کابینه سیزدهم در سودای پاستور چهاردهم
تکهتکهشدن سبد رأی رئیسی در دولت
با حادثه ناگهانی سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی، اهالی نشسته در پاستور که خود را آماده کرده بودند تا سالهای طولانی در قدرت بمانند، ناگهان با شوکی بزرگ روبهرو شدند. تمام سرمایهگذاری آنها از سال 95 بر روی ابراهیم رئیسی ناگهان به اتمام رسیده و باید بهزودی صندلیهای وزارت و ریاست را ترک کنند. برای آنها ظاهرا تنها یک هفته زمان لازم بود تا از شوک سوگواری رئیسجمهور خارج شوند و با چهرهای خندان در مقابل دوربینهای خبرنگاران در وزارت کشور حاضر شده و خودشان را در قامت جانشین ابراهیم رئیسی ببینند.
با حادثه ناگهانی سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی، اهالی نشسته در پاستور که خود را آماده کرده بودند تا سالهای طولانی در قدرت بمانند، ناگهان با شوکی بزرگ روبهرو شدند. تمام سرمایهگذاری آنها از سال 95 بر روی ابراهیم رئیسی ناگهان به اتمام رسیده و باید بهزودی صندلیهای وزارت و ریاست را ترک کنند. برای آنها ظاهرا تنها یک هفته زمان لازم بود تا از شوک سوگواری رئیسجمهور خارج شوند و با چهرهای خندان در مقابل دوربینهای خبرنگاران در وزارت کشور حاضر شده و خودشان را در قامت جانشین ابراهیم رئیسی ببینند.
با اتمام وقت ثبتنامها از کابینه دولت سه وزیر و دو معاون رئیسجمهور در انتخابات ثبتنام کردند. ثبتنامهایی که هرکدام نشان از جریانی خاص داشت. به عبارت روشنتر در میان ثبتنامکنندگان مرتبط با دولت شاهد سه شاخه مختلف بودیم. چراغ اول را مهدی اسماعیلی روشن کرد؛ کسی که فاصله میان تصویر گریان و خندههای طولانی او در تداوم راه رئیسی فقط یک هفته بود. وزیر ارشادی که به هسته سخت نزدیک به ابراهیم رئیسی نیز نزدیک بود. اسماعیلی را در هنگام ثبتنام میثم نیلی و محسن منصوری همراهی کردند. پیشتر و همان زمان که او میثم نیلی را به عنوان دستیار ارشد خود انتخاب کرد، . نیلی برادر مقداد، داماد ابراهیم رئیسی بود که سالها خبرگزاری رجانیوز را اداره میکرد. آنها که رجانیوز را در سالهای بعد از احمدینژاد به راه انداخته بودند، معتقد به تداوم راه رجایی بودند و حالا بعد از رئیسی ادامهدهنده این راه را مهدی اسماعیلی میدانند. برادران نیلی و هسته جوان نزدیک به خانواده و خود رئیسی نتوانستند با دیگر اعضای کابینه بر سر ادامهدهنده راه رئیسی توافق کنند. لذا از کابینه دولت، مهرداد بذرپاش ثبتنام کرد اما نه به عنوان کسی که حمایت خانواده رئیسی را به همراه داشته باشد. بذرپاش چشم امید به جریانی دارد که در انتخابات مجلس با عنوان پاجوشها به راه انداختند و توانستند قالیباف را در تهران نفر چهارم کنند. او تصور میکند همان هسته تشکیلشده میتواند به او در این انتخابات کمک کند. علاوه بر بذرپاش که به هستهای بیرونی برای تداوم حضور در انتخابات چشم دوخته، دو رئیس ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی در سالهای 96 و 1400 هم خودشان را کاندیدا کردند. در سال 96 صولت مرتضوی ریاست ستاد انتخابات رئیسی را بر عهده داشت و حالا با اتکا بر شبکهای از یاران گذشته و مدیرانی میانی از دولت و آستان قدس، عزم پاستور کرده است. علی نیکزاد نیز که بهتازگی با بازگشت به جایگاه نایبرئیسی مجلس اعتمادبهنفس خودش را بازیافته، عزم ریاستجمهوری کرد و در انتخابات ثبتنام کرد تا با اتکا به شبکهای که در سال 1400 برای ابراهیم رئیسی ساخته بود، به قدرت برسد. علاه بر جریان مقدادیسم با کاندیداتوری مهدی اسماعیلی و جریان شبکهای (بذرپاش، مرتضوی و نیکزاد) دو نفر دیگر از اعضای کابینه نیز خودشان را در ردای ریاستجمهوری برانداز کرده و شایسته دیده بودند. این افراد نه حمایت هسته اصلی دولت را پشت سر خود دارند و نه در بیرون از کابینه، شبکهای که از آنها حمایت کند وجود دارد. هر دو این افراد هم از معاونان رئیسجمهور هستند. نفر اول امیرحسین قاضیزاده هاشمی بود که بعد از 1400
به عنوان معاون ایثارگران و رئیس بنیاد شهید انتخاب شد. نفر دوم نیز داوود منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه بود. برای اینها نمیتوان جز همان نمایش در مقابل دوربینهای وزارت کشور شانس زیادی قائل شد؛ خصوصا با کارنامهای که در همین مدت حضور در قوه مجریه بر جای گذاشتند.
در کنار افرادی که نامزد ریاستجمهوری شدند، مابقی اعضای کابینه در حال ارتباط با سایر کاندیداها هستند تا شاید بتوانند با اتصال خود به کمپین یکی از نامزدهای پیروز همچنان روزهای خوش ماندگاری در قدرت را ادامه دهند. گفتنی است این افراد تنها نامزدهایی بودند که در انتخابات ثبتنام کردند. برخی دیگر از اعضای کابینه نیز به نظر میرسید قصد ثبتنام داشتند که در رایزنیهای پیش از ثبتنام از گردونه جا ماندند. مهمترین آنها البته محمد مخبر بود که احتمالا اگر قالیباف در انتخابات موفق شود، او را در مقام معاوناولی خواهیم دید.