دیکتاتوریِ پلتفرمها
«پلتفرم» در زندگی آغشته به اینترنت روزگار ما، حالا دیگر کلمهای آشنا و پربسامد است. پلتفرمهای گوناگون با انواع خدماتی که به ما عرضه میکنند نقشی نه فقط کارآمد که حتی ناگزیر در زندگیمان بر عهده دارند. پلتفرم یا به زبان خودمان، سکو، بستری است برای تسهیل و تسریع رابطه آنها که خدماتی ارائه میدهند و آنها که خدماتی دریافت میکنند. پلتفرمها با تمام تنوعی که در حوزههای فعالیت خود دارند همه بر سر این مدعا اتفاق نظر دارند که بناست شرایط و مختصات رابطه میان میان تولید کنندگان و مصرف کنندگان سر و سامان بخشیده و هر روز بیشتر از دیروز در جهت منافع هر دو سوی معامله، حرکت کنند. مسئله اما اینجاست که پلتفرمها همیشه چیستی و چرایی خود را بهواسطه تعریف منافعی که برای بهرهبردارانشان ایجاد شده، تشریح میکنند و هرگز از منافع اصلی خود، سخنی به زبان نمیآورند.
آسیه مزینانی
«پلتفرم» در زندگی آغشته به اینترنت روزگار ما، حالا دیگر کلمهای آشنا و پربسامد است. پلتفرمهای گوناگون با انواع خدماتی که به ما عرضه میکنند نقشی نه فقط کارآمد که حتی ناگزیر در زندگیمان بر عهده دارند. پلتفرم یا به زبان خودمان، سکو، بستری است برای تسهیل و تسریع رابطه آنها که خدماتی ارائه میدهند و آنها که خدماتی دریافت میکنند. پلتفرمها با تمام تنوعی که در حوزههای فعالیت خود دارند همه بر سر این مدعا اتفاق نظر دارند که بناست شرایط و مختصات رابطه میان میان تولید کنندگان و مصرف کنندگان سر و سامان بخشیده و هر روز بیشتر از دیروز در جهت منافع هر دو سوی معامله، حرکت کنند. مسئله اما اینجاست که پلتفرمها همیشه چیستی و چرایی خود را بهواسطه تعریف منافعی که برای بهرهبردارانشان ایجاد شده، تشریح میکنند و هرگز از منافع اصلی خود، سخنی به زبان نمیآورند. برای مثال اگر امکان خرید بلیت تئاتر در سالنهای سراسر کشور را ارائه میدهند هرگز سخنی از درصد دریافتیشان به زبان نمیآورند که البته این کوچکترین منفعتی است که در نهایت نصیبشان میشوند. پلتفرمها در ابتدای تأسیس و حضورشان برای سری در سرها درآوردن و جا افتادن در میان مخاطبان خود و البته بلعیدن سهم بازار بیشتر، خدماتی متنوع و چشمگیر ارائه میدهند. رعایت حقوق مشتریان اما تنها تا آنجا قانونی طلایی است که نام پلتفرم بر سر زبانها بیفتد و سهم قابل توجهی از اقتصاد، توجه مخاطب آن حوزه را به خود اختصاص دهد. درست در همین دقیقه است که گردونه، حق چرخیدن بر مدار منافع پلتفرم را مییابد.
دقیقا همان لحظه که مخاطبان اصلی حوزهای که پلتفرم در آن فعال است به تمامی گرد سکو جمع شدند، سکو از قدرتی که به دست آورده پردهبرداری کرده و از آن در مداخله و شکلدهی به میدانی که روزگاری از آن مردم آن حوزه بود استفاده میکند، چراکه حالا دایرکتوری عظیمی از مخاطبان را در اختیار دارد. اینچنین است که همان پلتفرمی که تا دیروز برای شکار ما بهعنوان مخاطب سر تا پایمان را طلا میگرفت و حالا جز پول چیزی نمیشناسد. ما گردآمدگان بر آن سکو هم گویی راهی جز تندادن به آنچه مقابلمان قرار گرفته نداریم! چراکه سکو، پیشاپیش مالک بیچون و چرای اطلاعات و راههای دسترسی به تمامی مصرفکنندگان است. حالا اوست که مشخص میکند کدام تولیدکننده با صرف چه هزینهای موفق شود و به چشم آید. بیشک تمامی پلتفرمها به توصیفی که ذکرش رفت دچار نیستند اما تجربه نشان میدهد که هرکدام از ما به نحوی زخمخورده دیکتاتوری پلتفرمها هستیم. میدان تجسمی ایران نیز از تجربه حضور پلتفرمها بینصیب نمانده است. مختصات پلتفرمهای فعال در حوزه هنرهای تجسمی اما تفاوتهایی با دیگر میدانها دارد. پلتفرمهای این میدان اغلب در لحظه تأسیس، نیروی خود را به میانجی اتصال و رابطه با فعالان و چهرههای شاخص و ارگانیک این حوزه، به دست میآورند. در ابتدا همهچیز عادلانه و منصفانه به نظر میرسد اما به محض تشخصیافتن و متمایزشدن پلتفرم، ورق بازی برمیگردد و کفه کسب منصفانه منافع میان هر سه ضلع این رابطه از توازن خارج میشود. اینچنین است که هر تولید محتوایی بیش از آنکه محصول سلیقه و اولویتهای فرهنگی و هنری گردانندگان پلتفرمها باشد، حاصل هزینهای است که فعالان فرهنگ و هنر برای ارائه فعالیتهای خود، خرج میکنند. دیگر نه شاخصهای هنری که پول، معیار معرفی و حمایت از هنرمندان میشود. باید توجه داشت که هزینههای برپاماندن و ادامهیافتن حیات پلتفرمها بر هیچکس پوشیده نیست. یافتن سهم معقول و منصفانه بیشک حق هر پلتفرمی است اما موضوع اینجا و حالا نه بر سر آن سهم معقول که بر سر سامانی است که به اجبار دیکتاتوری پلتفرمها باید به آن تن داد! سامانی که اندک اندک ارزشهای فرهنگی و هنری را پس زده و منطق سرمایهداری را جایگزین میکند. برای ما اما همیشه راه نجاتی هست. راه هجرت از سکویی به سکوی دیگر. سکویی که از دل همدلیها و همراهیها و همسرنوشتیهای برآمده باشد و در تمام لحظههای حیاتش به چیزی جز «خیر عمومی» هنرهای تجسمی ایران نیندیشد.