بگذاریم برجام بماند
برای دومینبار است که این عنوان را برای یادداشتی در دو بازه زمانی متفاوت برمیگزینم. حدود چهار سال و نیم قبل (ششم شهریور ۱۳۹۶) چند ماه پس از رویکارآمدن ترامپ، یادداشتی در همین ستون و تحت همین عنوان نوشتم. از یاد نبردهایم که ترامپ به صراحت برجام را بدترین توافق تاریخ آمریکا توصیف میکرد. او اعتقاد داشت توافق هستهای یکی از بدترین توافقهایی است که در عمرش دیده است.
برای دومینبار است که این عنوان را برای یادداشتی در دو بازه زمانی متفاوت برمیگزینم. حدود چهار سال و نیم قبل (ششم شهریور ۱۳۹۶) چند ماه پس از رویکارآمدن ترامپ، یادداشتی در همین ستون و تحت همین عنوان نوشتم. از یاد نبردهایم که ترامپ به صراحت برجام را بدترین توافق تاریخ آمریکا توصیف میکرد. او اعتقاد داشت توافق هستهای یکی از بدترین توافقهایی است که در عمرش دیده است. به گفته ترامپ: «این توافق کاملا یکسویه، علیه ایالات متحده و رک بگویم، علیه بخش اعظم خاورمیانه است». همین یک جمله ترامپ کافی بود تا ایران بزرگترین دستاورد دیپلماسی خود را ارج گذاشته و همه امکانات خود را برای حراست از آن به کار گیرد. بعید میدانم کسی از تأثیرات ویرانگر خروج آمریکا از برجام بیاطلاع باشد. آمار و ارقام تورم، بیکاری، هزینههای معیشتی و فقر و فلاکت مردم افسانه نیست و جملگی آثار شوم تحریمهایی است که همچون اختاپوس اقتصاد کشور را در خود گرفته است. بر اساس آمار رسمی کشور شاخص فلاکت بهعنوان مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری از 33/8 درصد در پایان سال ۹۰ به رقم 49/6 درصد در پایان سال ۱۴۰۰ رسیده که بالاترین شاخص فلاکت در ۱۱ سال گذشته است. یک سال از زمان تصمیم نظام برای آغاز مجدد مذاکرات هستهای میگذرد. همزمانی این امر با انتخابات ریاستجمهوری برای کشور ناگوار بود و موضوعی را که قاعدتا «ملی» و فراجناحی است، به مناقشات سیاسی در داخل سنجاق کرد. پنج دور مذاکرات در دولت قبل با دستاوردهایی که امروز دولت سیزدهم آن را مطالبه میکند، کنار گذاشته شد. سکان به دست افراد جدیدی داده شد که امروز خود اعتراف میکنند چیزی بیشتر از آنچه در مذاکرات دولت قبل مورد توافق قرار گرفته بود، نمیتوان از طرف مقابل گرفت. حسن روحانی در آخرین حضور در پاستور به صراحت گفت: «اگر همین امروز به آقای عراقچی اختیار بدهیم در عرض چند روز توافق را نهایی میکند و تحریم هم برداشته میشود». وزیر نفت کشور دولت سیزدهم اندکزمانی پیش از بحران اوکراین و در بحبوحه مذاکرات وین و احتمال توافق، گفته بود بسیاری از شرکتهای بزرگ با ارسال نامههای الکترونیک (ایمیل) مباحثات برای شرکت در پروژههای نفت و گاز در جمهوری اسلامی ایران را آغاز کردهاند. به نظرم همین یک جمله وزیر برای غلبه بر تردیدها و اتخاذ تصمیم شجاعانه سیاسی در نهاییکردن توافق در مذاکرات وین کفایت میکند. این سخن از زبان دولتمردی مسئول در کابینه رئیسی است و نه ادعای بیژن نامدارزنگنه. سخن وزیر دولت سیزدهم در حالی بیان میشود که وزارت نفت عراق صادرات این کشور در ماه مارس را بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار اعلام کرده است. گفته میشود این بالاترین رقم درآمدهای نفتی در ۵۰ سال اخیر و بر اساس تخمینها معادل فروش دو سال اخیر نفت ایران پس از اعمال تحریمهای ناشی از مناقشه هستهای است. چه کسی در مقابل این فرصتسوزی مسئول و پاسخگو است؟ در شرایطی که جنگ در اوکراین فرصت دیگری برای ورود عزتمندانه به بازار نفت و ایفای نقش در بازار گاز مورد نیاز اروپا را فراهم کرده، کشور درگیر حل بحران! کنترل قیمت مرغ و تخممرغ و گوجهفرنگی و پیامدهای ارز ترجیحی در تأمین داروی بیماران نیازمندی است که کمبودها برایشان در حکم حیات و ممات است. آیا این باید سرنوشت کشوری باشد که با برخورداری از یک درصد سرزمین و جمعیت، بیش از هفت درصد از منابع جهان را در اختیار دارد؟ اخبار مذاکرات به نحو بیسابقهای برای مردم گرفتار حداقلهای زندگی عادی و شرافتمندانه کسلکننده شده است. امیرعبداللهیان مدام از «زیادهخواهی آمریکا و خطوط قرمز ایران» سخن میگوید و هر چند روز یک بار آن را تکرار میکند. تا جایی که این امر طنازان شوخطبع را به ذوق آورده و کلمات قصار ایشان تحت عنوان «برنامه هفتگی مذاکرات هستهای» در فضای مجازی دست به دست میگردد. البته تاکنون کسی نتوانسته از این عبارت ایشان به مثابه کلیدی که به هر دری میخورد ولی هیچیک از آنها را باز نمیکند، رمزگشایی کند. او یک بار شهامت به خرج داد و از فداکاری و آمادگی فرماندهان ارشد سپاه برای ایثار جهت عبور از بنبست مذاکرات سخن گفت، ولی پس از واکنش تند روزنامه معروف و برخی اصولگرایان پا پس کشید و عقبنشینی کرد. این روزها لحن آمریکا مجددا به تندی گرایش پیدا کرده و از زبان بایدن صراحتا در مخالفت با خروج سپاه از لیست تروریستی سخن گفتهاند. موضوعی که هرچند ارتباط مستقیم با توافق برجام ندارد، ولی ظاهرا یکی از مهمترین خطوط قرمزی است که امیرعبداللهیان از آن سخن گفته است. اگرچه به باور نگارنده این موضع آمریکا نیز در چارچوب چانهزنیهای دیپلماتیک و البته در پاسخ به برخی اقدامات اخیر است. آمریکا خواهان احیای برجام و توافق با ایران است هرچند عنصر زمان در آن مؤثر است. ظرافت دیپلماسی در استفاده از فرصتهایی است که به دلیل شرایط متغیر هستند. به همین دلیل همچون چند سال قبل، با کورسویی از امید بار دیگر بر آن شدم با درخواست برای توافقی که گرهگشای شرایط فلاکتبار اقتصادی و فراهمشدن فرصتهای سیاسی و دیپلماتیک برای کشور است بار دیگر عنوان «بگذاریم برجام بماند» را برای یادداشت هفتگی خود برگزینم.