|

وقتی نوشیدن چای خستگی را بیشتر می‌کند

این روزها یک ماجرای فساد، نقل محفل ایرانی‌هاست. مانند هر رسوایی دیگر، ماجرا ابتدا از طریق سرپوش‌گذاشتن و سپس از طریق انتساب به رقبا و نهایتا و احتمالا قربانی‌کردن چند نفر به‌عنوان درس عبرت پایان خواهد پذیرفت؛ اما آنچه در ماجرای فساد اخیر حائز اهمیت است، همانا حوزه‌ای است که فساد در آن پدید آمده‌.

وقتی نوشیدن چای خستگی را بیشتر می‌کند

این روزها یک ماجرای فساد، نقل محفل ایرانی‌هاست. مانند هر رسوایی دیگر، ماجرا ابتدا از طریق سرپوش‌گذاشتن و سپس از طریق انتساب به رقبا و نهایتا و احتمالا قربانی‌کردن چند نفر به‌عنوان درس عبرت پایان خواهد پذیرفت؛ اما آنچه در ماجرای فساد اخیر حائز اهمیت است، همانا حوزه‌ای است که فساد در آن پدید آمده‌.

مدیران سندیکای چای در اواخر سال 1400 گفته بودند چای‌کاران ایرانی در مجموع ۲۵ تا ۳۰ درصد چای مصرفی کشور را تأمین می‌کنند. حجم درخور توجهی از چای ایرانی صادر می‌شود که اگر روند صادرات متوقف شود، باز هم برای تأمین ۷۰ درصد از نیاز کشور، نیازمند واردات چای هستیم. میزان مصرف مستقیم چای در کشور حداکثر ۸۰ هزار تن و با مصارف جانبی حدود صد هزار تن است که به‌طور میانگین سالانه ۶۰ تا ۶۵ هزار تن چای وارد کشور می‌شود.

در گزارش رسانه‌های رسمی دولت در مرداد امسال نیز اعداد مشابهی به چشم می‌خورد. دلیل اهمیت این اعداد در آن است که گویا فاسدان پرونده موفق شده بودند مدیران مربوطه را متقاعد کنند که به دنبال افزایش صادرات و احداث «شهر چای» هستند. اما این فساد تا چه حد می‌تواند به این موضوع ربط پیدا کند که شامل حال محبوب‌ترین نوشیدنی بین ایرانیان شده است؟

«یوری لوتمان»، نشانه‌شناس فرهنگی، در نظریه خود به مفهوم سپهر نشانه‌ای اشاره می‌کند. او دو نوع رابطه به شکل رابطه‌های افقی (یعنی رابطه با متن‌های دیگر و زبان‌های دیگری که در همان بافت تاریخی جریان دارند) و رابطه‌های عمودی (چگونگی تأثیر رمزها و متن‌های گذشته بر زمان حال و نحوه مدل‌سازی آینده) را در نظر می‌‌گیرد.

کل مجموعه رابطه‌های افقی و عمودی برسازنده‌ و معین‌کننده ویژگی خاص هر نوع وضعیت فرهنگی است. به عبارت دیگر، همین شبکه رابطه‌ها‌ست که پدیده‌های فرهنگی را تعریف می‌کند. در چند سال اخیر پرونده‌های فساد متعددی در سطوح اجتماعی مطرح و علنی شده‌ است. ارقام این فسادها نیز به تدریج سنگین‌تر می‌شوند. خیلی از افراد به مرز بی‌تفاوتی رسیده‌اند. اما در هر حال آنچه از حیث اجتماعی اهمیت دارد، این است که هر فساد خاص در حیطه چه کالا یا خدماتی انجام شده است. این مؤلفه می‌تواند عامل توجه را در نزد افراد برانگیزد.

اگر این فساد در هر کالای دیگری اتفاق افتاده بود، شاید توجه چندانی را جلب نمی‌کرد؛ اما فاسدان پرونده چای درواقع به روح و روان ایرانیان هتک‌‌حرمت کرده‌اند.

چای کالای نسبتا مقدسی (نه به معنی مذهبی بلکه از حیث فرهنگی) نزد ایرانی‌ها محسوب می‌شود. «لوتمان» از یک فضای نشانه‌شناختی یاد می‌کند که مشحون از آمیختگی عناصر و اجزایی است که رابطه آنها با یکدیگر به شکل‌های مختلف دیده می‌شود. فرقی ندارد که این آمیختگی چگونه باشد و درواقع می‌تواند در طیفی از همانندی کامل تا اختلاف محض جریان داشته باشد.

چنین موقعیتی می‌تواند برای چای هم مصداق داشته باشد. به عنوان نمونه، در ضمن کنش‌هایی از یک ملاقات عادی یا دیدار رسمی گرفته تا یک قرار عاشقانه یا یک فعالیت عادی در زمان‌های تنهایی، می‌توان عنصر چای را وارد کرد. اینجا نشانه در قالب یک استکان چای متجلی می‌شود.

منظور« لوتمان» از سپهر نشانه‌ای می‌تواند نوعی یکپارچگی و نظام‌مندی یک سازمان باشد که درون خود سوژه‌های خاص و جداگانه دارد.

از سوی دیگر، قرار نیست چای‌خوردن همواره یک اتفاق ساده باشد. لوتمان اشاره می‌کند که فضای نشانه‌ای بیرون از مرزهای آن با نشانه‌های درون سپهر بسیار متفاوت هستند و فضای نشانه‌ای خارج از آن نمی‌تواند وجود داشته باشد.

فرهنگ جهان پراکنده‌ای را سازماندهی می‌کند که متعلق به سوژه‌هایی است که در آن زندگی می‌کنند. به این اعتبار فرهنگ دارای قابلیت ایجاد ساختار است که افراد از آن برای فهمیدن، تعریف‌کردن، محدودکردن و بسط‌دادن نگرشی کلی به تجربه عمومی خود استفاده می‌کنند. سپهر نشانه‌ای از نگاه «لوتمان» مانند بدن انسان به هر چیزی که درون آن قرار گیرد، نقش و کارکردی اختصاص می‌دهد. به این ترتیب همه بخش‌های این سپهر یک نوع استخر ژنتیکی دارند.

این وضعیتی است که همه خانوارهای ایرانی با چای تجربه می‌کنند. اینجا استخر ژنتیک است که همه اطلاعات و امکانات بدنه‌‌ خود را حفظ می‌کند.

هر خانواده‌ای با هر درجه از پتانسیل مالی و فرهنگی، همواره بساط چای را آماده دارد. مهم نیست که این چای از کدام برند باشد، بلکه مهم آن است که همواره فراهم و آماده باشد. از دیرباز چای برای «در‌کردن خستگی» نوشیده می‌شد. قرار بود با نوشیدن چای خستگی‌مان در‌برود، ولی فاسدان کاری کرده‌اند که حتی وقتی یک استکان چای در دست گرفته‌ایم، به یاد آنها بیفتیم و خسته‌تر و دل‌زده‌تر شویم.