|

اقتصاد و خانواده

طی هفته‌های گذشته، سخنرانی رئیس‌جمهور در «اجلاس بین‌المللی خانواده، آینده و پیوندهای ماندگار» و رویدادهای رخ‌داده در آن، سوژه رسانه‌ها بود و هرکسی براساس نگرش واقعی یا سیاسی موضعی در مورد آن اتخاذ کرد.

اقتصاد و خانواده

فرزاد  کیاست

 

طی هفته‌های گذشته، سخنرانی رئیس‌جمهور در «اجلاس بین‌المللی خانواده، آینده و پیوندهای ماندگار» و رویدادهای رخ‌داده در آن، سوژه رسانه‌ها بود و هرکسی براساس نگرش واقعی یا سیاسی موضعی در مورد آن اتخاذ کرد. اما فارغ از دیدگاه‌های موافق و مخالف آن اتفاق، اهمیت جایگاه خانواده نزد انسان و جوامع انسانی بار دیگر به صورت روشن خود را آشکار کرد. حادثه‌ای که 20 سال از وقوع آن می‌گذرد با دیدن تصویر عزیزان از دست رفته خانواده، چنان تأثیر عمیقی بر عضو دیگر خانواده می‌گذارد که او بدون توجه به جایگاه رسمی، سمت و مقام خود ترجیح می‌دهد همه آنها را فدای خانواده کند. این به طور صرف فقط ناشی از احساسات لحظه‌ای نیست -که اگر بود می‌شد با هزاران ترفند بر آن غلبه کرد- بلکه نقشی است که خانواده در سرشت آدمی دارد و هرگونه ازدست‌دادن یا به‌دست‌آوردن در آن قالب و جمع، رضایت خاطر یا رنج را چندین و چند برابر می‌کند.

اقتصاد به معنای عام، فارغ از تعاریف آکادمیک و... نیز وقتی در بستر خانواده قرار می‌گیرد، همین تأثیر را دارد. وقتی از شرایط بد اقتصادی یا هرچیز دیگری که به معیشت ربط دارد سخن می‌گوییم، اگر آن را در حوزه خانواده بررسی کنیم، تمام شاخص‌های کمی و عددی‌ رنگ کیفی نیز به خود می‌گیرند و چنان تأثیری از خود به جای می‌گذارند که بنیان خانواده را در هم می‌کوبند. مشکلات اقتصادی می‌توانند پیامد‌های جدی برای خانواده‌ها به همراه داشته باشد. افزایش فقر، بیکاری و نابرابری اقتصادی، معمولا با افزایش نرخ طلاق، کاهش نرخ ازدواج و فرزند‌آوری و حتی آسیب‌های اجتماعی همراه است. مطالعات نشان داده‌اند‌ فشارهای اقتصادی می‌توانند منجر به افزایش استرس، اختلافات خانوادگی و حتی خشونت خانگی شود. در چنین شرایطی، خانواده‌ها اغلب با چالش‌هایی در تأمین نیازهای اولیه مواجه می‌شوند که این مسئله می‌تواند بر سلامت جسمی و روانی اعضا تأثیر بگذارد. خانواده به عنوان کوچک‌ترین و بنیادی‌ترین واحد اجتماعی، جایگاه مهمی در تمامی جوامع دارد. این نهاد اولیه‌ بستری برای رشد فردی، اجتماعی و اخلاقی افراد فراهم کرده‌ و نقشی بی‌بدیل در توسعه فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی جامعه ایفا می‌کند.

در دهه‌های اخیر، افزایش هزینه‌های زندگی و کاهش قدرت خرید، چالش‌های جدی برای خانواده‌ها ایجاد کرده است. تورم، بیکاری و نوسانات اقتصادی و کاهش امید به آینده، بسیاری از خانواده‌ها را تحت فشار قرار داده و منجر به تغییراتی در ساختار و عملکرد خانواده شده است. خانواده‌ها فقط مصرف‌کنندگان منابع اقتصادی نیستند، بلکه تولیدکنندگان ارزش اقتصادی نیز محسوب می‌شوند. علاوه‌بر‌این، خانواده‌ها نقش کلیدی در انتقال ارزش‌های اقتصادی به نسل بعد دارند. ارزش‌هایی مثل پس‌انداز، علاقه به کار، مسئولیت‌پذیری مالی و مدیریت منابع اغلب در محیط خانواده آموزش داده می‌شوند و در شکل‌گیری نگرش اقتصادی فرزندان تأثیر دارند. پس می‌توان نتیجه گرفت خانواده و اقتصاد دو مفهوم جدایی‌ناپذیر هستند که به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند. درحالی‌که خانواده‌ها به عنوان مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان ارزش اقتصادی‌ نقش مهمی در توسعه جامعه دارند، اقتصاد نیز می‌تواند بنیان‌های خانواده را تقویت یا تضعیف کند. در کشوری مثل ایران علاوه‌بر مشکلات متعدد اقتصادی، نبود فضای مناسب کاری برای نیمی از جمعیت که زنان آن را تشکیل می‌دهند نیز افزونه‌ای بر مسائل دیگر است. مطالعات بانک جهانی نشان می‌دهد که در خانواده‌هایی که زنان نیز شاغل هستند شاخص‌های رفاه مانند دسترسی به آموزش و سلامت، بهبود قابل توجهی پیدا می‌کند. این مطالعات همچنین تأکید دارند‌ افزایش درآمد زنان اغلب به طور مستقیم در ارتقای کیفیت زندگی کودکان هزینه می‌شود. مشارکت زنان در اقتصاد بر رشد اقتصادی کلان نیز تأثیر دارد، به‌‌‌گونه‌ای که افزایش نرخ اشتغال می‌تواند تولید ناخالص داخلی کشور را به‌طور چشمگیری افزایش دهد.

این مطالعات اشاره می‌کند بسیاری از زنان، به‌ویژه در کشورهای در‌حال‌توسعه، با پدیده‌ای به نام بار دوگانه مواجه هستند. به این معنا که علاوه‌بر مسئولیت‌های شغلی، همچنان مسئولیت‌های سنگین خانه‌داری و تربیت فرزندان بر عهده آنهاست که توان آن را دارند‌ از عهده آن برآیند؛ این موضوع در مورد مردان کمتر صادق است. آنچه بیش از همه بر آن تأکید می‌شود، این است که مشارکت زنان در تصمیم‌گیری‌های مالی و بازارکار، نه‌تنها به بهبود وضعیت مالی خانواده‌ها کمک می‌کند، بلکه اثرات مثبتی بر رفاه اجتماعی و اقتصادی جامعه نیز دارد. بنابراین تقویت نقش زنان در اقتصاد خانواده از طریق آموزش، کاهش تبعیض و حمایت‌های اجتماعی، نه‌تنها به سود خانواده‌ها، بلکه به‌نفع جامعه است. پس سرمایه‌گذاری در توانمندسازی اقتصادی زنان یکی از کارآمدترین راهکارها برای کاهش فقر و افزایش توسعه پایدار است. بنابراین توجه به سیاست‌ها و برنامه‌هایی که بتوانند تعادلی متوازن میان اقتصاد و خانواده ایجاد کنند ضروری است. جامعه‌ای که از خانواده‌های سالم و پایدار برخوردار باشد، می‌تواند از اقتصادی پویا و پیشرفته بهره‌مند شود؛ چراکه خانواده پایه‌ای‌ترین سرمایه اجتماعی و انسانی هر جامعه است. پس آقای رئیس‌جمهور، لطفا دست بجنبانید که خیلی زود دیر می‌شود.