گزارشی از یک برنامه تلویزیونی و اظهارنظری جناحی درباره ایران که واکنشهای زیادی را به همراه داشت
چالش برفکهای سیاسی
صداوسیما در روزهای گذشته دو شب حاشیهساز را از سر گذرانده است؛ یکی پدر شهید عجمیان که معتقد است قاتلان فرزندش اعدام نشدهاند و برنامه زنده را ترک کرد و دیگری سخنان زنی جویای نام که سالهای اخیر بسیار پرحاشیه بوده.
صداوسیما در روزهای گذشته دو شب حاشیهساز را از سر گذرانده است؛ یکی پدر شهید عجمیان که معتقد است قاتلان فرزندش اعدام نشدهاند و برنامه زنده را ترک کرد و دیگری سخنان زنی جویای نام که سالهای اخیر بسیار پرحاشیه بوده. در رابطه با پدر عجمیان که بلافاصله دستگاه قضائی در توضیحی جامع از اعدام دو فرد در این پرونده و احکام سنگین سایر محکومان گزارشی منتشر کرد که نشان میداد این پرونده بسیار سختگیرانه رسیدگی شده و اشد مجازات هم جاری شده است. اما شب پرحاشیه بعدی صداوسیما متعلق به زنی بود که از تریبون رسانه ملی، کاملا آگاهانه و مطابق با منش جریان سیاسیای که به آن تعلق دارد، یعنی پایداریها، بهترین بهره را در موسم انتخابات مجلس دوازدهم برد. البته عادت کردهایم به توییتها و نطقهای آتیشن برخی چهرههای اصولگرایی که موجب تقویت دوقطبیهای اجتماعی میشوند. آنها علاقه زیادی دارند تا اصلاح جامعه را به سبک خود و با مباحث غیرکارشناسیای که ارائه میدهند، پیگیری کنند؛ اما در نهایت همیشه این روند مشکلات مضاعفی را به وجود میآورد. اینبار هم چهره زنانه جریان پایداری که میگویند با جملیه علمالهدی نیز حشرونشری دارد و از مجالس مشترک و همنشینیشان عکس هم منتشر شده است، هشتم آبان در برنامه تلویزیونی «آرمان» شبکه قرآن حضور یافته بود و از صداوسیما به خاطر دعوت از محمدجواد آذریجهرمی و محمدعلی ابطحی به تلویزیون انتقاد کرد و در کشوقوس سخنانش گفت: «این مملکت مال حزباللهیهاست». اشاره او به حضور این دو چهره سیاسی در برنامه تلویزیونی «افق فلسطین» شبکه افق در هفتههای گذشته بود. اما این زن پرحاشیه کیست؟ احتمالا ماجرای دختر نوجوانی را که چند سال پیش برای رسیدن به شهرت، بلوف بزرگی را زد، به خاطر دارید؛ همان که فائزه هاشمی را به مناظره دعوت کرد. البته پس از موافقت فائزه هاشمی با پیشنهادش، دیگر خبری از او نشد. آن دختر نوجوان، فرزند منصوره معصومیاصل بود؛ همان زنی که به دنبال رائفیپورشدن است. البته ورژنی که شاید بسیار ضعیفتر از رائفیپور باشد که میتواند بدون پشتوانه کارشناسی سخنانی را بگوید که چنین حاشیههایی را ایجاد کند. شاید شنیده است که برخی افراد با اظهارنظرهای شاذ و غیرتخصصی و بدون پشتوانه علمی، پست و مقامهای اجرائی را از آن خود کردند ولی آیا واقعا برخی اصولگرایان میتوانند همیشه این نگاه را مبنایی برای موضعگیریهای سیاسی خود کنند؟ برای نمونه او یک بار مدعی شده بود «در دو سال اخیر دوهزارو ۵۰۰ نفر از دانشمندان به ایران مهاجرت معکوس داشتهاند». معصومیاصل این ادعا را نیز مطرح کرده بود که «در آمریکا ۴۰ درصد مردم، ولی در ایران ۱۶ درصد زیر خط فقر هستند». او حتی گفته است «تئوریسینهای آمریکایی گفتهاند برای ۲۰۳۰، قدرت به هفت کشور دیگر خواهد رسید که در رأس اینها ایران است. آنها قبول دارند. آنها سال میدهند، خود ما قبول نداریم. من از بعضی نیروهای خودی تعجب میکنم که در این موضوع شک دارند». او البته مرزهای سخنوری را در واکنش به حوادثی که باعث حساسیت افکار عمومی شده نیز جابهجا کرده است و برای مثال درباره حوادث آبان ۹۸ و افزایش قیمت بنزین گفت بود: «در فتنه بنزینی نباید دخالت کنیم». در ویدئوی دیگر، خانم معصومی درباره حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی گفته است: «حسن روحانی آتیشبیار معرکه است». او از رئیسجمهوری سابق انتقاد میکند که چرا خواهان برخورد با کسانی شده که به هواپیما شلیک کردهاند. او همچنین در رابطه با احکام اخیر سلبریتیها نیز گفته بود: «یکی از احکام صادره سلبریتیها این بود که ممنوعالخروج شدند. ما اعتراض داریم. ما میگوییم چرا ممنوعالخروج میکنید؟ سیب گندیده بمونه کنار سیبهای سالم، سیبهای سالم را هم خراب میکنه. ما میگیم اخراجشون کنید و ممنوعالورودشون کنید. ایران ظرف هشت سال آینده بهشت روی زمین خواهد شد و سلبریتیهای خودتحقیر جایی در این بهشت ندارند و باید به جهنمی که دوست دارند اخراج شوند». در این میان، صداوسیما که بهخوبی واقف است نمیتواند فقط به چهرههای جریان خالصسازی میدان دهد و عملکرد یکسویهاش جز ریزش مخاطب حاصلی نداشته، از زمان اعتراضات سال گذشته در برنامههای خود تلاش کرده از دیدگاه چهرههای شاخص جریانهای مختلف سیاسی استفاده کند. این امر اما ظاهرا خوشایند مدافعان پروژه خالصسازی نیست.
اکنون این صحبتهای منصوره معصومیاصل که ایران را تهی از مردم عادی و فقط متعلق به جریان سیاسی خود میداند، سروصدای زیادی به پا کرده و واکنشهای زیادی را در پی داشته است؛ ازجمله محمدجواد آذریجهرمی و محمدعلی ابطحی که سوژه اصلی انتقادهای وی بودند. وزیر ارتباطات دولت روحانی در پاسخ به صحبتهای منصوره معصومیاصل، در توییتر خود نوشت: «مملکت که فقط متعلق به «حزباللهیها» نیست؛ در این کشور عزیزانی از سایر ادیان و مذاهب هم زندگی میکنند، علاوه بر آن جمعی از مسلمانان هم اعتقاد به آنچه که عدهای خودحزباللهیخوانده میگویند، ندارند. ایران متعلق به همه این عزیزان هم هست. هرچند برای ایامی عدهای سیاست را خالصسازی کردند، اما یقینا ملت به آنها اجازه خالصسازی مملکت را نخواهد داد». محمدعلی ابطحی، چهره سیاسی اصلاحطلب نیز در این زمینه گفته است: «نمیشناسمشون اما مملکت را مال خودشان میدانند و بس. از طرفی حضور ایشان هم در تلویزیون کار خوبی است، باید مردم با این تفکرات هم آشنا شوند، اما خدا کند که مسئولان کشور باور نکنند. بدانند ایران مال ایرانیهاست!». احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب هم در کانال تلگرامی خود با استقبال از اظهارات منصوره معصومیاصل نوشت: «واقعیت را همین خانم در برنامه زنده صداوسیما گفته است: «مملکت مال حزباللهیهاست!». من به سهم خود از این خانم به دلیل بیان واقعیت تشکر میکنم. ما که این حرف را میزنیم، رو ترش میکنند که چرا سیاهنمایی و نشر اکاذیب میکنیم!». مدیرعامل خبرگزاری میزان، رسانه رسمی قوه قضائیه نیز در توییتر خود به صحبتهای منصوره معصومیاصل واکنش نشان داد و نوشت: «تقصیر آن خانم نیست، کسی که با علم به سابقه فرد مورد اشاره او را روی آنتن زنده میبرد باید پاسخگو باشد. آنتن زنده شوخیبردار نیست». محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا هم در این رابطه گفته است: ایشان یک جوکی گفت، ما خندیدیم، شما هم بخندید، مردم هم بخندند؛ این جوکها را قبلا هم گفتهاند و برای برنامههای طنز از این افراد استفاده میکنند، تلویزیون هم استقبال میکند، چون الان مهران مدیری و طنزپردازان نیستند، به نظر میرسد از این طنزپردازیها استقبال میشود. دبیرکل حزب ندای ایرانیان نیز در نامهای به پیمان جبلی، رئیس صداوسیما، از پخش سخنان ضد امنیت ملی در یکی از برنامههای صداوسیما انتقاد کرد و خواهان عذرخواهی رئیس صداوسیما بابت پخش این برنامه شد. طباطبایی در این نامه درخواست کرد برای جبران این صحبتها از دختران و زنان سرزمین که سال گذشته به همین روشها اعتراض داشتند، دعوت شود تا در برنامهای مشابه به بیان دیدگاههای خود بپردازند. او مینویسد: «گرچه این دیدگاه تنگنظرانه و ضد امنیت ملی اولین بار نیست که شنیده میشود، اما پخش سخنان اینچنینی از صداوسیما، میتواند مشروعیتدادن به این دیدگاه تأسفبار باشد.
کمااینکه مجموع برنامههای صداوسیما تاکنون نیز به نحوی بوده است که با ازدستدادن پایگاه خود در بین شهروندان، بخش زیادی را به سمت رسانههای خارج از کشور سوق داده است. عمیقا بر این باورم که هیچ نهادی به اندازه صداوسیما در ایجاد شکافهای اجتماعی غیرمنطقی و میدانگرفتن رسانههای برانداز مقصر و سهیم نبوده است. از جنابعالی که میدانم خود نیز با چنین نگاههای انحصارطلبانه موافق نیستید، میخواهم ضمن عذرخواهی از همه ایرانیان بابت پخش این سخنانِ خلاف منافع ملی، دستور فرمایید برای جبران آثار مخرب این سخنان آپارتایدگونه از دختران و زنان سرزمین که سال گذشته به این روش و نگاه اعتراض داشتند، دعوت کنید تا در برنامهای مشابه به بیان دیدگاهها، نظرات و خواستههای خود بپردازند».
هرچه هست به نظر میرسد رسانه ملی یک بار دیگر در چالشی گرفتار شده است که گروههای رادیکال بر آن میدمند و جامجم را تور جناحی قرار دادهاند. مسئله اینجاست که چرا هیچگاه مدیران صداوسیما حتی تلاش مطلوبی از خود برای دورشدن از این تصویر جناحگرایی نشان نمیدهند؟