در محله ما زندگی برای زنان سخت است
زنان بسیاری سرپرست خانواده هستند و با افزایش اشتغال برای این گروه از جامعه، هر سال بر تعداد زنان شاغل اضافه میشود. دراینبین زنانی هم هستند که به تنهایی در این شهر بزرگ برای زندگی خود کار میکنند.
زنان بسیاری سرپرست خانواده هستند و با افزایش اشتغال برای این گروه از جامعه، هر سال بر تعداد زنان شاغل اضافه میشود. دراینبین زنانی هم هستند که به تنهایی در این شهر بزرگ برای زندگی خود کار میکنند.
یعنی خودشان به شکل مستقل با کارکردن، خرج زندگی خود را درمیآورند. اما به دلیل ابعاد مختلف مسائل فرهنگی، همچنان زندگی برای بسیاری از زنان خودسرپرست دشوار است. در بین پیامها و نامههایی که برای ستون صدای مردم ارسال میشود، زنی با نام سارا طاهری چندخطی درباره شرایط زندگیاش در یکی از محلات تهران نوشته است. این زن با نگاه دیگری به شهر تهران و محلهای که در آن زندگی میکند، درباره سختی زندگی برای زنان تنها و خودسرپرست خانواده نوشته است.
«در محلهای که من زندگی میکنم، هنوز زن خودسرپرست معنی دقیقی ندارد. اینجا یا زیر سایه پدرت هستی یا بهاصطلاح برخی نانخور شوهرت؛ یا دختر حاجفلانی هستی یا زن یا عروس یک خانواده. در واقع اینجا زنبودن هم تعریف دقیقی ندارد، چه رسد به «زن خودسرپرست» که البته این چالشی است که کماکان زنان بسیاری در جهان با آن دست به گریبان هستند.
وقتی مستقل زندگی میکنی و سعی داری روی پاهای خودت ایستادن را تمرین کنی، حقیقتا باز هم آنچنان که باید در جامعه پذیرفته نمیشوی. به طور کلی همه چیز به شکلی پیش رفته که ما یاد گرفتهایم زیر سایه یک مرد تعریف شویم تا رسمیت پیدا کنیم. طبق تجربهای که دارم، اگر همسایه کناریات بداند تنها زندگی میکنی، احساس ناامنی میکند؛ یعنی شما بهعنوان یک زن، برای زندگی دیگران تهدید به حساب میآیید.
واقعا در زمانهایی که آرایشی در ظاهر دارم و در پیچ راهپلهها بوی عطرم باقی میماند، متوجه قضاوت همسایهها میشوم.
از سختیهای زندگی تنها در بعضی محلات پایین شهر میتواند همین باشد که وقتی خریدهایت سنگین است و با زحمت از پلههای ساختمان بالا میروی، نمیتوانی تعارف کسی را برای کمک بپذیری، نباید با کسی گرم بگیری، حتی نباید تا دیروقت بیرون ازخانه بمانی؛ چون قضاوت همسایهها بسیار آزاردهنده خواهد بود».