|

موقعیت جغرافیایی و نقش تاریخی ایران

«ایران و همسایگانش» با عنوان فرعی «روابط دیپلماتیک ایران با بریتانیا و ترکیه و روسیه»، عنوان کتابی است از فریدون آدمیت که با ترجمه شفق سعد در نشر نو منتشر شده است. بازه زمانی که آدمیت در این پژوهش مدنظر داشته در تاریخ ایران اهمیت خطیری دارد و تبعات گسترده‌اش تا امروز پابرجاست.

موقعیت جغرافیایی و نقش تاریخی ایران

شرق: «ایران و همسایگانش» با عنوان فرعی «روابط دیپلماتیک ایران با بریتانیا و ترکیه و روسیه»، عنوان کتابی است از فریدون آدمیت که با ترجمه شفق سعد در نشر نو منتشر شده است. بازه زمانی که آدمیت در این پژوهش مدنظر داشته در تاریخ ایران اهمیت خطیری دارد و تبعات گسترده‌اش تا امروز پابرجاست. بازه مورد بررسی این کتاب سال‌های میان 1815 تا 1830 است. در این دوره روسیه برای تکمیل سلطه‌اش بر قفقاز تلاش می‌کرد، بریتانیا در پی تأمین سلطه‌اش در خلیج‌ فارس بود و ایران در آخرین نبردهای از پیش باخته برای تأمین منافعش می‌جنگید.

در دیباچه کتاب اشاره شده که دهه سوم قرن نوزدهم شاهد تغییرات بنیادین در وضعیت قفقاز و دریای خزر و خلیج فارس بود که هرکدام به ترتیب به استانی از روسیه، دریاچه‌ای در تملک روسیه و آخرین در عمل، به دریایی تحت سلطه بریتانیا تبدیل شدند. علاوه بر این، در آن دوره زمانی تحولات دیگری هم در جریان بود؛ برای آخرین بار رقابت ایران و ترکیه به صورت برخورد نظامی ظهور کرد و پراهمیت‌تر اینکه نخستین تلاش‌ها برای حل علل مشاجرات مکرر سابق صورت گرفت که در نتیجه مرحله‌ای جدید در روابط بین دو همسایه، بر اساس تفاهم آغاز شد. در کتاب همچنین به این نکته هم اشاره شده که اگرچه این دوره زمانی اهمیت بسیاری دارد اما به‌جز مواردی معدود هیچ‌گونه تحقیق علمی از دیدگاه تاریخ دیپلماسی در این مورد صورت نگرفته است. در کمال تعجب، عهدنامه شیراز که در رابطه با مسئله جزیره بحرین اهمیتی فراوان دارد، در آثار هیچ‌یک از مؤلفان معاصر یا آثار جنبی مورد توجه قرار نگرفته، هر‌چند دیپلماسی بریتانیا در مورد آن جزیره از همان زمان دچار تحول شد و این سیاست تا به امروز نیز محل مناقشه مستمر ایران-انگلستان بوده است. در این اثر تلاش شده تا روابط دیپلماتیک در سال‌هایی بررسی شود که طی آن نهایتا تسلط سیاسی، اقتصادی و استراتژیک روسیه در شمال و برتری بریتانیا در جنوب تثبیت شد و گشایشی نویدبخش در کار دشوار خاتمه‌دادن به مشاجرات طولانی‌مدت بین ترکیه و ایران صورت گرفت.

کتاب از چهار بخش تشکیل شده است که بخش نخست آن عمدتا به تحلیل سازوکار سیاست خارجی ایران پرداخته است. روابط ایران با روسیه، با ترکیه و مسئله خلیج فارس در روابط ایران و انگلستان موضوع سه بخش دیگر کتاب را تشکیل می‌دهد که هریک از آنها جمع‌بندی مستقل خود را دارد. مهم‌ترین مدارکی که این پژوهش بر پایه آنها صورت گرفته عبارت‌اند از: اسناد وزارت خارجه بریتانیا در اداره بایگانی عمومی، بایگانی کمپانی هند شرقی در اداره ارتباطات کشورهای مشترک‌المنافع، مجموعه‌هایی از اسناد رسمی ایران در موزه بریتانیا و اداره بایگانی عمومی و مدارک چاپ‌شده در بایگانی قفقاز. آدمیت به اسناد ایران هم توجه داشته و می‌گوید باید ارزشی ویژه برای اسناد رسمی ایران قائل شد که سه مجموعه از آنها در اداره بایگانی عمومی موجود است. تعدادی از مکاتبات بسیار مهم که بین شاه، ولیعهد و وزرای ایران انجام شده بود در بین سایر مدارک در آن مجموعه‌ها وجود دارد. به این منابع باید روزنامه شخصی سِر جان مک‌دونالد و یادداشت‌های روزانه جیمز موریه را نیز اضافه کرد.

«ایران و همسایگانش» در فصل مقدماتی‌اش تصویری کلی از وضعیت ایران در قرن هجدهم و سپس در آستانه قرن نوزدهم به دست داده است. ایران طی بخش اعظم قرن هجدهم گرفتار جنگ‌ها و آشوب‌های خانگی و از‌هم‌گسیخته بود. بر اثر کشمکش‌ها کشور از لحاظ سیاسی آشفته، از نظر اقتصادی ناتوان و از جنبه اجتماعی از روند دنیای مدرن دور بود. در این وضعیت ایران در آستانه قرن نوزدهم ناگزیر به عرصه سیاست بین‌الملل کشیده شد. موقعیت جغرافیایی ایران بسیار حائز اهمیت بود و درواقع همین موقعیت جغرافیایی بود که سیر تاریخی ایران را تعیین می‌کرد. کتاب با تأکید بر این موقعیت جغرافیایی، می‌گوید که ایران در میانه مسیر اروپا و هند، در شمال با روسیه، در جنوب با خلیج‌ فارس و در غرب با ترکیه هم‌مرز است و بنابراین گریزی جز ایفای نقشی مهم در رخدادهای جهان به شکل عام و در سیاست شرق به طور خاص نداشت.

در پانزده سال اولیه قرن نوزدهم، ایران در ارزیابی دولت‌های اروپایی از جایگاه بالایی برخوردار است. فرانسه و بریتانیای کبیر هر یک می‌کوشیدند در کنار ایران و علیه دیگری اتحادی بسازند. در آن بازه زمانی سیاست ایران حول دو مسئله اصلی در گردش بود: خطری که از جانب تهدید فرانسه متوجه هند بریتانیا بود و دست‌اندازی‌های روسیه به خاک ایران. معضل نخست سیاست عام فرانسه و بریتانیای کبیر را در قبال ایران تعیین می‌کرد و دیگری به دلیل ضرورت به کار گرفتن تمهیدات متقابل، بنیادی‌ترین و مؤثرترین انگیزاننده را در پس سیاست خارجی ایران رقم می‌زد.