نپذیرفتن فقد
۱. توضیح اینکه اگر کمتر از اخبار فوری مینویسم چون تا نگارنده به چشم ببیند و مجالی بیابد برای نوشتن، شما زودتر از آن در رسانههای پرسرعت خواندهاید. لذا بهجز مستندنگاری، برایتان از حواشی عرض میشود.
۱. توضیح اینکه اگر کمتر از اخبار فوری مینویسم چون تا نگارنده به چشم ببیند و مجالی بیابد برای نوشتن، شما زودتر از آن در رسانههای پرسرعت خواندهاید. لذا بهجز مستندنگاری، برایتان از حواشی عرض میشود.
۲. بهجز علاقه شدید عاطفی بسیاری برای نپذیرفتن فقد سیدحسن، از بودن یا نبودن جانشین احتمالی و اشبهالناس به او سیدهاشم باشد، هیچ قطعیتی در کار نیست. قدر مسلم آنکه -در روز حادثه- او و سردار قاآنی نزدیک بودهاند و دو دیگر، پهپادهای اسرائیلی -که آسمان حومه جنوبی را فرش کردهاند- به هر جنبندهای که بخواهد به کمتر از صدمتری بمبارانها رسیده و مجروحی را از زیر آوار درآورد، شلیک کرده و برخلاف همه معاهدات بینالمللی و موازین اخلاقی به امدادگران شلیک میکنند.
۳. از متن و عکس گذشته، برای دیدن انبوه ویدئوهای با و بیکیفیتی که دستمان میرسد، لحظهای گوشی از دستمان نمیافتد، ولی این بسته چهارگیگِ سهدلاری عجیب برکت کرده و تمام نمیشود! گیگهای لبنان و ایران با هم فرق میکنند؟
۴. قیمتها البته بسیار گران شده ولی خیلی کمتر از آنچه انتظار میرفت -در این بلبشو- حادث شود. انبار و اموال و سرمایه تجار شیعه -که اغلب در مناطق تحت تهاجم بودهاند- از بین رفته است ولی همکاران سنی و مسیحیشان بهجای آنکه فرصت را غنیمت شمرده و جیب آوارگان را خالی کنند، انصافا همراهی میکنند، قسطی میدهند و به قیمت خرید و گاه کمتر میفروشند. امروز تاجر/امدادی در کنیسه «الملائکه غفرائیل» در محله الشیاح -که پناهگاه بزرگی برای شیعیان آواره شده است- میگفت: «موشک اسرائیلی که بیاید به مذهب و گذرنامه افراد نگاه نمیکند». منطقاش آشنا به نظر میآمد، مگر نه؟ باری، حالا چقدر بشود این فضای انسانی و عاطفی را کش داد، خدا میداند.
۵. چند روز پیش خانمی ایرانی به همراه همسر لبنانیاش تکهتکه شدند، با پهپادی اسرائیلی و در خارج از منطقه درگیری، در شمال ژونیه که منطقهای اساسا مسیحی است. روز قبل از آن و در جنوب لبنان، هموطنی دیگر با بچههایش. و در بعلبک، ایرانی دیگر. و بعید است اگر هرکدام جز شهروندی معمولی بودند، در این مناطق زندگی میکردند. اصل قضیه این است که ایرانیکشی -در همهجا- آسان و ارزان شده است.