|

حاشیه‌ای بر کنشگری‌های عجیب بهروز افخمی

چگونه یاد گرفتم دست از سینما کشیده و به حاشیه عشق بورزم!*

نیمه‌شب 22 مهرماه خبری در بین اهالی رسانه پخش شد که در ابتدا شایعه به نظر می‌رسید، اما تنها در کمتر از یک ساعت خبر تأیید شد و شوک بزرگی به دوستداران سینمای ایران وارد کرد؛ قتل هولناک داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر در منزل مسکونی‌شان.

چگونه یاد گرفتم دست از سینما کشیده و به حاشیه عشق بورزم!*

محمد جلیلوند: نیمه‌شب 22 مهرماه خبری در بین اهالی رسانه پخش شد که در ابتدا شایعه به نظر می‌رسید، اما تنها در کمتر از یک ساعت خبر تأیید شد و شوک بزرگی به دوستداران سینمای ایران وارد کرد؛ قتل هولناک داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر در منزل مسکونی‌شان. این حادثه تلخ و تکان‌دهنده خیلی زود به سرتیتر اخبار تبدیل شد و میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر خود قرار داد. به مرور حواشی زیادی نیز برای این اتفاق خلق شد که واکنش‌های زیادی را برانگیخت. در روز مراسم تشییع در پهنه رودکی و لابه‌لای عکس‌های متعدد از اهالی سینما، چهره بهروز افخمی هم دیده می‌شد؛ اما آنچه حاشیه‌ای بزرگ را رقم زده و پای آن به فضای مجازی کشیده شد، حضور او تنها یک روز پس از مراسم تدفین، بیرون ورودی شهرک محل جنایت بود. جایی که او در پاسخ به پرسش خبرنگارهایی که منتظر آمدن متهم به قتل و مأموران پلیس برای بازسازی صحنه جرم بودند، حضورش را مرتبط با نگارش داستانی جنایی بر اساس حادثه رخ‌داده دانست! آن‌هم درست هنگامی که هنوز جو جامعه ملتهب بود. این گفت‌وگوی کوتاه افخمی با خبرنگار، واکنش‌های به‌شدت تندی را برانگیخت. اتفاقی جنجالی و نه‌چندان تازه که در متن آن بهروز افخمی حضور داشته و برای علاقه‌مندان جدی سینمای ایران مسبوق به سابقه است. میل مبهم فیلم‌سازی 67‌ساله به حاشیه در حالی که چند فیلم سینمایی درخشان و یک سریال پربیننده در کارنامه دارد. حال بد نیست فلاش‌بکی به تاریخ زده و با بهروز افخمی و حاشیه‌های پرتعدادش در یک بازه زمانی ۴۰‌ساله همراه شویم که بخش‌های مختلفی از آن با نام‌هایی آشنا گره خورده است.

«ناصر تقوایی» دانه‌درشت‌ترین و مهم‌ترین چهره‌ای است که در اوایل دهه ۶۰ برای ساخت مینی‌سریال کوچک جنگلی انتخاب شده و هنگامی که بخش‌های کوتاهی از آن را فیلم‌برداری کرده بود، از کار برکنار شد و دلیل آن هم وسواس بیش از اندازه تقوایی و بالا‌رفتن هزینه‌های تولید عنوان شد. افخمی که در آن ایام به عنوان رئیس گروه فیلم سریال شبکه یک منصوب شده بود، جانشین تقوایی شده و با استفاده از بخش‌هایی از فیلم‌نامه قبلی و افزودن بخش‌های تازه، سریالی ۱۶‌قسمتی ساخته و روانه آنتن کرد که خوب هم از کار درآمد و مورد توجه مخاطبان تلویزیون نیز قرار گرفت. با این وجود، حواشی مربوط به برکناری تقوایی و جایگزینی افخمی تا سال‌ها بعد ادامه یافته و هر یک از طرفین از زاویه نگاه خود به ماجرا پرداختند. تا اینکه خود تقوایی سال گذشته فیلم‌نامه کامل کوچک جنگلی به قلم خود را در سه جلد منتشر کرده و متریال لازم برای مقایسه آن با سریال تولید‌شده را در اختیار اهالی رسانه و دوستداران آثار تقوایی قرار داد.

دومین فیلم‌سازی که با افخمی زاویه پیدا کرده و حتی سال‌ها بعد هم در گفت‌وگویی به شرح آن پرداخته، «محمدعلی نجفی» است؛ سازنده سریال سربداران که یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های پس از انقلاب تلویزیون به حساب می‌آید. او در گفت‌وگویی با زنده‌یاد مسعود مهرابی، در پانصدمین شماره ماهنامه فیلم، به ماجرای فصلی از سریال اشاره کرد که پس از فیلم‌برداری کنار گذاشته شده و حتی نگاتیو آن نیز نابود شده است. در آن ایام هم افخمی مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک بوده و نجفی در این گفت‌وگو به وضوح به دخالت او در این موضوع اشاره کرده است.

افخمی پس از موفقیت همه‌جانبه «عروس» به عنوان نخستین ساخته سینمایی‌اش در انتهای دهه 60، در «روز فرشته» برای نخستین بار جایگزین محمدرضا هنرمند شد؛ اتفاقی که به یک موتیف در کارنامه سینمایی این فیلم‌ساز تبدیل شده و بعدها در فیلم‌های دیگری هم تکرار شد. کلید‌خوردن فیلمی به کارگردانی بهروز افخمی به تهیه‌کنندگی محمدحسین فرح‌بخش که با اکشن‌های پرفروش و پرمخاطب خود گیشه دهه ۷۰ سینمای ایران را در قبضه خود داشت، کنجکاوی زیادی را برانگیخت. در نهایت افخمی در حالی که بخش‌های زیادی از فیلم را کارگردانی کرده بود، یکباره از ساخت آن منصرف شده و خود فرح‌بخش الباقی آن را کارگردانی کرد.

زنده‌یاد علی حاتمی بیش از یک دهه برای ساخت فیلم جهان‌پهلوان تختی تلاش کرد اما هر بار به دلیلی موفق به انجام آن نشد تا اینکه زمانی فیلم را کلید زد که سرطان توانی برایش باقی نگذاشته و فیلم با درگذشت او نیمه‌کاره ماند. مؤسسه هدایت فیلم نیز بهروز افخمی را از میان گزینه‌های مختلف برای ادامه کار برگزید تا فیلم به جشنواره فیلم فجر برسد؛ اما حاصل کار، کوچک‌ترین شباهتی به فیلم‌نامه حاتمی نداشته و یک فیلم نوآر معمایی به سبک آثار فیلم‌ساز مورد علاقه افخمی، آلفرد هیچکاک بود. فیلمی که نه تماشاگران سینما و علاقه‌مندان به تختی را راضی کرد و نه در بین منتقدان جایگاه محکمی پیدا کرد.

سال 1379 سالی مهم و جنجالی برای افخمی بود؛ شوکران که یکی از بهترین فیلم‌های او به حساب می‌آید، نوروز همین سال روی پرده رفت. پس از تعطیلات نوروزی و هم‌زمان با دیده‌شدن بیشتر فیلم، جامعه پرستاری اعتراض شدیدی به فیلم و قهرمان پرستارش سیما ریاحی کرده و خواستار توقف نمایش آن شدند که سرانجام با ریش‌سفیدی و کدخدا‌منشی ماجرا ختم به خیر شد. خرداد همین سال، بهروز افخمی وارد لیست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس دوره ششم شده و به عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس شد. می‌شد حدس زد ورود یک سینماگر به مجلس می‌تواند سبب بروز چه حواشی‌ای شود. مهم‌ترین آن نیز صحبت‌های جنجالی افخمی درباره علاقه پسر کم‌سن‌و‌سالش به زندگی در آمریکا بود که واکنش‌های تندی را در محافل سیاسی برانگیخت.

یکی دیگر از پروژه‌های نیمه‌تمام افخمی که بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفته و نمایش محدود آن در جشنواره فجر سال 1389 منتهی به واکنش‌های تندی شد، «فرزند صبح» بود؛ فیلمی در رابطه با بخش‌هایی از زندگی امام خمینی‌(ره) که شش سالی تولید آن طول کشید. افخمی در «فرزند صبح» نیز با مؤسسه تولیدکننده کار به مشکل خورده و در نهایت نسخه‌ای از آن بدون رضایت افخمی به دبیرخانه جشنواره فجر فرستاده شد که حاصل کار ناامیدکننده از آب درآمد. در یکی، دو سال اخیر زمزمه‌هایی بابت نمایش نسخه جدیدی از فیلم که با نظارت خود افخمی مراحل فنی‌اش طی شده، شنیده می‌شود؛ اما هنوز بر پرده نقره‌ای به نمایش درنیامده است. اتفاقی که در اواخر دهه ۸۰ به شکلی دیگر برای فیلم «سن‌پطرزبورگ‌» به تهیه‌کنندگی حمید اعتباریان رخ داده و افخمی بابت عدم نظارت بر تدوین نهایی فیلم خود واکنش تندی نسبت به اعتباریان و مستانه مهاجر در مقام تدوینگر نشان داد.

افخمی پس از نمایش موفق فیلم «آذر، شهدخت و دیگران» در جشنواره فیلم فجر و کسب سیمرغ بهترین فیلم‌نامه و نیز فروشی نسبتا مطلوب و سپس ساخت فیلم پلیسی-جاسوسی «روباه»، از کارگردانی تا حدود زیادی فاصله گرفت و با روی آوردن به تولید سری تازه‌ای از برنامه هفت، باب تازه‌ای را در حاشیه‌سازی و جنجال‌های شبه‌ژورنالیستی باز کرد. او در «هفت» فضای فوق‌العاده‌ای را برای ارائه نظرات خود در اختیار داشته و حضور مسعود فراستی نیز مزید بر آن شده و واکنش‌های زیادی را بین مخاطبان هفت و نیز دست‌اندرکاران سینما برانگیخت. از‌جمله می‌توان به نظرات تند و اغلب فاقد استدلال او درباره برخی از مهم‌ترین فیلم‌سازان جهان یاد کرد؛ آن‌هم از زبان کسی که عاشق سینمای کلاسیک و فیلم‌سازهایی همچون جان فورد، هاوارد هاکس و آلفرد هیچکاک است! افخمی به مرور در هفت و به‌ویژه در نخستین پلاتوی برنامه، رویه تندتری را پیش گرفت و با زبان نیش‌دارتری به ارائه نظرات خود پرداخت. برای مثال می‌توان به بخش مربوط به جشنواره کن اشاره کرد؛ آن‌هم در سالی که اصغر فرهادی با «فروشنده» در بخش مسابقه آن حاضر بود و جوایز مهمی هم کسب کرد. با‌این‌حال، افخمی به روال سال‌های اخیر، از نظر خود دفاع کرده و از موضع خود عقب‌نشینی نکرد. از طرف دیگر، افخمی به «هفت» هم بسنده نکرده و در گفت‌وگو با خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری نظرات بعضا جنجالی زیادی را طرح کرد که یکی از آنها درباره صادق هدایت بود که واکنش‌های تندی را در میان دوستداران  ادبیات برانگیخت.

در دوران شیوع کرونا در ایران، افخمی یکی از کسانی بود که اعتقادی به کشنده‌بودن این ویروس نداشته و خود نیز در روزهای برگزاری جشنواره فجر بدون ماسک در کاخ جشنواره تردد می‌کرد. او در همین ایام سریال «رعد‌و‌برق» را برای شبکه پنج سیما کارگردانی کرد که تنها یک قسمت از آن پخش شد و الباقی آن به دلیل طولانی‌شدن تدوین و مراحل جلوه‌های ویژه رایانه‌ای روی آنتن نرفت و همچنان هم در همان مرحله قرار دارد!

بهروز افخمی در ماجرای جنجالی به‌وجود‌آمده در هفته گذشته، ادامه همان فیلم‌ساز علاقه‌مند به حواشی سال‌های اخیر است؛ با این تفاوت که این بار زمان نامناسبی را برای این موضوع انتخاب کرده و ارزیابی درستی از میزان تنش حاکم بر جامعه در رابطه با این اتفاق هولناک نداشته است.

* برگرفته از نام فیلم دکتر استرنج لاو یا چگونه یاد گرفتم دست از هراس برداشته و به بمب عشق بورزم ساخته استنلی کوبریک.