بورس دولتی شده است
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، به ایلنا گفته است: «80 درصد بورس در اختیار دولت و شبهدولتیهاست و اساسا به این فضا نمیتوان بازار گفت بلکه در این شرایط و با این بازیگران، این بورس نابازار است». او ادامه داد: «دو سال گذشته و پس از وقایع سال 99 در بازار سرمایه عدهای از مسئولان در اتاقهای اقتصادی در مجلس و دولت این پیشنهاد را دادند که 200 تا 250 هزار میلیارد تومان وارد بازار سرمایه شود و سهام سهامدار خرد خریداری شود و بخش عمده بورس را به شستا، تأمین اجتماعی، بانکها و شبهدولتیها واگذار کنیم و شاهد آن هستیم که این پیشنهاد درحال اجراست».
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، به ایلنا گفته است: «80 درصد بورس در اختیار دولت و شبهدولتیهاست و اساسا به این فضا نمیتوان بازار گفت بلکه در این شرایط و با این بازیگران، این بورس نابازار است». او ادامه داد: «دو سال گذشته و پس از وقایع سال 99 در بازار سرمایه عدهای از مسئولان در اتاقهای اقتصادی در مجلس و دولت این پیشنهاد را دادند که 200 تا 250 هزار میلیارد تومان وارد بازار سرمایه شود و سهام سهامدار خرد خریداری شود و بخش عمده بورس را به شستا، تأمین اجتماعی، بانکها و شبهدولتیها واگذار کنیم و شاهد آن هستیم که این پیشنهاد درحال اجراست».
این کارشناس بازار سرمایه تأکید کرد: «صرفا بورس سبز بورس خوب و بورس قرمز بورس بد نیست، بلکه شرایطی نامناسب است که حاکم بازی اعم از ارکان بورس یا دولت که بهعنوان بزرگترین بازیگر در بازار سرمایه نقش ایفا میکند و 80 درصد این بازار در اختیار دولت و شبهدولتیهاست و اساسا این فضا را نمیتوان بازار گفت بلکه در این شرایط و با این بازیگران، این بورس نابازار است. در چنین شرایطی وقتی سهامدار خرد با ضرر و زیان پیدرپی مشاهده میکند تصمیماتی در بورس اتخاذ میشود که خلاف منافع سهامدار است، سرمایه خود را از این نابازار خارج و وارد بازارهای موازی میکند و بورس جای ماندن سرمایه نیست».
آقابزرگی توضیح داد: «طبق آمارهای ثبتشده، شاهد آن بودیم در سال 1399 بیش از 25 هزار میلیارد تومان وارد بازار سرمایه شد و در سال 1400 بیش از 40 هزار میلیارد تومان از این بازار خارج شد. در سال 1401 هم بیش از 60 هزار میلیارد تومان خروجی پول از بازار داشتیم و در سال 1402 که بدترین سال بورس بود، خروج پول حقیقی به بیش از 85 هزار میلیارد تومان رسید». او گفت: «در شرایطی که حقیقیها ریسکهای بازار سرمایه را میپذیرند اما دولت بهصورت یکسویه در بورس حکمرانی میکند و متولیان این بازار بهجز مذاکرات پشت درهای بسته اقدام دیگری در راستای حفظ منافع سهامداران حقیقی انجام ندادند، طبیعی است که در این شرایط مردم از بورس قهر میکنند».
این کارشناس بازار سرمایه افزود: «اقدام دولت در بورس دقیقا شبیه به کسی است که شاخهای از درخت که بر روی آن ایستاده را اره میکند. درحالیکه دولت میتوانست از طریق بورس تأمین مالی کند، اما این بیاعتمادی به جایی رسیده که درحالحاضر حقوقیها هم اوراقی را که منتشر میشود، خریداری نمیکنند و حتی شبهدولتیها هم خریدار اوراق نیستند». او تأکید کرد: «آقای رئیسی در دوره انتخابات اعلام کرد بورس را قلک نمیکنیم، اما دیدیم که بورس برای دولت سیزدهم قلک شد. این در حالی است که باید برای شنیدن صدای سهامداران یک تشکل واحد وجود داشته باشد. طبق قانون باید تشکلهای خودانتظام، کانون و نظام خاص خود را داشته باشند. آقای دهقاندهنوی برای ایجاد کانون سهامداران حقیقی تلاش کرد، اما عدهای اجازه ندادند این کانون شکل بگیرد؛ چراکه از این هراس داشتند در این کانون موضوعاتی مطرح شود که برخلاف منافع دولت باشد». این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: «هرچند بورس در چند روز اول سال 1403 بازدهی خوبی داشت، اما بلافاصله با برگشت شبهدولتیها ورق برگشت و دولتیها شروع به نظامدهی بازار کردند و نظامدهی به زعم آنها به این معناست که بازار بورس در کنار سایر بازارهای موازی هیچ جذابیتی نداشته باشد و در این شرایط هم سهامدار به مرور زمان از بازار خارج میشوند».
آقابزرگی درباره ادامه وضعیت فعلی بازار سرمایه تأکید کرد: «در بیش از یک دهه گذشته مسئولانی داشتیم که گفتند بورس قمارخانه است و مسئولانی هم بودند که گفتند هر سرمایهای دارید، بفروشید و سهام بخرید، اما در تمام این مدت بورس کار خود را کرده و درحالیکه در سال 96 شاخص 70 هزار بوده، الان به دومیلیونو 200 هزار واحد رسیده؛ یعنی بازدهی 30برابری داشته است. اما در سه سال گذشته در دولت سیزدهم نگاه و اقداماتی انجام شده که بورس حتی برای دو ساعت دیگر هم قابل پیشبینی نیست و نمیدانیم آقای خاندوزی که از پیشبینی اقتصاد کشور حرف میزدند، دقیقا منظورشان کدام کشور است؛ چراکه در ایران حتی دو ساعت آینده هم قابل پیشبینی نیست، چه برسد به فردا و روزهای آینده».