دولتهایی که کار میآفرینند
وقتی اوایل انقلاب بسیاری از بنگاههای کارآفرینی خصوصی مثل کارخانه آزمایش، ایرانناسیونال، مینو و... از طرف دولت وقت مصادره میشد، گمان میرفت مغز اقتصادی- تعهدی دولت انقلابی و نیروهای فراانقلابی توان آن را دارد تا با مدیریت بهینه منابع، میزان اشتغالزایی و درآمد آنها را دوچندان کرده و سود حاصل را در راستای کمکردن نابرابریها و توسعه کشور هزینه کند، اما همه چیز غیرقابل انتظار بود.
مهدی دهقانمنشادی: وقتی اوایل انقلاب بسیاری از بنگاههای کارآفرینی خصوصی مثل کارخانه آزمایش، ایرانناسیونال، مینو و... از طرف دولت وقت مصادره میشد، گمان میرفت مغز اقتصادی- تعهدی دولت انقلابی و نیروهای فراانقلابی توان آن را دارد تا با مدیریت بهینه منابع، میزان اشتغالزایی و درآمد آنها را دوچندان کرده و سود حاصل را در راستای کمکردن نابرابریها و توسعه کشور هزینه کند، اما همه چیز غیرقابل انتظار بود. برای نمونه، سیدمحسن آزمایش که در دوره پهلوی با شاگرد آهنگری پا به بازار کار نهاده بود، با پشتکار خود توانسته بود کارگاه کوچکش را بعد از دو دهه به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان لوازم خانگی ایران تبدیل کند. کارخانه او با ساخت یخچال، بخاری، آبگرمکن، اجاق گاز و تختخواب فلزی بیش از هزار نفر کارکن و 400 نمایندگی در سراسر کشور داشت. پس از ملیشدن کارخانهها در تبوتاب اواخر دهه 50 مدیریت دولتی سایه بر کارخانه آزمایش افکند و موجب شد بعد از 23 سال مدیریت جدید و ناکارآمد و نافرجام این شرکت دارای بدهی و زیان انباشته شود و سرانجام ناچار به بخش خصوصی واگذار شود. این نمونه و دیگر نمونههای مشابه از تجربه مصادره بنگاههای خصوصی از طرف دولت، گفته میلتون فریدمن را ثابت کرد که معتقد بود اگر مدیریت یک شنزار را به بخش دولتی بدهید، بعد از مدتی با مشکل کمبود شن در آن شنزار مواجه خواهید شد. بعد از ناکامی مدیریت دولتی در اشتغال و کارآفرینی، دولتها برای ایجاد اشتغال مردم خود رویهای دیگر در پیش گرفتند و با ترفندهای مختلف ازجمله ارائه خدمات و تولیدات ناقص و بیکیفیت، تعداد زیادی از مردم را به شغل رساندند. کارخانههای خودروسازی داخلی با تولید یا مونتاژ محصولات بیکیفیت خود که چندین برابرِ قیمت موارد مشابه خارجی به دست مصرفکننده میرسد، توانستهاند تعداد زیادی شغل در مغازههای لوازم یدکی و گاراژهای تعمیراتی ایجاد کنند. این محصولات کمکیفیت در سالهای دارای گارانتی برای نیروهای مراکز و نمایندگی مجاز خود در سراسر کشور کار فراهم میکنند و چرخ کارخانههای لوازم یدکی را میچرخانند. بعد از اتمام دوران گارانتی تا وقتی که چهار چرخ محصول هوا رود و به اسقاطیها روان شود، نیروی کار فزاینده در تعمیرگاههای خصوصی را به درآمد میرساند. درحالحاضر حدود 90 درصد مراجعان به تعمیرگاهها، کارگاههای برق اتومبیل، جلوبندیسازها، صافکاری و نقاشیهای خودرو، خودروهای تولید داخل هستند. پرداخت ناقص هزینههای درمانی از طرف بیمههای پایه نیز سبب آفرینش خدمات بیمه تکمیلی و بهتازگی در کنار آن بیمه اکمل شده است و همین خدمات نوین بیمهای تعداد زیادی نیرو در مؤسسات بیمهای به کار گمارده است. بیمه پایه که باید تمام هزینههای درمانی بیمهشده را پرداخت کند، به قدری در این زمینه قصور دارد که بیمهشده را به سوی قراردادهای بیمه تکمیلی کشانده است و بیمه تکمیلی نیز با جایدادن تبصرهای به نام فرانشیز در قرارداد خود از پرداخت بخشی از هزینههایی که باید بیمه پایه میپرداخت و غیرقانونی نپرداخته است، خودداری میکند. همین پرداختهای مضاعف و تحمیل هزینههای اضافی بر گرده بیمهشدگان که عمدتا از کارمندان و کارگران هستند، در کارآفرینی کاذب و اشتغال افراد جدید در مؤسسات بیمهای تأثیر داشته است. دولت و مجلس همیشه به دنبال چابکسازی دولت و کمکردن گستره دیوانسالاری بودهاند اما شعارهای انتخاباتی و قولهای محلی باعث شده تا نمایندگان برای عمل به قولهای خود بهدنبال تبدیل روستاها به شهرها، زایش بخشهای جدیدی در تقسیمات کشوری یا به وجود آمدن شهرستانها و استانهای جدید باشند و این امر باعث اضافهشدن پستهای جدید در تشکیلات اداری و بهکارگیری نیروی انسانی در بدنه دولت و کارآفرینی جدید شده است. دولتهای مدرن همیشه همپای تحولات نوین گام برداشته و در عصر دانشبنیانی از مزایای آن بهره بردهاند. با وجود اینکه سیاست دولتها در کارآفرینی مولد چندان موفق نبوده اما برخی تصمیمات آنها زمینهساز اشتغالهای کاذب را فراهم کرده است. تصمیم به فیلترکردن شبکههای اجتماعی اگرچه استفاده از این شبکهها را محدود نکرده است، اما با دامنزدن به فعالیت ساخت فیلترشکنها حمایت از برخی شرکتهای دانشبنیان و اشتغال گستردهای را رقم زده و تأثیرگذاری این سیاستها در کارآفرینی مرزهای ملی را پشت سر گذاشته و شرکتهای دانشبنیان بینالمللی را هم به آب و نانی رسانده است.