«شرق» دومین نشست گروه تماس منطقهای برای افغانستان در تهران را بررسی میکند
برای افغانستان در غیاب طالبان
دومین نشست گروه تماس منطقهای برای افغانستان، با حضور نمایندگان ویژه ایران، چین، روسیه و پاکستان در امور افغانستان دیروز شنبه ۱۹ خرداد به میزبانی ایران در دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل وزارت امور خارجه برگزار شد. در این نشست آصف علیخان دُرانی، نماینده ویژه نخستوزیر پاکستان در امور افغانستان و نیز ضمیر کابلوف، فرستاده ویژه روسیه در امور افغانستان حضور داشتند. اولین نشست گروه تماس منطقهای درباره افغانستان، بهمن سال گذشته و به پیشنهاد و ابتکار جمهوری اسلامی ایران در کابل برگزار شد و در این نشست، نمایندگان ویژه و سفرای کشورهای منطقه و همسایه افغانستان حضور داشتند.
مالک مصدق: دومین نشست گروه تماس منطقهای برای افغانستان، با حضور نمایندگان ویژه ایران، چین، روسیه و پاکستان در امور افغانستان دیروز شنبه ۱۹ خرداد به میزبانی ایران در دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل وزارت امور خارجه برگزار شد. در این نشست آصف علیخان دُرانی، نماینده ویژه نخستوزیر پاکستان در امور افغانستان و نیز ضمیر کابلوف، فرستاده ویژه روسیه در امور افغانستان حضور داشتند. اولین نشست گروه تماس منطقهای درباره افغانستان، بهمن سال گذشته و به پیشنهاد و ابتکار جمهوری اسلامی ایران در کابل برگزار شد و در این نشست، نمایندگان ویژه و سفرای کشورهای منطقه و همسایه افغانستان حضور داشتند. ناگفته نماند نشست دیروز یک غایب بزرگ داشت و آنهم حضورنداشتن نمایندهای از طالبان بود که ذاکر جلالی، از مقامات وزارت خارجه طالبان، در توییتی دلایل حضورنیافتن هیئت دولت سرپرست افغانستان در نشست تهران را بیان کرد. جلالی در این توییت آورده است: «تعابیر روسیه، پاکستان، ایران و چین از اجلاس تهران متفاوت است! (نوعی سردرگمی را شاهد هستیم)، لذا علیرغم دعوت از کابل، مقامات دولت سرپرست در آن شرکت نکردهاند. کابل مکانیسمهای معمول را ترجیح میدهد تا سازوکارهای جدید (و مبهم) را». بااینحال، حسن کاظمیقمی، نماینده ویژه ایران در امور افغانستان، پس از برگزاری دومین نشست گروه تماس منطقهای برای افغانستان در تهران، طی نشست خبری با بیان اینکه نشست تهران تریبون خوبی برای طالبان بود که از آن استفاده کنند، خبر داد که نیمی از حقابه ایران از هیرمند محقق شده است. به گفته نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان، «امروز چهار کشور در این نشست بر ابتکار منطقهای تأکید داشتند و کشورهای همسایه در جهت کمک به امنیت این کشور در مبارزه با تروریسم و موضوعاتی در رابطه با مسائل انساندوستانه و... همکاری منطقهای را به صورت محوری دنبال میکنند». کاظمیقمی سخنانش را اینگونه ادامه داد: «کشورهای همسایه، بهویژه جمهوری اسلامی ایران که بار سنگینی از افغانستان را همچنان به دوش میکشد و حدود شش میلیون از اتباع در داخل کشور مسئله مهمی است، دغدغههایی که در حوزه امنیتی، مواد مخدر و تروریسم وجود دارد، برای همسایگان دیگر یک موضوع است. بنابراین یک امر طبیعی است که دغدغه کشورهای همسایه افغانستان بر این باشد که یک ابتکار جمعی و تعامل با کابل را در مسیر ثباتسازی و سازندگی پیش ببرند. اگر توصیهای به حکومت سرپرست گفته میشود، از سر خیرخواهی است و به معنی مداخلهگری نیست». این مقام کشورمان به نشست دوحه هم پرداخت و در توصیهای متذکر شد: «با توجه به آنکه در چند روز آینده شاهد نشست اجلاس دوحه سوم در قطر هستیم، این موضوع نیز امروز مطرح شد و توصیه چهار کشور ایران، روسیه، چین و پاکستان این است که کشورهای همسایه و منطقه در این ابتکار منطقهای مشارکت کنند. در اجلاس اول و دوم دوحه آنچه مطرح شد چیزی نبود که به مسئله افغانستان کمک کند. موضوعاتی مطرح شد که شفافسازی هم نشد». پس از سخنان کاظمیقمی، پیام علی باقریکنی، سرپرست وزارت امور خارجه، به دومین نشست گروه تماس منطقهای از سوی رسول موسوی، دستیار وزیر خارجه قرائت شد. سرپرست وزارت خارجه در این پیام تأکید کرد: «با توجه به جمعیت متنوع افغانستان، کشورهای همسایه و منطقه این امید را دارند که با مشارکت هرچه بیشتر مردم افغانستان از اقوام و اقشار مختلف، زمینه ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی افغانستان بیشتر فراهم شود».
نشستی که چندان راهگشا نیست
پیرو اشارات حسن کاظمیقمی به نشست دوحه، هوشنگ تقوی در گفتوگو با «شرق» بر این باور است که «نشستهای موازی مانند آنچه در قطر با مدیریت و کارگردانی ایالات متحده آمریکا میگذرد، عملا کارآمدی برخی اجلاسیهها مانند اجلاس تهران با عنوان گروه تماس منطقهای برای افغانستان، آنهم در سطح نمایندگان ویژه را ناکارآمد میکند». خاصه آنکه مفسر ارشد حوزه آسیای میانه با ارجاعی به نشست بهمن ۱۴۰۲ یادآور میشود: «قرار بود نشست مذکور تنها با حضور ایران، روسیه، چین و پاکستان برگزار شود تا این کشورها درباره شیوه تعامل با حکومت موقت افغانستان گفتوگو کنند»، اما آنطور که این کارشناس مسائل بینالملل میگوید، «طالبان با یک فرصتطلبی حرفهای، با دعوت از کشورهای دیگر برای حضور در نشست کابل، این پیام را به این چهار کشور ارسال کرد که روابط این گروه فراتر از چند کشور محدود است و این طالبان است که تشخیص میدهد بهعنوان یک حکومت مستقل با چه کسانی ارتباط داشته باشد». لذا این تحلیلگر ارشد مسائل شبهقاره با اشاره به آنکه هر یک از کشورهای آمریکا، روسیه، چین، پاکستان و دیگر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به دنبال استفاده از اهرم طالبان در راستای منافع خود هستند، اذعان دارد: «به نظر نمیرسد تهران با وزن فعلی خود بتواند به اهداف ترسیمشدهاش از دل تحولات افغانستان دست پیدا کند». به گفته تقوی، «این نکته چنان برای تهران نگرانکننده بود که در سخنان دیروز (شنبه) کاظمیقمی نیز انعکاس پیدا کرد». اشاره این کارشناس به این بخش از مواضع نماینده ویژه ایران در امور افغانستان بود که عنوان کرد: «در حال حاضر شاهد هستیم بعضا حرکتهایی خاص از جانب برخی کشورهای خارج از منطقه برای تأثیرگذاری در روند تحولات افغانستان انجام میشود که با اساس استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افغانستان تعارض دارد و از آنجا که کشورهای منطقه از بیثباتی و توسعهنیافتگی افغانستان بیشترین صدمات را متحمل شده و میشوند، انتظار میرود به این مهم توجه جدی کرده و در همکاری با یکدیگر و با سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی و همچنین در همکاری با حکومت سرپرست افغانستان، اجازه داده نشود تا افغانستان بار دیگر با مشکل مداخله خارجی مواجه شود». تقوی در ادامه ارزیابی خود به شکاف عمیق بین نگاه تهران با نگاه طالبان درخصوص آینده افغانستان ورود میکند که باعث شده حتی طالبان از حضور در نشست تهران سر باز زند. مفسر ارشد حوزه شبهقاره برای تبیین تحلیل خود، این نکته را هم یادآور میشود که مجموعه تحرکات طالبان در روزها و هفتههای اخیر، از محدودیت برای ورود کامیونهای ایرانی به خاک افغانستان تا حواشی کنسولگری افغانستان در مشهد را دال بر آن میداند که طالبان در شرایط کنونی توجهی برای تلاشهای تهران قائل نیست.
فرمتهای متضاد؟
حسین محمودزاده نیز دیگر کارشناسی بود که طی گپوگفت خود با «شرق» و پیرو آنچه عنوان کرد، به فرمتهای جاری منطقهای و فرامطقهای در جهت مدیریت و کنترل تحولات افغانستان بهخصوص در حوزه امنیتی، تروریسم، قاچاق مواد مخدر و مهاجران اشاره دارد که از منظر او، «فرمتهایی متفاوت و گاه متضاد هستند». چنانکه این تحلیلگر اعتقاد دارد «در فرمت مسکو، روسیه به دنبال ریلگذاری برای طالبان در جهت خنثیکردن برنامههای آمریکا برای تعمیم و گسترش تروریسم به آسیای میانه و منطقه اوراسیاست و در فرمتهای تهران یا پکن و کابل، نگاههایی متضاد با فرمت دوحه برای طالبان و آینده افغانستان ترسیم شده است». در نتیجه ذیل این میزان از تعارض منافع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در آینده افغانستان، محمودزاده بعید میداند «بتوان کنترل و مدیریتی جدی روی موضوعات حساسی همچون تروریسم، صدور ناامنی یا قاچاق مواد مخدر از مبدأ افغانستان به کشورهای پیرامون داشت»؛ امری که به گفته او «بدون شک پس از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان طی سه سال گذشته، بهشدت افزایش پیدا کرده است». تا جایی که این تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان یادآور میشود: «مجموعه تحولات و اتفاقات مخرب از جانب طالبان در این مدت جمهوری اسلامی ایران را به آنجا کشانده است که طرح انسداد مرزی در امتداد مرز مشترک با افغانستان را طی ماههای گذشته کلید زده است».