دکتر پزشکیان میتواند شور انتخاباتی ایجاد کند
تقربیا همه کاندیداهای ریاستجمهوری چهاردهم جمهوری اسلامی ایران به صراحت هم واقف و هم معتقدند که کشور نیاز اساسی به توسعه زیربنایی دارد. مانوردادن و زومکردن روی برنامه توسعه هفتم نشان از تحول است؛
کیکاوس پورایوبی: تقربیا همه کاندیداهای ریاستجمهوری چهاردهم جمهوری اسلامی ایران به صراحت هم واقف و هم معتقدند که کشور نیاز اساسی به توسعه زیربنایی دارد. مانوردادن و زومکردن روی برنامه توسعه هفتم نشان از تحول است؛ هرچند این برنامه مانند شش برنامه گذشته دارای نقاط بسیار ضعف و قوتی است که توصیف آن در این مقال نمیگنجد. اما رشد اقتصادی هشت درصد برای کشور، چگونه و با چه ابزاری به دست میآید؟ جای تأمل و نگرش عمیق دارد! پایان سال ۱۴۰۴ زمان سند چشمانداز ۲۰ساله کشور به پایان میرسد؛ همان سندی که قرار بود کشور را در منطقه به جایگاه اول در دستاوردهای مهم حیاتی و زندگی ارتقا دهد.
امروز فقط خودمان را مقایسه کنیم با چند کشور منطقه، ترکیه، عربستان، امارات، قطر و... واقعا در رشد اقتصادی و سرمایهگذاری ملی حرفی برای گفتن داریم؟ درحالیکه تمام نامزدهای محترم انتخاباتی مسئولیتهای کلانی در مقاطع زمانی مشخصی در کشور داشتهاند و اکنون نمیتوانند در زمینه توسعه کشور از خود سلب مسئولیت کنند؛ هرچند میزان اختیارات در مسئولیتها متفاوت و متکثر و دارای شدت و ضعف بوده است، ولی همه نامزدها در تحقق آن دخیل بودهاند.
لازم به یادآوری است فقط در دولت هفتم و هشتم فتیله نگارش و تدوین رشد اقتصادی مقداری پایین کشیده شد تا واقعبینانه به موضوع نگریسته شود؛ درست در همان مقطع هم رشد اقتصادی مناسبی داشیم و هم توانستیم میزان تورم را کاهش دهیم. اکنون سؤال این است که رشد اقتصادی هشت درصد قابل تحقق است و چون نوشته شده و مصوب شده حتما دستیافتنی است؟ همگان میآیند روی معلول صحبت میکنند و علتها را فراموش کردهاند. بدون پیوستن به جامعه جهانی این رشد قابل تحقق است؟ بدون برداشتن تحریمها و فروش حداقل چهار میلیون بشکه نفت میشود به این آرمان ملی رسید؟ بدون سرمایهگذاری خارجی این رشد اقتصادی بالا را خواهیم داشت؟ در میان نامزدهای محترم کسانی صحبت از نجات اقتصاد کشور میکنند که در صورت انتخاب و واردشدن به عرصه قدرت، در همان روز اول چنان شوکی به اقتصاد و بازار داخلی وارد میشود که جبران آن زمان زیادی را لازم دارد. من نمیدانم این تصور که فلان نامزد در کار اجرائی ید طولایی دارد و دارای قدرت اجرائی است و مدیر توانمندی است و بهتر است رئیس دولت شود با منطق سازگار است؟ اگرچه مدیریت کلان کشور هم نیاز به متخصص دارد و هم مدیر اجرائی، این حکمرانی کاملا حرف حقی است، اما چند اصل اساسی نباید فراموش شود؛ اول از همه اعتماد بالای مردم به شخص منتخب است تا این دیوار بیاعتمادی که اکنون به وجود آمده، شکسته شود و در صحنه جهانی به نمایش گذاشته شود که رئیسجمهور منتخب، رئیس دولت اکثریت مردم ایران است. دوم نفوذ و پذیرش در جامعه بینالمللی است تا با سیاست و کیاست هم تصور و ایستار جامعه جهانی را به تصمیات کلان کشور عوض کند و هم سرمایه لازم را برای توسعه کشور فراهم کند.
مدیر اجرائی قوی بدون سرمایه، اعتبار و پول، چه چیزی را مدیریت میکند؟ اینکه ۸۰ درصد معضلات ما داخلی است و ۲۰ درصد خارجی، نعل وارونه به مدیریت کلان کشور است. با مدیریت زمان و بهکارگیری تحلیلگران، اقتصاددانان و سیاستمداران بینالمللی جامعه ایران را مورد سنجش قرار دهیم و پس از نتایج سنجههای ارزیابی، موضوع را بدون رودربایستی به مردم اعلام کنیم. اکنون همانهایی که شعار بیعرضگی و بیغیرتی را برای مدیریت کشور مطرح میکردند، از واردات چند واگن قطار، اتوبوس، تاکسی و... به کشور عاجزند. پس پلزدن بین سیاست داخلی و سیاست خارجی نقطه عطفی در تاریخ معاصر ماست.
واقعیت آن است که در زمان کنونی، انسجام ملی ما در خطر است؛ فقر و فلاکت به اندازهای در حال تاختوتاز است که اوضاع عمومی جامعه را نشانه گرفته. اکنون دکتر پزشکیان، زبان صحبت با دهههای ۷۰ و ۸۰ را باید به صورت ویژهای بیان کند تا شور و هیجان در میان آنان برای دویدن پای صندوقهای رأی به وجود بیاورد. وعدهدادن و امید به آینده خوب است، درصورتیکه اولا وعدههای توخالی نباشد، زیرا نسلی بسیار باهوش و کنجکاو هستند و در ثانی احتیاجهای روزمره آنان را محقق کند. این نسل بیش از هر چیز احترام میخواهند، دوست دارند دیده شوند و مورد توجه قرار گیرند و دخالت بیش از اندازه در زندگی خصوصی خود را قبول ندارند. انصافا نیز سازی ناکوک در پیش گرفتن با آنان، ساختارهای اجتماعی جامعه را درهم فرو میریزد.
آقای پزشکیان تنها فردی در این بین است که میتواند راحتتر و منسجمتر با این نسل صحبت کند و هم شرح بیان مسئله کند و هم پاسخ به مسئله را به وضوح روشن کند. نیازهای این نسل متفاوتتر از نسل گذشته و حتی نسل ۶۰ است؛ پس گفتمان و کنشی جدید لازمه حضور پرشور جوانان ما پای صندوقهای رأی است؛ همان کسانی که آقای پزشکیان به رأی و کمک آنان نیاز دارد. روی دیگر صحبت که آقای پزشکیان با آن از نزدیک آشنا است و کاملا آن را لمس کرده، مسئله سلامت و بهداشت مردم جامعه است. نظام سلامت ما بهشدت نیاز به توجه دارد؛ با این حجم از آسیبهای روانی و فکری و جسمی که در جامعه کاملا مشهود است، مردم مستأصل هستند. بخشی از مردم بیمه هستند، گرچه نوع بیمه و پوشش آن دارای شدت و ضعف است، اما اکثریت درخور توجه مردم برای درمان خود تحت پوشش هیچ بیمهای نیستند. بیمه درمان پوششی جدید میخواهد تا همگان از آن منتفع شوند.
نیازهای اساسی که از هماکنون باید برای آنان برنامه داشت و حل کرد، مسئله حقوق و دستمزد کارکنان به صورت عام، بهخصوص حقوق معلمان و کارگران روزمزد و بازنشستگان همه صندوقهای بازنشستگی است. چند سال فقط باید شعار توخالی داد و نیازهای اساسی این اقشار آسیبپذیر را نادیده گرفت؟ صندوقهای بازنشستگی در پرتگاه ورشکستگی هستند، زمان آن نیست تا متخصصان امور بررسی کنند آیا لازم به این همه صندوق است؟ در صورت ادغام کارایی بیشتر نخواهند داشت؟ تا قبل از معضل اساسی چارهای باید اندیشید. اینکه گفته میشود آقای پزشکیان خودتان باشید، مقداری صحیح نیست؛ باید از متخصصان و برنامهریزان کمک گرفت، چراکه صدای جمهور بالاتر از صدای فرد است.