بیانیه تحلیلی خطاب به دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری درباره انتخابات ۱۴۰۲
روزنهگشایی کنیم
۱۱۰ فعال مدنی و سیاسی و چهرههای روشنفکری و اصحاب رسانه در بیانیهای تحلیلی خطاب به دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری در ایران خواستار روزنهگشایی احزاب و نیروهای سیاسی و مدنی در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ از طریق حمایت از ائتلافی از نامزدهای میانهرو، توسعهگرا و اصلاحگر در حوزههایی که نامزدی برای رقابت مانده شدند.
۱۱۰ فعال مدنی و سیاسی و چهرههای روشنفکری و اصحاب رسانه در بیانیهای تحلیلی خطاب به دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری در ایران خواستار روزنهگشایی احزاب و نیروهای سیاسی و مدنی در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ از طریق حمایت از ائتلافی از نامزدهای میانهرو، توسعهگرا و اصلاحگر در حوزههایی که نامزدی برای رقابت مانده شدند. در میان امضاکنندگان نام محمد فاضلی، مقصود فراستخواه، الیاس حضرتی، علی باقری، محمدمهدی مجاهدی، حمیدرضا جلائیپور، محمد ترکمان، مهدی غنی، غلامحسین کرباسچی، اسماعیل گرامیمقدم، بهاره آروین، احمد شیرزاد، محمدرضا جلائیپور، محمدجواد روح، مجید فراهانی، الهه کولایی، شهابالدین طباطبایی، اکبر منتجبی، مهدی شیرزاد، حجتالله میرزایی، سعید نورمحمدی، حجت نظری، جهانبخش خانجانی، علیاصغر شفیعیان، مجید یونسیان، مرضیه آذرافزا، ابراهیم شیخ، مسعود سالاری، مهرداد احمدیشیخانی، فرید مرجایی، فریبا ابتهاج، وحید عابدینی، سینا رحیمپور، محمدحسین نعیمیپور، علی هنری، حمزه غالبی، محمدامین نیکجو، حسین جمشیدی گوهری و احمد مازنی دیده میشود.
در بخشهایی از این بیانیه تفصیلی آمده است:
• متأسفانه همچون عموم انتخاباتهای تاریخ معاصر ایران، این انتخابات نیز از شرایط انتخابات کاملا آزاد و عادلانه فاصله زیادی دارد و مسیر و رویه ناظران و مجریان این انتخابات حتی شدیدتر از گذشته معطوف به «خالصسازی» نامزدها و «خالصسازی» رأیدهندگان بوده است.
• معنای رأیدادن، حتی در انتخابات محدودشده میتواند نه سکوت در برابر انواع محدودسازی حق انتخاب شهروندان باشد و نه وادادگی و همراهی با نقض حقوق اساسی و ناکارآمدی. استفاده از «حق رأی» میتواند، درست برعکس، راهی باشد برای اعتراضی رسا و مصادرهناپذیر به این رویهها و نیز کنشی ایجابی یا مقاومتی سلبی برای تغییر تدریجیشان.
• «حق رأی» ظرفیتهای زیادی برای کنش خلاق و مؤثر دارد و برای استفاده از آن صرفا با دو گزینه «رأی ایجابی به لیست کامل دلخواه» یا «تحریم/عدم مشارکت» مواجه نیستیم. «رأی روزنهگشا» با اهداف و انتظارات حداقلی و «رأی اعتراضی مثبت یا منفی» در انتخاباتی که کاملا آزاد نیست میتواند در جعبهابزار سیاسی ما مصداقهای حضور با پرنسیب اصلاحگرانه باشد.
• علیرغم کاهش ثبتنام نامزدهای باکیفیت و متکثر و همه حذفهای استصوابی، هنوز در رقابت برای دهها کرسی مجلس دوازدهم نامزدهای میانهرو، اصلاحجو و سالم حضور دارند که راهیابی تعداد هرچه بیشتری از آنها به مجلس میتواند بر امکانات توسعهگرایان و زندگیدوستان ایران بیفزاید و تفاوتی معنادار در مصوبات مجلس آینده ایجاد کند.
• انتخابات در شرایط ساختاری کنونی ایران میدانی است برای دو کار: اول، مقاومت در برابر پیشروی نیروهای «خالصساز» و واپسگرا؛ و دوم، برداشتن گامی، حتی کوچک، رو به جلو در مسیر ساختن تدریجی زمینهها و شرایط تحققِ انتخابات آزاد، توسعه فراگیر و پایدار، عدالت و آزادی.
• باید از سطح توصیف مسائل و بحرانها، صدور بیانیه و آرزواندیشی سیاسی، فهرستکردن آرمانهای جذاب و سودای ناممکن تحقق دفعیشان فراتر رفت، با ایجاد ائتلافهای گسترده ملی، مانع عقبرویهای کنونی شد، برای تحقق عملی و تدریجی اهداف زمینهسازی کرد و در انتخاب راهبردها علاوه بر «هدفاندیشی»، «مسیراندیش» هم بود.
• کنارهگیری مصلحان به کاهش بیشتر تأثیر نهادهای برآمده از انتخابات خواهد انجامید، میدان را برای تاختوتاز افراطیون خالی میکند و لطمات بیشتر به منافع ملی و مصلحت عمومی ایرانیان در شرایط پرمخاطره پیشرو خواهد زد. هنوز همین نهادهای تضعیفشده، اختیارات و امکانات مهمی را در اختیار دارند.
• متأسفانه مجلس کنونی در مواردی مصوبات بسیار خسارتبار برای جامعه ایران داشت که هیچکدام در مجلس دهم و در یک مجلس میانهروتر قابلیت تصویب نداشت.
• برای استیفای «حق نامزدی» و حق «انتخابشدن»، نهتنها نباید از «حق ثبتنام» و «حق رأی» گذشت، بلکه با استفاده خلاق از همین حقوق محقق، باید برای استیفای حقوق تحققنیافته اقدام کرد.
• از سال ۱۳۸۱ (شوراهای دوم) تا ۱۴۰۰ هر موقع بخش بزرگی از شهروندان (از سر ناامیدی یا خشم و اعتراض) نخواستند از «حق رأی»شان استفاده کنند، اقلیت «خالصساز» و واپسگرا نهتنها ناخرسند و پشیمان نشد، بلکه پیشروی کرد، برنده کاهش مشارکت شد و هزینههای سهمگین اجتنابپذیری بر گرده جامعه تحمیل کرد.
• فعالیت انتخاباتی و جامعهمحور یک دوگانه رهزن است؛ چراکه این دو لازم و ملزوم و همافزا هستند.
• از ۱۳۹۸ تا به امروز شاهد بودهایم که متأسفانه احزاب، سمنها، رسانهها، سندیکاها، نهادهای نمایندگی و مدنی، انجمنهای علمی و حرفهای، شبکههای آنلاین و انواع قدرت متشکل جامعه ضعیفتر از قبل شدهاند.
• تحریم انتخابات هم مشابه تحریمهای اقتصادی عملا به ضعیفترشدن جامعه ایران و لطمه به توسعه ملی و تقویت اقتدارگرایی منجر شده است.
• اقلیتهای خوب، هم در تاریخ پارلمان ایران و هم در تجربه سایر جوامع توانستهاند نخست از شدت آسیبهای تصمیمهای نامطلوب در مجلس و میزان «سیاستها و نهادهای بد» بکاهند، دوم نقشی تعیینکننده در برخی مصوبات کارساز و تمهید «سیاستها و نهادهای خوب» و زمینهسازی اصلاحات ریشهای ایفا کنند، سوم صدای عقلانیت و کارآمدی و شهروندان محذوف شوند و چهارم راهی باز کنند و زمینهساز گشایشهای پساانتخاباتی و تشکیل اکثریتهای مؤثر در انتخاباتهای بعدی شوند.
• درحالیکه میدانیم و تجربه کردهایم که کاهش مشارکت انتخاباتی ازجمله به تشدید تهدیدها علیه ایران و تحریمها علیه ایرانیان میانجامد، دغدغهمندان ایران نمیتوانند به وضعیت منطقه و شرایط بینالمللی بیتفاوت باشند.
• انتخابات آزاد، در کنار توسعه و عدالت و آزادی، از «اهداف» و «نتایج» ممارستهای انتخاباتی و مصلحانه ما است و نه «پیششرط» آن.
متن کامل این بیانیه تحلیلی را در سایت «شبکه شرق» بخوانید.