلنامه بوم، پیاپی 10_9.

2: جوانمردزاده، دارابی، ناصری، اردشیر، حجت، رضا، 1390، بررسی باستان‌شناسی محدوده سد آزاد، استان کردستان، مجله پیام باستان‌شناس، سال هشتم، شماره 15، صص 87_73.

3: خسروزاده، عالی، علیرضا، ابوالفضل، بی‌تا، توصیف، طبقه‌بندی و تحلیل گونه‌شناختی سفال‌های دوران اشکانی و ساسانی منطقه ماه‌نشان زنجان، مجموعه مقالات همایش بین‌المللی باستان‌شناسی، صص 70_ 45.

4: ساریخانی، حیدریان، پارسه، مجید، محمود، شهرام، 1394، بررسی و تحلیل الگوی استقراری محوطه‌های ساسانی در دشت میان‌کوهی سنقر و کلیایی، پژوهش‌های باستان‌شناسی ایران، شماره 10، دوره ششم، صص 120_ 101.

5: شریفی‌نیا، محمدی‌فر، همتی‌ازندریانی، اکبر، یعقوب، اسماعیل، 1400، بررسی تأثیر عوامل طبیعی در توزیع فضایی محوطه‌های ساسانی شهرستان دره‌شهر، مطالعات باستان‌شناسی، شماره 3، دوره 13، صص 92_ 72.

6: علیزاده، کریم، بی‌تا، دشت مغان در دوره ساسانی، مجله مطالعات باستان‌شناسی، صص 117_ 109.

7: محمدی، ساریخانی، مردانی، حمید، مجید، یاسر، 1393، تنگه بهرام چوبین و آثار تاریخی آن، مجله فرهنگ ایلام، شماره 44و 45، دوره 15، صص 94_ 78.

8: محمدی‌فر، مترجم، یعقوب، عباس، 1390، جولیان: آتشکده نو‌یافته ساسانی در آبدانان ایلام، فصلنامه علمی_ پژوهشی باغ نظر، سال هشتم، صص 88_ 77.

9: مرادی، یوسف، بی‌تا، چهار‌تاقی میل میله‌گه؛ آتشکده‌ای از دوره ساسانی، مجله مطالعات باستان‌شناسی، صص 183_ 155.

10: میری، مهرآفرین، یوسف‌وند، فرشاد، رضا، یونس، 1398، تحلیل ساختار ارتباطی و کارکردی محوطه چیابور؛ استقرارگاهی از دوره‌های اشکانی_ ساسانی در دشت رومشگان، لرستان، پژوهش‌های باستان‌شناسی ایران، شماره 24، دوره دهم، صص 120_ 97.

11: یوسف‌وند، میری، یونس، فرشاد، 1400، گاه‌نگاری و تحلیل کاربری محوطه موسوم به قلعه سام در ولایت تاریخی ماسبذان استان ایلام، مطالعات باستان‌شناسی، دوره 13، شماره 4، صص 330_ 310.