آیا بحران اوکراین بهسوی رویارویی هستهای میان روسیه و ناتو پیش میرود؟
هفتم فوریه امسال بود که دمیتری مدودف، نایبرئیس شورای امنیت روسیه، از حمله اتمی و پایان همه چیز در صورت جنگ با ناتو خبر داد و گفت که روسیه در صورت جنگ با ناتو، از موشکها بالستیک و کروز استفاده خواهد کرد.
احمد وخشیته-استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه: هفتم فوریه امسال بود که دمیتری مدودف، نایبرئیس شورای امنیت روسیه، از حمله اتمی و پایان همه چیز در صورت جنگ با ناتو خبر داد و گفت که روسیه در صورت جنگ با ناتو، از موشکها بالستیک و کروز استفاده خواهد کرد. کمتر از یک ماه، ولادیمیر پوتین نیز در سخنرانی سالانه خود برای مجلس دوما و سنای روسیه که هفته پیش و در آخرین روز فوریه برگزار شد، نسبت به پیامدهای اعزام نیروهای ناتو به اوکراین هشدار داد و عواقب احتمالی آن برای ناتو را بسیار غمانگیز دانست.
با آغاز منازعه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ در همین ستون هفتگی «در حوالی میدان سرخ» نوشتم که بحران اوکراین تقابلی نامتقارن و با ظرفیتهای نابرابر میان روسیه و غرب است و اکنون به نظر میرسد عطف به همین ویژگی و همچنین پتانسیلهای نظامی غیرقابل مقایسه روسیه و ناتو انتظار میرود که اگر کار آنها به نبردی تمامعیار کشیده شود، ما از جنگ در سنگرها سخن نمیگوییم و شاهد استفاده از سلاحهای نامتقارن خواهیم بود که روزگاری از آنها به عنوان ابزارهای بازدارندگی یاد میشد.
بنابراین همچنان ما شاهد یک تفاوت بنیادین میان اکنون و دوران جنگ سرد هستیم که شرایط را بسیار پیچیدهتر از آن زمان کرده است: طرفین خطوط قرمز یکدیگر را بهروشنی فهم نمیکنند و مرز میان بلوف و واقعیت را نیز به درستی درک نمیکنند. همین فقدان شناسایی صحیح درست از واقعیتهای ژئوپلیتیکی و تضمینهای امنیتی یکی از مهمترین عوامل شکلگیری جنگ اوکراین بود و حالا با گذشت دو سال نهتنها آتشبس در سایه اماواگرهای متنوعی است، بلکه در سناریویی بدبینانه تقابل مستقیم روسیه و ناتو و استفاده از سلاحهای هستهای نیز بیش از هر زمانی مطرح شده است.
اگرچه پایان سال ۲۰۲۳ با مخالفت سنای آمریکا برای کمکهای نظامی بیشتر به اوکراین پایان گرفت، اما سال ۲۰۲۴ متفاوت آغاز شد و در همان ابتدای ژانویه روزنامه آلمانی بیلد در گزارشی نوشت که این کشور برای مقابله مستقیم نظامی با روسیه در سال ۲۰۲۵ آماده میشود. اندکی بعد وزیر دفاع بریتانیا اعلام کرد شرایط عادی نیست و از احتمال بسیج عمومی در صورت جنگ با روسیه خبر داد. اگرچه این گفتهها هر بار واکنش مقامات روسیه را نیز به دنبال داشت که تأکید داشتند مسکو به دنبال جنگ با اروپا نیست، اما توافقنامههای امنیتی دوجانبه یکی پس از دیگری کشورهای ناتو با اوکراین مانند بریتانیا، فرانسه، آلمان و کانادا، سطح تنشها را افزایش داد.
اجازه بدهید دوباره به اظهارات اخیر مدودف بازگردم که در خوانش او، بسیاری از سیاستمداران غربی ازجمله «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان، «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه و «ریشی سوناک» نخستوزیر بریتانیا نیاز به آمادگی برای جنگ با روسیه را اعلام کردهاند. بنابراین روسیه یک خط قرمز بسیار روشن دارد؛ اینکه ناتو حق اعزام نیرو به اوکراین را ندارد. واکنش روسیه به این اقدام را نیز پوتین در سخنرانی روز پنجشنبه گذشته بهوضوح اعلام کرد: «آنها نیز باید در نهایت بفهمند که ما [روسیه] نیز سلاحهایی داریم که میتواند اهدافی را در قلمرو آنها هدف قرار دهد».
همچنین اجازه بدهید توجه داشته باشیم به این قسمت از صحبتهای پوتین که گفت نیروهای هستهای راهبردی روسیه در وضعیت آمادگی کامل قرار دارند و موشکهای سرمات بهزودی در مناطقی که در وضعیت آمادهباش جنگی هستند، مستقر میشوند.
توجه داشته باشید که موشکهای بالستیک قارهپیمای سرمات میتوانند به کلاهک مافوق صوت آوانگارد مجهز شوند و به سرعت ۲۷ ماخ برسند. موشک سرمات میتواند ۱۰ تا ۱۵ کلاهک حمل کند و کارشناسان نظامی روس میگویند که برد این موشک قارهپیما ۱۸ هزار کیلومتر است. با این وجود اولین و تنها پرتاب رسمی این موشک بهصورت آزمایشی در آوریل ۲۰۲۲ در منطقه آرخانگلسک انجام شد که روسیه آن را موفقیتآمیز دانست. اکنون با توجه به مشخصات موشک بالستیک قارهپیمای سرمات اگر تصمیم روسیه برای استقرار آن در مناطق جنگی را در کنار تصمیم ناتو برای ارسال نیرو به اوکراین قرار دهیم، به نظر میرسد همه چیز روشن است و ما از امکان یک نبرد نامقارن سخن میگوییم که در فضایی بیرون از سنگرها در میدان جنگ اوکراین است.
با این وجود، همچنان یک سایهروشن پیشروی بحران اوکراین است؛ از یک سو ناتو و روسیه تلاش دارند با فشارهای حداکثری در عملیات روانی، قدرت بازدارندگی خویش را افزایش دهند، به این امید که طرف مقابل را از نقطه ضعف پای میز مذاکره بکشانند و موفق بشوند آتشبسی مبتنی بر منافع حداکثری مطلوب خود رقم بزنند و از سوی دیگر اگر طرفین در تمییز میان این مانورهای بازدارندگی دچار خطا شوند و آن را تهدیدی نهفقط مقابل تضمینهای امنیتی مدنظر خویش، بلکه منافع ملی و حتی گامی جلوتر تمامیت ارضی خود شناسایی کنند، شرایط بغرنجی پدید خواهد آمد که نهتنها نظم امنیتی یوروآتلانتیک را با چالشی بیسابقه روبهرو میکند، بلکه بزنگاهی طلایی برای واحدهای سیاسی مانند
کره شمالی است که در تقابل کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل که به یک آنارشیسم جهانی تبدیل میشود، بلندپروازیها و ماجراجوییهای خود را آشکارا آغاز کنند و غیر قابل کنترل شوند. بنابراین همچنان امید میرود که تقابل روسیه و ناتو حتی در این سطح از کشمکش، یک جنگ لفظی برای دستیابی به آتشبس باشد تا رسیدن به یک جنگ تمامعیار نظامی.