موزه و مجسمه هایپررئال
با وجود آنکه استفاده از تکنیک هایپررئال و ساخت مجسمههایی با شباهت فراوان به انسان، قدمتی دیرینه دارد، اولین بار مادام توسو2 در حدود ۲۰۰ سال پیش موزهای را به آن اختصاص داد، اما در ایران شروع استفاده و ساخت اینگونه مجسمه به سال ۱۳۲۰ میرسد.
نگار نادریپور: با وجود آنکه استفاده از تکنیک هایپررئال و ساخت مجسمههایی با شباهت فراوان به انسان، قدمتی دیرینه دارد، اولین بار مادام توسو2 در حدود ۲۰۰ سال پیش موزهای را به آن اختصاص داد، اما در ایران شروع استفاده و ساخت اینگونه مجسمه به سال ۱۳۲۰ میرسد. این هنر که اولین نمونههای آن محدود به موزه مردمشناسی کاخ گلستان در تهران و موزه حمام گنجعلیخان در کرمان بود، هماکنون قابل مشاهده در بسیاری از موزههای کشور است. ظرفیت مجسمه هایپررئال در بازنمایی واقعیت و بازسازی تاریخ، آن را به یکی از ارکان اصلی موزههای تاریخی و مردمشناسی دنیا بدل کرده و استفاده از امکانات روز در زمینه مواد و متریال، باعث ارتقای چشمگیر این نوع مجسمه در دهههای اخیر شده است. از طرفی گوناگونی فرهنگها و اقوام در ایران و همچنین سرگذشت طولانی و پرفرازونشیب سرزمینمان، معرفی هرچه دقیقتر گذشته و تاریخ غنی ایران را ضرورتی غیرقابل چشمپوشی ساخته است. اگر رسالت موزهها آشنایی و شناخت بیشتر و عمیقتر بازدیدکننده با تاریخ و فرهنگ است، مجسمه هایپررئال، پرچمدار ارتباطی صریح، بیواسطه و به یادماندنی با مخاطب است. مجسمههای هایپررئال و سوپررئال که در کشور ما عموما به اسم مجسمه مومی شناخته میشوند، این روزها از طیف گستردهای از مواد که شاید دیگر موم به زحمت بخشی از آن باشد، ساخته میشوند. سرامیک، فایبرگلاس3، پلی وینیل4، لاتکس5 و انواع پلیمر6 و سیلیکون7 در خیلی از موارد جای موم را گرفتهاند. این قبیل مجسمهها به لحاظ شباهت فراوان به انسان و در نتیجه ایجاد حس تحیر و تعجب در بیننده، قابلیتهای کاربردی متعددی دارند. انتخاب موضوع و حالت مجسمه، کاری که انجام میدهد یا موقعیتی که در آن واقع شده است، میتواند اطلاعات وسیعی به مخاطب ارائه داده و احساسات متفاوتی را در او برانگیزد. موضوع و دستمایه اصلی این مجسمهها، انسان در تمامی ابعاد است که با اهداف و کارکردهای گوناگونی ساخته میشوند اما مقصود از مجسمه هایپررئال موزهای مجسمههایی است که برای موزه (اعم از خصوصی و دولتی) ساخته شده و هدف و کاربرد اصلی آن اطلاعرسانی و آگاهسازی است. مجسمه موزهای خود به بخشهای مختلفی از جمله مردمشناسی، تاریخی، باستانشناسی و مشاهیر و... تقسیم میشود که به شکل اجمالی به کارکرد این مجسمهها میپردازیم.
1- Hyperreal / 2 - Madam Tussaud / 3 - Fiber Glass / 4 - P. U / 5- Latex
6 - Polymer / 7 - Silicone
موزههای مردمشناسی
هدف اصلی ساخت مجسمه با کاربرد مردمشناسی، به نمایش گذاشتن نحوه زندگی و رفتار افراد یک جامعه خاص است. در این موارد چهره مجسمه معمولا به شخص خاصی شبیه نیست بلکه خصوصیات ظاهری و رفتاری رایج در کل آن قوم را دارد. به معنای دیگر مجسمهساز در این قبیل مجسمهها تیپسازی میکند و بر اساس اطلاعات نوشتاری و تصویری و به مدد دانش و یافتههای مردمنگاران و انسانشناسان خصوصیات و شاخصههای آن قوم را استخراج میکند. روند سریع پیشرفتها در قرن حاضر و تغییرات بنیادین در نحوه زندگی، موجب شد تا نهادها و افراد فراوانی با انگیزه پاسداشت و حفظ سنتهای اقوام و فرهنگ ایرانی، به تأسیس موزه مردمشناسی همت گمارند. علاقه به حفظ هویت و احترام به پیشینه، انگیزههای اصلی مؤسسان موزههای مردمشناسی است و بیشتر موزهها و موزهداران خصوصی این هدف را دنبال میکنند. برخی از موزههای مردمشناسی بر بازسازی نحوه زندگی مردم یک منطقه تأکید دارند. هدف غایی این موزهها به تصویر درآوردن روش و نحوه زیست یک قوم خاص است که اطلاعات مربوط به عادات و روش زندگی از دادههای مردمشناسان و قوم باستانشناسان استخراج شده و مجسمهها بر این اساس طراحی و ساخته میشوند. یکی از گرایشهای رایج در موزههای مردمشناسی و به تبع آن ساخت مجسمه سوپررئال، بازسازی مراسم و آیینهای خاص یک منطقه است. در این حالت مجسمهساز با توجه به فضا و حال و هوای کلی مراسم مورد نظر، تعداد مشخصی مجسمه طراحی میکند تا در چینشی مناسب، داستان و واقعهای را برای مخاطب شرح دهند که البته استفاده از دکور، فضاسازی، امکانات صوتی و تصویری و... در هماهنگی با مجسمهها باعث جذابیت و جلوه واقعی صحنه خواهد شد. به دلیل وجود ابنیه قدیمی متعدد در ایران یکی از رویکردهای رایج در ساخت موزههای مردمشناسی استفاده از بناهای قدیمی است زیرا با این روش علاوه بر حفظ بنای موردنظر، کار فضاسازی آسانتر شده و مخاطب مستقیما با بنا و فضا مواجه و آشنا میشود. در بعضی از موارد معماری تعیینکننده موضوع موزه است که در این صورت کانسپت موزه و در نتیجه نقش مجسمهها براساس هویت و کارکرد بنا طراحی و ساخته میشوند. حمام گنجعلیخان یکی از قدیمیترین و موفقترین نمونهها در این زمینه بهمثابه یکی از مظاهر زندگی اجتماعی و مرکز تجمع و تعامل افراد، نمایانگر نحوه سلوک و رسومات و زیست دوره قاجار است و مخاطب را با فضای کلی زندگی مردم عادی آن دوران آشنا میکند. یکی دیگر از اهداف رایج موزههای مردمشناسی حفظ مشاغل سنتی در حال فراموشی است. از آنجایی که ورود مدرنیسم و رواج شهرنشینی باعث تغییرات فراوانی در نحوه زندگی و در نتیجه نیازهای ایرانیان شد، بسیاری از مشاغل از رونق افتاد و برخی هم به تاریخ پیوست، به همین دلیل سازمان میراث فرهنگی در موزههای مردمشناسی هر منطقه با هدف حفظ مشاغل رو به زوال، اقدام به ساخت مجسمه مشاغل در معرض نابودی و همچنین مجسمه مومی برخی از آخرین استادکاران سنتی کرده است. از سوی دیگر موزههای خصوصی صاحبان مشاغل خانوادگی، بهمنظور تجلیل و بزرگداشت، نسبت به ساخت مجسمه هایپررئال بنیانگذار مجموعه، مبادرت ورزیده و با بازسازی صحنه کار و ابزار سنتی علاوه بر یادآوری قدمت و نمایش پیشینه، کارخانه یا کارگاه پیشرفته و مدرن امروز خود را نیز معرفی میکنند. نکته مهم در طراحی و بازسازی فضای کار و کارگاه، هماهنگی میان تمام اجزاء است. در کارگاه و فضای واقعی به دلیل کاربردیبودن این هماهنگی ضروری و بدیهی است اما در موزه برای بازسازی آن دقت و توجه خاصی نیاز است. برای مثال عموما در بازسازی یک کارگاه سنتی آهنگری وسایل و ابزار کار بدون توجه به کاربردشان با یک نظم ویترینی و ساختگی به دیوار آویزان میشوند، درحالیکه در یک کارگاه واقعی ابزار بر اساس نیاز آهنگر و در فاصله و دسترسی مناسب و با نظمی منطقی جایگذاری شدهاند.
موزههای تاریخی و باستانشناسی
شاید یکی از مهمترین پرسشهای بشر پرسش از گذشته و خاستگاه اوست. اجداد من چگونه انسانهایی بودهاند؟ در زمانهایی دورتر از آنچه بهعنوان تاریخ میشناسیم و تصوری کلی از آن در ذهن داریم، بشر چگونه میزیسته و تا چهاندازه به من شباهت داشته است؟ دیرینهشناسان با تکیه بر یافتههای باستانشناسی و فرضیات علمی هرروز بخش تاریکی از گذشته دور را روشن میکنند و سعی بر ارائه تصویری از دوره پیش از تاریخ دارند. بازسازی بدن و چهره بر اساس اسکلتهای بهدستآمده از اجداد بشر و جوامع ابتدایی پیش از تاریخ، تبدیل به تخصص برخی از مجسمهسازان سوپررئال در دنیا شده است. پرترهسازی بر اساس جمجمه به دلیل کاربردهای گوناگون از جمله حوزه جرمشناسی و تعیین هویت اجساد مقتولان، گسترش و تحولات فراوانی یافته تاجاییکه هماکنون در دنیا چندین روش بازسازی مرسوم است که بر اساس روش کار، اولیتبندی دادهها و اندازهگذاری ضخامت بافت نرم در قسمتهای مختلف جمجمه، قابل تفکیک هستند. در سال 1395 بازسازی چهره اسکلت کشفشده در شهر سوخته (استان سیستان و بلوچستان) و متعلق به زنی چند هزار سال قبل به دست من و همکارانم انجام شده که بر اساس کاوشها و پژوهشهای دکتر سجادی و همکاری دکتر رمضانی است. تمامی مجسمههایی که بر اساس شواهد و یافتههای باستانشناسی و برطبق متون تاریخی و تصاویر بازسازی به هدف آشنایی مخاطب با گذشته و رساندن اطلاعات در این زمینه ساخته میشوند، در دسته مجسمههای تاریخی جای میگیرند. وفاداری به کشفیات و نظریههای باستانشناسانه و تاریخی، اصل مهم ساخت این قبیل مجسمههاست. نقاشیها، نقشبرجستهها، ظروف، سکهها و هرآنچه حاوی اطلاعات بصری از نحوه زندگی، پوشش و چهره افراد باشد، منابع باارزش و مهمی برای مجسمهساز محسوب میشود. ساخت پادشاهان و دولتمردان یک دوره یا بازسازی صحنهای از زندگی مردم در دوره خاص تاریخی یا بازآفرینی واقعهای ملی از کاربردهای مجسمه موزهای هایپررئال است.
موزههای مشاهیر
مشهورترین مجسمههای مومی یا سوپررئال متعلق به همین موزههاست و برای بسیاری معنا و یادآور مجسمه سوپررئال است که با هدف شناساندن و ارجنهادن به هنرمندان، نویسندگان، مخترعان، سیاستمداران، مفاخر جامعه و... به وجود آمدهاند. مشهورترین آنها موزه مادام تسو و شعب آن در کل دنیاست. استفاده از ستارگان سینما، موسیقی و ورزش در کنار مشاهیر ادبی و هنری و سیاستمداران روز باعث ایجاد محبوبیت بین مخاطبین شده است. تمایل افراد به نزدیکشدن به چهرههای مشهور اولین عامل موفقیت موزه و ایجاد کشش و جذابیت برای بازدیدکننده است. از اولین نمونههای آن در ایران موزه مشاهیر فارس در عمارت زینتالملک شیراز است که به معرفی چهرههای شاخص تاریخی در استان فارس پرداخته است. برخی از این موزهها فقط به معرفی یک نفر و شرح زندگی و دستاوردهای او اختصاص دارند. این قبیل موزهها معمولا در خانه شخصی مشاهیر پدید میآید و دربرگیرنده وسایل شخصی، وسایل کار و آثار آنان است. خانه اخوان ثالث، جلال آل احمد و استاد شهریار از این قبیل هستند.