|

مشکلات فرهنگی کشور

فقط مسئله حجاب نیست

فارغ از بحث فقهی، دینی و مذهبی حجاب که به‌هیچ‌وجه در این یادداشت نمی‌گنجد؛ زیرا نویسنده تأکید دارد که هیچ تخصصی در نحله فکری روایت‌ها و فراروایت‌های حجاب ندارد و صرفا شنونده، پذیرنده و مراعات‌کننده‌ای بیش در این زمینه نیستم، اما به‌عنوان یک کنشگر اجتماعی که از زوایای مختلف مرتبا موضوع را رصد می‌کنم، برداشت من این است که شارح مقدس از متون دینی در زمینه حجاب مردان و زنان استنتاج واحدی ندارند و برداشت‌های‌شان مختلف است.

کیکاوس پورایوبی: فارغ از بحث فقهی، دینی و مذهبی حجاب که به‌هیچ‌وجه در این یادداشت نمی‌گنجد؛ زیرا نویسنده تأکید دارد که هیچ تخصصی در نحله فکری روایت‌ها و فراروایت‌های حجاب ندارد و صرفا شنونده، پذیرنده و مراعات‌کننده‌ای بیش در این زمینه نیستم، اما به‌عنوان یک کنشگر اجتماعی که از زوایای مختلف مرتبا موضوع را رصد می‌کنم، برداشت من این است که شارح مقدس از متون دینی در زمینه حجاب مردان و زنان استنتاج واحدی ندارند و برداشت‌های‌شان مختلف است. در نتیجه در تأویل و تفسیر آیات مخصوص، بین شارحان اختلافات عمیقی وجود دارد و قطعا برای بخش وسیعی از مردم این ابهام ایجاد شده است که آیا پوشش کامل بدن به‌ویژه برای بانوان جزء واجبات است یا امری اختیاری است و بهتر است رعایت شود؟ یا مورد دیگر؛ کوتاه‌کردن محاسن مردان در‌حالی‌که بسیاری از افراد متدین و مذهبیان محاسن خود را کوتاه می‌کنند، اما بخش دیگری معتقدند که محاسن مردان باید بلند باشد و تراشیدن آن حتی حرام شرعی است، و بسیاری از موارد دیگر. ملاحظه می‌کنید به همان اندازه سخت‌گیری‌هایی را می‌بینیم که تفسیر می‌کنند. اجرانشدن حجاب یا قانون شرع که وارد عرف شده، اگر رعایت نشود، به اندازه رعایت‌نکردن واجبات دین است و حکم شرع بر آن جاری می‌شود. فقط چیزی که ماهیت اجرائی این موضوع مذهبی و دینی را حفظ کرده و بقای آن را پس از سال‌ها حکم مذهبی پایدار نگه داشته، این است که در طول تاریخ کشور ما حجاب همواره مقدس بوده و زنان و مردان عفیف ما به شکلی خودجوش آن را رعایت می‌کردند و احترام می‌گذاشتند. البته شکی نیست برای نسل امروزی و جدید ما پذیرش مسئله یک مقداری واقعا متفاوت است و رویارویی با آن در مقایسه با نسل گذشته سخت‌تر شده است. در مقابل این کنش اجتماعی، می‌بینیم نوع برخورد و عوامل بازدارنده با آن کاملا آشفته و شکننده است و این چیزی است که سیستم به طور عیان آن را مشاهده می‌کند. اما چند سؤال اساسی از کسانی که درد مسائل فرهنگی و چاره‌اندیشی برای آن دارند، مطرح است و واقعا جای پرسش است که چرا برخی پدیده‌های ضد اخلاقی و فرهنگی که تشت رسوایی آنها از بام فلک افتاده، به‌آسانی نادیده گرفته می‌شود؟ مثلا به‌تازگی تعداد درخور‌توجهی از شهروندان جامعه در شهرهای مختلف به خاطر استعمال مشروبات الکلی جان خود را از دست داده‌اند و بخشی دیگر از کار افتاده یا کور شده‌اند، و زندگی خانواده‌هایی تباه شده است. این مشکل، فرهنگی نیست؟ حکم شرعی و قانونی آن چیست؟ چرا حساسیتی وجود ندارد؟ حکم شرب خمر مگر به‌صراحت در کتاب مقدس نیامده است؟ پس چرا سرسری از کنار آن رد می‌شویم و نادیده گرفته می‌شود؟ یا حتی یک بار نشنیده‌ام صدای نگرانی برای آن وجود داشته باشد. و فقط پس از فاجعه و متلاشی‌شدن خانوارهای زیادی به دنبال مقصر می‌گردند تا آنان را تنبیه کنند! یا پدیده عجیب دیگری که هر روز بر آمار آن افزوده می‌شود و حتی چنان قبح مسئله درباره آن شکسته شده که برای درمان و راه چاره آن پوستر و بنرهای رنگین به در و دیوار می‌زنند که راه چاره پیدا شده، درمان زگیل تناسلی است. آمارهای موجود نشان‌دهنده ارتباط ناسالم و نامشروع جنسی در جامعه است؛ بزهکاری بغرنجی که افراد درخور‌توجهی از جامعه را به کام خود فرو‌برده. این ساختار فرسوده نه‌تنها روح و روان جامعه را می‌ساید؛ بلکه هزینه‌های مادی سنگینی را بر افراد و سیستم درمانی کشور نیز وارد می‌کند. در یک جامعه پایبند به سنت‌ها و ارزش‌های دینی و مذهبی چقدر فاصله با واقعیات پیش ‌آمده است که مسئله نابهنجار روابط اجتماعی تا این اندازه وحشتناک به نمایش درآمده است؟ آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی‌مان به اندازه‌ای زیاد شده که کانون خانواده را مورد حملات سخت قرار داده است. متأسفانه باید بپذیریم محیط خانواده، دوستان، مدرسه، دانشگاه و هیچ جای دیگری آسیب‌های اجتماعی را نتوانستند پایش و حل‌وفصل کنند، در شگفتم که علنا در حال دیدن بزهکاری‌های نهفته‌ای هستیم که هیچ وقت حتی به ذهن ما خطور نمی‌کرد. فقط کافی است یک جست‌وجوی کوچک در فضای مجازی داشته باشیم تا نوع روابط نامتعارف انسان‌هایی را شاهد باشیم، به شرط آنکه به فضای مجازی حمله نکنیم و این محیط همیشه تسلیم و بدنام را مقصر ندانیم؛ در‌حالی‌که زمین بازی جای دیگری است و دنیای مجازی فقط در حال نمایش آن است. زمانی که شرایط برای ازدواج جوانان مهیا نیست و جرئت برای تشکیل کانون خانواده زمینه‌سازی نشده، می‌توان توقع داشت بخش زیادی از مشکلات فرهنگی جامعه حل شده است؟ در‌این‌بین فراموش نکنیم که پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی سخت در هم پیچیده شده و مشکلات جامعه را بر روی هم تلنبار کرده است.