|

وقتی معلم قاتل می‌شود!

خبر قتل فاریاب کرمان که آمد، می‌شد انتظار داشت که به‌زودی موجی از اظهارنظر‌ها درباره «رواج» و «تشدید» خشونت در کشور بلند خواهد شد. به روشنی خورشید سر ظهر معلوم بود که باز عده‌ای راه می‌افتند و از این جنایت خانوادگی که اعدادش حیرت‌انگیز شده، تفاسیری در مورد بحرانی و استثنائی‌شدن وضعیت جامعه استخراج می‌کنند یا انشاهایی درباره افزایش بیماری روانی نثر می‌کنند. ماجرایی آن‌قدر تکراری که انتظار داریم نخ‌نما‌شدنش اقلا به چشم کسانی که در این کلک نشسته‌اند، آمده باشد و طبق معمول اشتباه می‌کنیم.

وقتی معلم قاتل می‌شود!

فاطمه کریمخان: خبر قتل فاریاب کرمان که آمد، می‌شد انتظار داشت که به‌زودی موجی از اظهارنظر‌ها درباره «رواج» و «تشدید» خشونت در کشور بلند خواهد شد. به روشنی خورشید سر ظهر معلوم بود که باز عده‌ای راه می‌افتند و از این جنایت خانوادگی که اعدادش حیرت‌انگیز شده، تفاسیری در مورد بحرانی و استثنائی‌شدن وضعیت جامعه استخراج می‌کنند یا انشاهایی درباره افزایش بیماری روانی نثر می‌کنند. ماجرایی آن‌قدر تکراری که انتظار داریم نخ‌نما‌شدنش اقلا به چشم کسانی که در این کلک نشسته‌اند، آمده باشد و طبق معمول اشتباه می‌کنیم.

خوانندگان ثابت مطبوعات بدون اینکه پلک بر هم بگذارند، می‌توانند به‌سرعت حداقل 10 جنایت دیگر در 10 سال گذشته را نام ببرند که همه با همین تفاسیر روبه‌رو شده‌اند؛ «موقعیت حساس»، «تأثیر بحران‌های سیاسی و اقتصادی بر سلامت روان مردم»، «جنون‌های آنی»‌ و... . آن چیزی که همه مایل هستند چشم بر آن ببندند، «خشونت در نهاد خانواده» و بی‌پناهی مطلق اعضای خانواده در برابر این وضعیت است.

بهرام، قاتل 22‌‌ساله جنایت فاریاب‌ که اطمینان نداریم اسم حقیقی‌اش این است، در 12سالگی شاهد قتل خواهر دبیرستانی‌اش به دست اعضای خانواده بوده است. نزدیکان او می‌گویند او بعد از اینکه یک مشاجره لفظی با اعضای خانواده‌اش داشت، به خانه خود رفته و با یک کلاشنیکف برگشته تا همه کسانی را که مسبب جنایت قبلی می‌دانست، از صحنه روزگار حذف کند. این خشمی که به سمت دیگری هدف گرفته می‌شود، تنها شیوه روبه‌روشدن با خشونت و جنایت‌های خانوادگی نیست. مهر امسال در خبر‌ها اعلام شد‌ «حیدر حیدری»، برادر‌شوهر مونا حیدری، دختر جوانی که یک سال پیش در اهواز به دست شوهر و برادر‌شوهرش به قتل رسیده بود، در 15سالگی خودش را حلق‌آویز کرده است. حیدر حیدری‌ در زمان قتل 13 سال داشت و در قتل مونا به برادرش سجاد کمک کرده و به معاونت در قتل متهم بود. درست مثل بهرام که در زمان قتل خواهرش 10، 12‌ساله بوده و بعد از قتل اعضای خانواده‌اش در درگیری با پلیس جان باخته است.

شاید چون در این دو جنایت خونی به زمین ریخته شده، این‌قدر توجه‌ها را به خودش جلب می‌کند، اما نباید فراموش کرد که خشونت‌های خانگی بدون عقوبت، بسیار فراتر از قتل دختران جوان است و تأثیر آن همیشه در نماهای بسته‌ای مثل قتل‌ عام اعضای خانواده یا خودکشی همدستان یا حتی خود قاتل به چشم نمی‌آید.

کمی از صحنه فاصله بگیرید و از بالا به ماجرا نگاه کنید. هم در جامعه مدرن و هم در جامعه پیشامدرن، مردم گوشت می‌خورند، اما در جامعه پیشامدرن انتظار این است که همه به ذبح چهارپایان توانا باشند، در‌حالی‌که در جامعه مدرن، برای ذبح تشکیلات و سیستمی ساخته و پرداخته می‌شود تا تمام اعضای جامعه متمدن ناچار نباشند چاقو به دست بگیرند و خودشان غذای خودشان را تأمین کنند. همچنین است در مورد انتقام؛ متون باستانی می‌گویند انتقام حق کسانی است که به آنها ظلم شده است و باید بتوانند خودشان انتقام بگیرند، در‌حالی‌که در جامعه مدرن، قانون و قاضی و دادگاه به وجود آمده است تا همه مردم مجبور نباشند از خودشان در برابر خشونت دفاع کنند و عدالت شخصی خودشان را اجرا کنند. هزینه‌های رسمی خشونت خانگی در این کشور کم است. بسیاری از اشکال خشونت خانگی، از نادیده‌گرفتن و گرسنگی‌دادن و بی‌توجهی‌ به نیاز‌های روزمره تا محروم‌کردن اعضای خانواده از زندگی معمول اجتماعی، منع ادامه تحصیل و کار و استقلال اقتصادی، خشونت‌های روانی و اشکال متعددی از خشونت‌های جنسی، اصلا بازشناسی نشده‌اند، چه برسد به آنکه جرم‌انگاری شوند. در مورد خشونت فیزیکی، کودک‌آزاری، سالمند‌آزاری و مانند آن نیز که قانون داریم، در بسیاری موارد اثبات دشوار و اجرای جزا ناممکن است. قوانین طلاق عموما حامی خشونت‌دیدگان نیستند و خانه‌های امن و پناهگاه‌های موقت بهزیستی نسبتی با میزان نیازی که به این نهادها وجود دارد، ندارند. در نمونه‌های بسیار رادیکال، مانند ازدواج اجباری کودکان، کودک‌کشی و زن‌کشی هم وضعیت بهتر نیست. به نظر می‌رسد مردم احساس می‌کنند نه‌تنها در برابر جرم و مجرمان، بلکه در برابر خشم خودشان از جرم و مجرمان هم دست‌تنها مانده‌اند و «تنهایی» و «بی‌دفاع ماندن» مسبب تصمیمات جنون‌آمیزی مانند تصمیمات حیدر و بهرام است.