بعد از گذشت 13 روز از ترور سردار زاهدی، ایران پاسخ حملات اخیر اسرائیل را در خاک این کشور داد
تغییر معادلات میان ایران و اسرائیل
سرانجام بعد از گذشت 13 روز از ترور سردار زاهدی، ایران پاسخ حملات اخیر اسرائیل را در خاک این کشور داد. صدها موشک و پهپاد شنبهشب 26 فروردین به وقت تهران، ایران را به مقصد سرزمینهای اشغالی ترک کردند. این عملیات یک «حمله» بود یا «دفاع»؟ از چه جنبههایی این عملیات اهمیت دارد؟ چرا ایران توانست در شنبهشب اسرائیل را با یک کابوس روبهرو کند؟ و در نهایت اینکه چقدر احتمال تداوم حملات وجود دارد؟
سرانجام بعد از گذشت 13 روز از ترور سردار زاهدی، ایران پاسخ حملات اخیر اسرائیل را در خاک این کشور داد. صدها موشک و پهپاد شنبهشب 26 فروردین به وقت تهران، ایران را به مقصد سرزمینهای اشغالی ترک کردند. این عملیات یک «حمله» بود یا «دفاع»؟ از چه جنبههایی این عملیات اهمیت دارد؟ چرا ایران توانست در شنبهشب اسرائیل را با یک کابوس روبهرو کند؟ و در نهایت اینکه چقدر احتمال تداوم حملات وجود دارد؟
اول: حمله یا دفاع؟
تأکید ایران در ادبیات رسمی و حقوق بینالملل به درستی این بود که باید این عملیات در قالب دفاع دیده شود؛ درحالیکه اسرائیل تمایل دارد آن را یک «حمله» طرح کند که نتیجه آن این باشد که اسرائیل مورد تهاجم قرار گرفته است. این همان چیزی است که اسرائیل در حوزه دیپلماسی عمومی بینالملل به آن نیاز دارد. اما اشتباه اسرائیل این بود که ساختمان کنسولی ایران را در دمشق هدف قرار داد و از همین رو عملیات ایران پاسخ به حمله اسرائیل به خاک ایران محسوب میشود. کمااینکه نماینده ایران در سازمان ملل هم در بیانیه خود، به اصل «دفاع مشروع » مطابق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل اشاره کرد.
با این حال در شرایطی که شبکههای خبری کشورهای عربی و حتی ترکیه به صورت زنده با چند کارشناس در حال تحلیل وقایع شنبه شب بودند، گویی صداوسیما در ساعت اولیه خواب بود. این در حالی است که از همان ساعات اولیه باید در همه شبکههای داخلی یا برونمرزی صداوسیما به تحلیل این مسئله پرداخته میشد که نشد و با تأخیر چشمگیری برنامه بررسی عملیات حمله موشکی ایران به اسرائیل در شبکه خبر آغاز شد. صداوسیما نشان داد رسانهای است که باید آن را در چارچوب رسانههای دهه 60 و عصر جنگ سرد باقیمانده دید. رسانهای که نتوانسته از آن دوران فراتر برود. از همین رو، ظاهرا عادت کرده تا وظیفه خود را تنها انتشار بیانیهها و اطلاعیههایی بداند که به دست آنها داده میشود و البته در انتشار آن بیانیهها هم رعایت دقیق زمانبندی را ندارد. کمااینکه شنبهشب دیدیم قبل از رسیدن پهپادها به خاک اسرائیل و در حالی که هنوز موشکها شلیک نشده بود، خبر برخورد موشکها با اهداف را منتشر کرد.
دوم: جنبههای مهم عملیات
1- ابزارهای حمله: در این عملیات از پهپاد و موشک استفاده شد. نکته مهم این بود که یک دهه قبل وقتی ایران از برنامه موشکی خود رونمایی میکرد، اسرائیل در شبکههای رسانهای خود آنها را «موشکهای فتوشاپ» میخواند. پهپادها در این عملیات وظیفه مشغولکردن گنبد آهنین را بر عهده داشتند تا موشکها بتوانند از سامانه دفاعی اسرائیل عبور کنند. نکته مهمتر این بود که در نبود GPS انتظار میرفت که پهپاد و موشکهای کروز به اسرائیل نرسند، اما این اتفاق هم رقم نخورد.
2- منطقه هدف: ایران در این عملیات به هیچ هدف غیرنظامی حمله نکرد. این مسئله دست نتانیاهو را برای مظلومنمایی میبندد. در عین حال پدافند گنبد آهنین اسرائیل، بر فراز شهرها فعال شد و به ناگزیر جنگی ناخواسته در اتمسفر شهرهای اسرائیل درگرفت که از اهمیت بسیاری برخوردار است. فضایی که جنگ شدید را به ساکنان سرزمینهای اشغالی القا میکرد.
3 – حمله با اطلاع قبلی: حمله ایران در شرایط آمادهباش کامل ارتش اسرائیل صورت گرفت. حتی اگر از قبل هم از طریق منابع اطلاعاتی به آن دست پیدا نکرده بودند، با آغاز ارسال پهپادها به سمت اسرائیل، آنها ساعتها فرصت داشتند تا شرایط دفاعی به خود بگیرند. با این حال دیدیم که برخی از موشکها از سامانه دفاعی اسرائیل که بسیار به آن اتکا داشت، عبور کرد. نکته مهمتر این بود که در رهگیری و ساقط کردن پهپادها و موشکها اسرائیل بدون همکاری کشورهای دیگر قادر نبود تعدادی از موشکها را ساقط کند. بنابراین در یک شرایط فرضی که حمله به صورت غافلگیرانه انجام شود، طبیعی است که آسیبپذیری اسرائیل بسیار بیشتر از این خواهد بود.
4 – سکوت کشورهای منطقه: در این عملیات کشورهای منطقه سکوت کردند. آسمان این کشورها کلیر شد و اگرچه گفته میشود کشورهایی مانند اردن با اسرائیل همکاری کردند، اما موضع آنها در آینده از اهمیت زیادی برخوردار است. ایران نباید تهدیدی برای موجودیت کشورهای عربی تلقی شود. این خواسته مشخص اسرائیل است که با نشاندادن تهدید ایران به کشورهای عربی نزدیک شود. اگر قرار باشد یک فاز مهم بعد از این عملیات اجرائی شود، این فاز حتما اطمینانبخشی جمهوری اسلامی به کشورهای عربی منطقه است.
5- اعلام پایان عملیات: زمان اعلام پایان عملیات، زودتر از رسیدن موشکها به مقصد، کمی عجیب بود. ایران بلافاصله بعد از پرتاب موشکها از طریق نماینده دائم خود در سازمان ملل اعلام کرد که «پاسخ ایران پایان یافته است». رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم روز بعد ضمن تهدید برای پاسخگویی مجدد اعلام کرد که «عملیات از نظر ایران خاتمه یافته است». در واقع ایران اعلام کرد صرفنظر از اینکه موشکها توانسته باشند به اهداف برخورد کنند و چه خسارتی به بار بیاورند، مسئله اصلی شلیک موشکها به سمت خاک اسرائیل است. در صورتی که آنها بار دیگر دست به حمله بزنند، این اتفاق تکرار خواهد شد.
سوم: امنیت، کالای مهم
برای اسرائیل بیش از زمین، امروز نفرات و آدمهایی که حاضر باشند اروپا و آمریکا را رها کنند و در سرزمینهای اشغالی زندگی کنند، اهمیت دارد. کسانی که حاضر باشند در چنین شرایط مخاطرهآمیزی، فرزندانشان را در اسرائیل به سربازی بفرستند. یهودیان که میتوانند به راحتی شهروندی هر کشور مرفهی را در جهان دریافت کنند، تنها در شرایطی به فلسطین اشغالی میرفتند که امنیت در آن برقرار باشد. از همین رو مهمترین کالایی که دولت اسرائیل تولید میکرد، امنیت بود. تأکید اسرائیل بر گنبد آهنین از همین رو اهمیت زیادی داشت. اسرائیل از این طریق به شهروندان این اطمینان را میداد که با خیال آسوده میتوانند زیر این گنبد زندگی کنند. اما این گنبد حالا تنها با فرستادن 300 پرنده، زیر یک تهدید جدی قرار گرفت. بنابراین در این عملیات، تلفات یا خسارات احتمالی چندان اهمیتی ندارد؛ مهم این است که «آیا این اتفاق تکرارپذیر است و قابلیت تکرار مجدد آن وجود دارد؟». هم از نگاه ایران و هم از نگاه شهروند سرزمین اشغالی حتما این امکان وجود دارد. همین موضوع است که امنیت را در آنجا به مخاطره میاندازد.
آینده چه خواهد شد؟
برخی از کارشناسان در همان شنبهشب منتظر پاسخ اسرائیل به ایران بودند. اسرائیل از نیروی هوایی قدرتمندی برخوردار است که با کمک آمریکا ساخته شده است. همزمان شنبهشب خبرهایی حاکی از گشتزنی هواپیماهای سوخترسان در آسمان عراق، این گمانه را تقویت میکرد که اسرائیل ممکن است در همان ساعات اولیه بامداد پاسخ دهد. اما تأکید زیاد اسرائیلیها بر اینکه «عملیات ایران تلفاتی به همراه نداشت» میتواند نشانهای باشد از اینکه آنها به دنبال افزایش تنش نیستند. از سوی دیگر اسرائیل برای هر عملیاتی ناگزیر است کاخ سفید را با خود همراه کند. این شاید سختترین مرحله عملیات پاسخ اسرائیل باشد. همچنان که فعلا نیویورکتایمز در خبری به نقل از دو مقام اسرائیلی اعلام کرده است که «گزینه پاسخ نظامی اسرائیل به ایران پس از تماس بایدن و نتانیاهو کنار گذاشته شد». با این همه، عملیات ایران در خاک اسرائیل اتفاق افتاد و احتمالا اسرائیل به دنبال پاسخگویی به این عملیات است. بهطور کلی مکان پاسخ اسرائیل، زمان و نوع آن، اهمیت بسیار زیادی در وقایع آینده خواهد داشت. آیا اسرائیل همانطور که سالها در آرزوی حمله به یکی از تأسیسات هستهای ایران به سر میبرد، دست به چنین اقدامی خواهد زد؟ یا آنکه با انجام یک عملیات در لبنان یا سوریه، سطح تنش را دستکم تا انتخابات دسامبر امسال در آمریکا، مدیریت میکند؟