فرمولی برای ناراضیکردن آدمها!
جنایت هولناک قتل داریوش مهرجویی، فیلمساز مطرح ایرانی و وحیده محمدیفر، همسر او جامعه ایران و به طور اخص جامعه هنری و سینمایی را در بهت و اندوه فروبرده و پس از آن هم اخبار رسمی و غیررسمی سینما به شدت تحت تأثیر این اتفاق بود.
جنایت هولناک قتل داریوش مهرجویی، فیلمساز مطرح ایرانی و وحیده محمدیفر، همسر او جامعه ایران و به طور اخص جامعه هنری و سینمایی را در بهت و اندوه فروبرده و پس از آن هم اخبار رسمی و غیررسمی سینما به شدت تحت تأثیر این اتفاق بود.
در چنین شرایطی که از مدیران و مسئولان دولتی سینما انتظار میرفت تمرکز خود را بر همراهی با جامعه سینمایی قرار دهند تا با توجه به رابطه پر فراز و فرود یک سال گذشته دولت با هنرمندان، این فاجعه بزرگ که خود همچون روشنشدن آتش کنار فتیله بود تبدیل به چالش جدیدی نشود، ناگهان معاون ارزشیابی و نظارت سازمان تصمیم گرفت در گفتوگویی با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به موضوعی بپردازد که عملا بحث روز سینما نبود!
معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی اول آبان با اشاره به بازیگرانی که کشف حجاب کردند به ایرنا گفت: «آنها به دلیل محدودیتی که برایشان وجود دارد نمیتوانند در فیلمهای سینمایی بازی کنند. آثار قبلیشان به تدریج منتشر میشود که مالکان فیلمها متضرر نشوند. چون سرمایه زیادی خرج شده است. ولی از این به بعد نمیتوانند در فیلم جدیدی بازی کند».
هنوز ساعتی از انتشار این صحبتها نگذشته بود که فضای رسانهای به ویژه رسانههای مجازی این موضوع را در رأس اخبار سینمایی خود قرار دادند و عکسهای تعدادی از بازیگران زن را که در این مدت عکسهایشان منتشر شده بود کنار هم قرار داده و تیتر زدند این بازیگران دیگر نمیتوانند در فیلم جدید بازی کنند.
انتشار این اظهارنظر نابهنگام باعث واکنشهای تند تعدادی از بانوان بازیگری شد که نامشان بر سر زبانها افتاده بود. کتایون ریاحی، ترانه علیدوستی، پانتهآ بهرام و... در شبکههای اجتماعی خود واکنش نشان دادند و کمکم کار به جایی رسید که مهتاب نصیرپور نیز در حمایت از آنها اعلام کرد که دیگر در چنین فضایی بازی نخواهد کرد.
این اتفاق در حالی افتاد که به دلایل مختلف از جمله شرایط عمومی جامعه، واکنش سینماگران به مسائل سیاسی کمتر شده بود، اما این اظهارنظر به ویژه با تأکید آن مدیر سینمایی بر اینکه این افراد «از این به بعد نمیتوانند در فیلم جدیدی بازی کنند» بار دیگر فضای اعتراضی را پررنگ کرد. نکته قابل اعتنا اینکه این واکنشها به فضای مجازی محدود نماند و مسئولان خانه سینما نیز موضعگیری کردند و در این بین حتی انجمن بازیگران از صنوف خانه سینما که در این سالها اغلب در اتفاقات ساکت بوده است نیز بیانیه مفصل و تندی منتشر کرد.
پس در یک نگاه کلی با رفتاری مواجه هستیم که موضوع ملتهبی را بهناگاه پیش میکشد که مسئله روز نیست و مدتی است از سرتیتر اخبار کنار رفته است. با طرح دوباره موضوع و تهدید هنرمندان، آنها را به واکنش وامیدارد و حس منفی، نارضایتی و خشم را که فروکش کرده یا مرتفع شده بوده است بار دیگر ایجاد یا تشدید میکند.
آنچه این مدیر سینمایی به هر دلیلی انجام داد حاصل آن متشنجکردن جامعه سینماییای بود که حتی در تنش بزرگ قتل یکی از بزرگانشان نیز خویشتنداری کرده بود، ولی حالا این اظهارنظر بار دیگر خشم آنها را برانگیخته است. به راستی کدام منطق، کدام دلیل، کدام عقلانیت باعث میشود که مدیران سینمایی اینگونه نارضایتی و خشم را به درون سینما تزریق کنند؟ اساسا این مدیر سینمایی چگونه میتواند اینگونه محکم و بدون تردید درباره پایانِ بروز هنریِ هنرمندان صحبت کند؟ آیا مگر غیر از این است که او درباره چند برگه مجوزی که زیر دست خودش میآید هم احتمالا مختار کامل نیست، چه رسد به اینکه درباره امکان و فرصت بازیگری این بانوان از امروز تا روزی که شاید او اصلا بر آن صندلی ننشسته باشد، ممنوعیت ایجاد کند که به قول حافظ «از ازل تا به ابد، فرصتِ درویشان است».