|

چه زمان عاشق خرید می‌شویم؟

در برخی موارد افراد به خاطر اینکه مبادا از کار خود پشیمان شوند تصمیمات اشتباه می‌گیرند. ریشه آن به یک سوگیری بسیار مهم برمی‌گردد که به آن سوگیری «ترس از پشیمانی» می‌گویند.

چه زمان عاشق  خرید می‌شویم؟

در برخی موارد افراد به خاطر اینکه مبادا از کار خود پشیمان شوند تصمیمات اشتباه می‌گیرند. ریشه آن به یک سوگیری بسیار مهم برمی‌گردد که به آن سوگیری «ترس از پشیمانی» می‌گویند.

فردای اقتصاد دراین‌باره مطلبی نوشته و دلایلی را که سبب می‌شود تا در هنگام گران‌شدن اجناس، علاقه به خرید آنها پیدا کنیم، بیان کرده است. البته این مطلب برای کسانی است که بر روی دلار یا سهام یا طلا سرمایه‌گذاری می‌کنند نه بسیاری از افراد که با چشمان متحیر از خود می‌پرسند دلار 67 هزارتومانی و یورو 70 هزارتومانی و سکه 45 میلیون تومانی قرار است چقدر دیگر گران شود.

   

مغالطه کنکورد یک مثال مشهور است؛ پروژه هواپیمایی که دولت‌های بریتانیا و فرانسه سال‌ها پول پای آن ریختند و هیچ‌گاه به نتیجه نرسید. سیاست‌مداران از ترس آنکه شرم هزینه‌های اولیه را بپذیرند یا از اینکه مسیر را ادامه نداده‌اند پشیمان شوند، باز هم برای این پروژه ناکام پول‌پاشی کردند. هزینه‌های هنگفتی که خیلی دیر قطع شدند. این را گرچه «تله هزینه بربادرفته» می‌دانند، اما ریشه آن به یک سوگیری بسیار مهم برمی‌گردد که به آن سوگیری «ترس از پشیمانی» می‌گویند. افراد به خاطر اینکه مبادا از کار خود پشیمان شوند تصمیمات اشتباه می‌گیرند. نکته جالب توجه آنکه ترس از پشیمانی در دو حالت می‌تواند روی تصمیمات اثرگذار باشد. در مواردی شما را متعهد به انجام یک کار کند؛ مثلا از ترس آنکه یک بار دیگر از رالی قیمت بیت‌کوین یا بورس ۱۳۹۹ جا بمانید، شما را در ورطه یک تصمیم غلط بیندازد بدون آنکه جوانب آن را با دقت و سر فرصت بررسی کرده باشید.

در حالت دوم، شما را دچار بی‌عملی می‌کند. مثلا چون دفعه قبل دلارهایم را زود فروختم، از ترس آنکه دوباره از فروش دارایی‌ام پشیمان شوم، آن را نگه می‌دارم. حال آنکه نگهداری آن دارایی می‌تواند زیان‌بار باشد.

عوارض سوگیری ترس از پشیمانی در عالم سرمایه‌گذاری را می‌توان در سه رویکرد کلی مشاهده کرد.

اول رفتار توده‌ای: کسانی که حس پشیمانی بر آنها غلبه دارد عموما نسبت به عواقب تصمیماتشان مطمئن نیستند. بنابراین، آنها تمایل به دنباله‌روی از توده‌ها یا در اصطلاح رفتار گله‌ای دارند. در این حالت، حتی اگر شکست بخورند چون افراد زیادی درگیر بودند، حس پشیمانی آنها به حداقل می‌رسد.

دوم تمایل به سهام بزرگ: یکی دیگر از تبعات آن است که آنها تمایل پیدا می‌کنند سهام خیلی معروف و بزرگ را بخرند. چون آنها نمی‌خواهند مسئولیت خرید یک سهم را داشته باشند، پس آنچه برای عموم شناخته‌شده است برایشان گزینه مطلوب‌تری است.

سوم محافظه‌کاری: خیلی از سرمایه‌گذارانی که دچار سوگیری پشیمانی هستند، کار خود را ساده می‌کنند و اصلا سراغ دارایی‌های ریسکی نمی‌روند. آنها گزینه‌هایی را انتخاب می‌کنند که بازده کمتری بدهد، بدون آنکه ریسک زیادی بپذیرند. در بلندمدت این عدم ریسک‌پذیری منطقی، آنها را در سرمایه‌گذاری به‌شدت عقب خواهد انداخت. حال سؤال پیش می‌آید که با این سوگیری احساسی چه باید کرد؟ تعهد به دو اصل مهم سرمایه‌گذاری می‌تواند سوگیری ترس از پشیمانی را مهار کند.

اول، متنوع‌سازی دارایی‌هاست؛ ترس از پشیمانی عمدتا در مورد گریز از ریسک بحث می‌کند. اما هراس از ریسک نباید شما را به این ورطه بکشاند که دارایی ریسکی مثل سهام نداشته باشید. اساسا این اشتباه است که یک نوع دارایی را به‌طور کلی کنار بگذارید. بنابراین، بهترین راه برای آنکه با ترس از پشیمانی مقابله کنیم آن است که به اصل متنوع‌سازی دارایی‌ها پایبند بمانیم. این‌گونه هیچ‌گاه دارایی را از پرتفویمان به‌طور کامل خارج نخواهیم کرد.

اصل دوم، نگاه بلندمدت در سرمایه‌گذاری است. برای یک سرمایه‌گذار، به‌ویژه در بازارهای دارای ریسک، یک اصل مهم داشتن نگاه بلندمدت است؛ در غیر این صورت ممکن است نوسانات لحظه‌ای دائما از نظر ذهنی شما را دچار پشیمانی کند. باید به خاطر داشت که یک پرتفوی به اندازه کافی متنوع‌سازی‌شده حتما در بلندمدت بازده مناسبی را به شما خواهد داد.