آیا جنگ اوکراین به صلح نزدیک است؟
گزاف نیست اگر بگوییم روابط کاخ سفید و کرملین به حالت اغما رفته و علائم حیاتی آن بسیار ضعیف است اما به نظر میرسد طرفین بسیار محتاطانه رفتار میکنند تا شرایط از آنچه شاهدش هستیم، خرابتر نشود تا در موعد مطلوب، امید احیای آن وجود داشته باشد.
احمد وخشیته-استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه: گزاف نیست اگر بگوییم روابط کاخ سفید و کرملین به حالت اغما رفته و علائم حیاتی آن بسیار ضعیف است اما به نظر میرسد طرفین بسیار محتاطانه رفتار میکنند تا شرایط از آنچه شاهدش هستیم، خرابتر نشود تا در موعد مطلوب، امید احیای آن وجود داشته باشد.
در نگاه مسکو، مقصر این وضعیت واشنگتن است که بهواسطه یک رویکرد اشتباه و خطرناک برای تحمیل به روسیه، فضا را به اوکراین کشاند و در مقابل ایالات متحده، سیاستهای توسعهطلبانه روسیه را عامل بروز این بحران میداند. این تفاوت خوانش در ژانویه ۲۰۲۱ منجر به ظهور جنگ در فوریه همان سال شد و پس از آن طی دو سال گذشته مواضع طرفین نسبت به یکدیگر خصمانه بود؛ اما به نظر میرسد پس از شکست اوکراین در ضد حمله و آغاز جنگ غزه، با تعدیل مواضع طرفین و بازگشت ادبیات آنها به ژانویه ۲۰۲۱ روبهرو هستیم.
پوشیده نیست که فرسایشیشدن بحران اوکراین، تمام طرفها را با دشواری روبهرو کرده و در این میان یک اصل بدیهی وجود دارد: پول یک منبع محدود است، محدودیتی که همه طرفها را حالا دست به عصا کرده تا به رویکردهای دیگر معطوف شوند و این همان بزنگاهی است که دیپلماسی و مذاکره میتواند نقطه پایان بر بحران یا حداقل آتشبسی مشروط باشد.
فراموش نکنیم اگر ما از آسیب اقتصاد روسیه بستههای تحریمی سخن میگوییم، از سوی دیگر گزارشهای منابع غربی نیز نشان میدهد که طی یکسال و نیم گذشته آنها نیز بهواسطه خروج از بازار روسیه در حدود ۱۰۳ میلیارد دلار درآمد را از دست دادهاند.
بدون شک این بحران تنها از مسیر گفتوگو و سازش میان مسکو و واشنگتن حل میشود؛ اما طرفین برای کسب قدرت چانهزنی بیشتر در مذاکرات احتمالی تلاش دارند طوری وانمود کنند که هم آماده قطع کامل روابط دیپلماتیک هستند و هم از آمادگی برای کاهش تنش مبتنی بر اصل احترام متقابل و درنظرگرفتن منافع یکدیگر سخن میگویند. پوشیده نیست که روابط مسکو و واشنگتن پس از به قدرت رسیدن بایدن و گذار مفهوم سیاست خارجی ایالات متحده در قبال روسیه از رقابت به دشمنی در تاریکترین نقطه خود قرار گرفت و در نگاه کرملین، در این مدت کاخ سفید در جستوجوی فروپاشی روسیه بوده است.
بنابراین برای عبور از این بزنگاه، دو سناریوی خوشبینانه پیشروی کرملین متصور است: نخست اینکه تیم بایدن با تغییر رویکرد در مواضع خود نسبت به مسکو، این سیگنال را مخابره کند که به دنبال پایاندادن به روسیه نیست یا اینکه ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده آمریکا پیروز شود تا آبی بر آتش جنگ بریزد.
هفته گذشته آسوشیتدپرس در مطلبی نوشت که سال ۲۰۲۳ برای روسیه یک موفقیت بود و برای اوکراین یک شکست؛ استدلال نویسنده این مطلب به این نکته بود که سال ۲۰۲۳ با امیدهای زیادی از سوی کشورهای غربی برای ضدحمله اوکراین برنامهریزی شده بود و با نگرانی و ناامیدی غرب درباره آینده کمکها به غرب پایان یافت.
در این میان روسیه اگرچه میداند امکان ضدحمله اوکراین دیگر وجود ندارد و حتی در هفته جاری توافق توسعه گردشگری مناطق زاپاروزیا، خرسون، کریمه در دریای آزوف را امضا کرد که نشان میدهد در مناطق جدید که در خوانش روسیه به این کشور الحاق شدهاند، نه فقط دیگر خبری از جنگ نیست بلکه چنان امنیت دارد که به دنبال جذب توریست نیز هست. اما از سوی دیگر حتما توجه دارد که بسیاری از سرمایهداران روس با آغاز جنگ اوکراین، سرمایه خود را از روسیه خارج کردند و از سوی دیگر طولانیشدن منازعه بدون شک اقبال افکار عمومی را به دنبال ندارد.
بنابراین به نظر میرسد گزینه مطلوب روسیه دستیابی به یک آتشبس موقت باشد تا هم از انتخابات ریاستجمهوری ماه مارس با کمترین اصطکاک عبور کند و هم منتظر نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در پایان سال ۲۰۲۴ باشد و البته امیدوارم باشد در این میان اوکراین نیز انتخابات ریاستجمهوری را برگزار کند و شخص دیگری مانند شهردار کییف یا رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اوکراین سکان ریاستجمهوری را بر دست بگیرند و فضای مذاکره برای صلح میان روسیه و اوکراین مهیا شود.
شاید از همین جهت است که نیویورکتایمز در مطلبی به نقل از مقامات آمریکایی و مقامات سابق روسیه نوشته است آنها به این رسانه گفتهاند ولادیمیر پوتین، سیگنالهای مناسبی را از طریق کانالهای دیپلماتیک مخابره کرده است که آماده آتشبس در خط مقدم اوکراین و توقف درگیریها در مواضع فعلی است.