انسان در غارهای ما
«هفت غار» با عنوان فرعی «کاوشهای باستانشناسی در خاورمیانه» عنوان کتابی است از کارلتن کوون که مدتی پیش با ترجمه فخرالسادات بصامپور در نشر نو منتشر شد. این کتاب تجربهای است در نگارش باستانشناسانه که به خصوص برای ما ایرانیان خواندنی و جذاب است؛ چرا که هم سندی است در حوزه مطالعات باستانشناسی و هم شامل اطلاعات تاریخی دستاولی است درباره آداب و رسوم و سلوک ایرانیان و مناسبات زندگیشان در دهه 30 خورشیدی که کاوشها در آن زمان انجام شدند و در مطبوعات آن دوره هم بازتاب پیدا کرده بودند.
شرق: «هفت غار» با عنوان فرعی «کاوشهای باستانشناسی در خاورمیانه» عنوان کتابی است از کارلتن کوون که مدتی پیش با ترجمه فخرالسادات بصامپور در نشر نو منتشر شد. این کتاب تجربهای است در نگارش باستانشناسانه که به خصوص برای ما ایرانیان خواندنی و جذاب است؛ چرا که هم سندی است در حوزه مطالعات باستانشناسی و هم شامل اطلاعات تاریخی دستاولی است درباره آداب و رسوم و سلوک ایرانیان و مناسبات زندگیشان در دهه 30 خورشیدی که کاوشها در آن زمان انجام شدند و در مطبوعات آن دوره هم بازتاب پیدا کرده بودند.
کاوشهای کارلتن کوون در غار بیستون در حوالی کرمانشاه و غارهای کمربند و هوتو در بهشر مازندران صورت گرفتهاند. انتشاریافتههای او در کتاب «هفت غار» به ما نشان میدهد که ساکنان این مناطق در چند هزار سال پیش چگونه زندگی میکردند.
در بخشی از توضیحات کتاب درباره این اثر آمده است: «باستانشناسان یا صرفا خودشان و برای هم مینویسند، یا چندان تخیل و صنعت ادبی به کار میبرند که عموما تشخیص علم از شبهعلم یکسره دشوار میشود. اما تکنگاری هفت غار از لونی دیگر است؛ هم مشحون است از اکتشافات علمی باستانشناسی پرشور و ثابتقدم که دیرزمانی در سرما و گرما غارهای خاورمیانه را روشمندانه در پی کشف آثار و نشانههای دوران پارینهسنگی میکاود و یافتههایش را طبقهبندی و مرتب میکند، هم مشحون است از توصیفات روایی در شرح مشقات و مصائب باستانشناس، تعامل او با مردمان بومی از طنجه تا افغانستان و البته نحوه تعامل با کارگزاران دولتی».
«هفت غار» شامل 9 فصل با این عناوین است: «چرا کسانی غارها را کاوش میکنند»، «طنجه: غار مرتفع»، «شکارچیان (گوزن) بیستون»، «غار کمربند و ساحل دریای خزر»، «هوتو»، «قرهکمر: کمرسیاه»، «گردنه سفید در بیابان»، «جرف آجلا: یخ آبرفت هیفر (ماده گوساله)» و «انسان در غارهای ما». نویسنده کتاب در بخشی از پیشگفتارش نوشته که روال کار باستانشناسان دوره پارینهسنگی، هنوز هم با بیعلاقگی مردم روبهرو است و در اصل باستانشناسان برای یکدیگر مینویسند، چراکه آنها به طور غیررسمی از کارهای یکدیگر باخبرند و تأخیر در انتشار چندان برایشان مهم نیست. به عبارتی ممکن است بین حفاری یک محل و انتشار اثری درباره آن، ده یا حتی بیست سال فاصله بیفتد؛ چراکه متخصصان باید مطالعات جداگانه زیادی در همه زمینههای ممکن انجام دهند و گزارشهایشان را گردآوری و هماهنگ کنند. این گزارشها که معمولا با اصطلاحات تخصصی بیان میشود، فقط برای کارشناسان مفهوم است و دیگران به آنها علاقهای ندارند. اما کتاب «هفت غار» برخلاف آثار وزینی از این دست، به نثری ساده و سرراست نوشته شده است و پنج سال پس از حفاری محوطههایی که اشاره شد منتشر میشود. چون نویسنده خودش حفاریها را انجام داده، از کتابهای پرطرفدار باستانشناسی خبرنگاران و نویسندگان علمی حرفهای متمایز میشود. خود نویسنده کارلتن کوون درباره این ویژگی کتاب نوشته: «این تفاوتها نویسنده را از جهات بسیار در معرض حملاتی قرار میدهد. ممکن است متخصصان او را به شتابزدگی متهم کنند، با اینکه در تألیف این کتاب، با بسیاری از ایشان مشورت شده است و همه کلمات دستنوشته یا نسخه اولیه را برترین افراد این حوزه خواندهاند.».