|

ناامیدی، بستری برای نفوذ

در یکی از روزنامه‌های صبح تهران، مطلبی با عنوان ناامیدی، بستری برای نفوذ درج شده و به‌درستی ناامیدی را عاملی برای نفوذ دشمنان قلمداد کرده است و صدالبته با تأیید صحت این امر می‌توان به نتایج ناامیدی که نهایتا به فروپاشی انسان و جامعه می‌انجامد، اشاره کرد.

در یکی از روزنامه‌های صبح تهران، مطلبی با عنوان ناامیدی، بستری برای نفوذ درج شده و به‌درستی ناامیدی را عاملی برای نفوذ دشمنان قلمداد کرده است و صدالبته با تأیید صحت این امر می‌توان به نتایج ناامیدی که نهایتا به فروپاشی انسان و جامعه می‌انجامد، اشاره کرد.

در نوشته یادشده به‌ صورتی تلویحی به فضای ناامیدی در کشور به‌گونه‌ای اشاره شده، اما اینکه چاره رفع ناامیدی را بیان کنند و نسخه‌ای برای رفع این معضل بنویسند، دیده نمی‌شود و البته اشاره شده ملتی که آینده درخشانی پیش‌روی خود تنظیم نکند، به‌مثابه ملتی است که آینده ندارد.

ملاحظه می‌شود که نفود معلولی است برخاسته از ناامیدی؛ یعنی اگر ناامیدی در جامعه وجود نداشته باشد، جایی برای نفوذ باقی نمی‌ماند و این البته سخنی درست است. چندی پیش نوشتیم که اولین گام در اجرای «جهاد تبیین» که از سوی رهبر انقلاب اعلام شده، صداقت در بیان و اجرای مسئولان است. اگر مسئولان کلام خود را با صداقت و درستی و البته کامل به مردم عرضه کنند، دشمن نمی‌تواند با دستاویز قرار‌دادن جملات و کلمات بیان‌شده، سوءاستفاده کند تا نیاز به جهاد تبیین باشد. یقینا اگر عملی نادرست باشد، از جهاد تببین کاری ساخته نیست؛ چرا‌که جهاد امر مقدسی است و نمی‌تواند در خدمت نادرستی و کلمات و حرکات کذب باشد. بنابراین برای حرکت در جهت جهاد، تبیین در درجه اول باید کلام و عمل داخلی محکم، متین و صادقانه باشد تا امکان سوءاستفاده دشمن در حداقل قرار گیرد.

به همین ترتیب عوامل مؤثر در ناامیدی مردم باید هرچه کم‌رنگ‌تر شود تا امید در مردم قوت پیدا کند و نفوذ با دیوار غیرقابل‌نفوذی مواجه شود؛ والا اگر در دیوار رخنه پیدا شد، نفوذ از همان نقطه وارد می‌شود.

امید را نمی‌توان مانند واکسن به انسان‌ها تزریق کرد و با کلمات و اظهار برخی نقاط قوت برای مردم امید ایجاد کرد. این درست است که خوشبختانه باوجود کینه دشمنان، نیروهای مسلح ما به قدرتی موشکی مجهز شده است و هرچه توانمندتر باید ادامه یابد، اما اینکه بگوییم به این دلیل امید در دل مردمان‌ ما زنده شده است، چیزی جز وهم نیست. مردم در بخش‌های گوناگون کار و حرفه و وابستگی‌های زندگی، امید را در آینده خود می‌بینند و هرکدام حسب موقعیت خود از اوضاع روزگار امیدوار یا ناامید می‌شوند. اگر بخواهیم بدانیم چگونه مردم امیدوار خواهند بود، سراغ اقشار مختلف مانند تولیدگران، تجار، دانشجویان، استادان، قاضیان، فرهنگیان، کاسب‌های کوچه و بازار، رفتگران، کشاورزان و دیگر اقشار برویم و بپرسیم آیا به آینده خود امیدوار هستند یا دلواپسی آینده خود و فرزندان خود را دارند و تا چه حد به آینده امیدوارند؛ آنگاه در پی امیدوار‌کردن آنها از طریق حل مسائل باشیم. اصلا چرا نفوذ را عامل می‌دانیم. فرض کنیم اصلا نه نفوذی بوده و نه خبائث رسانه‌ای و فضای مجازی. آیا روش مواجهه با مشکلات و تعریف مشکلات و راه‌حل‌های رفع مشکلات کشور و البته مردم درست است و قابل اتکا؟

رهبر انقلاب بارها گفته‌اند که فرض کنیم (و حتم بدانیم) تحریم‌ها 10 سال به طول می‌انجامد. در دولت آقای روحانی هیچ اقدامی برای ساماندهی و سیستم‌دهی کشور حسب تحریم صورت نگرفت و متقابلا از سوی ظاهرا دلسوزان انقلاب یا به ایشان دشنام داده می‌شد یا سنگ‌اندازی برای کاری که احیانا می‌خواستند انجام دهند و به این‌ ترتیب اعتماد مردم به نظام و امید به آینده را خدشه‌دار می‌کردند؛ بااین‌حال، هیچ‌کس اعم از اقتصاددانان، روشنفکران، روحانیون، اصولگرایان یا اصلاح‌طلب‌ها نگفتند که آقای روحانی، شما باید چنین عمل کنید و در رأس آن هم مجلس بود که به جای راهنمایی و ارائه طریق، روش تهمت را پیگیری می‌کرد. اینک نیز تفاوت چندانی با گذشته ندارد؛ جز آنکه حلقه محاصره کشور از سوی اذناب استکبار یعنی هم‌پیمانان اسرائیل در جنوب و غرب و شمال غربی و شرق به نمایندگی از آمریکا و وهابیون تنگ‌تر شده است و دولت سیزدهم با وجود تغییر شیوه دولتمردی در مواجهه با مردم و سفرهای پی‌درپی به نقاط کشور، هیچ طرح و اولویت‌گذاری‌ای برای مقابله با تحریم 10ساله و حفظ ایران عزیز ندارد و درست مانند دولت قبلی، هیچ‌کس به او نمی‌گوید چه کند؟ همچنان اسراف و صرف منابع طبیعی کشور و سیستم مصرفی و الگوی زندگی شبه‌آمریکایی شهری دنبال می‌شود. می‌خواهم سؤال کنم آیا کشوری که بزرگ‌ترین تحریم‌ها را تحمل می‌کند و 10 سال آینده هم در تحریم است و دشمنان از همه طرف به او چنگ و دندان نشان می‌دهند، می‌تواند چنین ادامه دهد؟

1- در عین بی‌آبی هیچ تلاشی برای مقابله با آن نمی‌کند و هیچ روش و سیستم خاصی را به‌ کار نمی‌گیرد.

2- در مصرف برق شهری همچنان می‌تازد و تولید کارخانه‌ها را به نفع روشنی خیابان، منازل و مغازه‌ها قطع می‌کند.

3- در مصرف بنزین رشد شتابان دارد و به‌زودی واردکننده بنزین می‌شود. 4- واردکننده میلیون‌ها تن محصول کشاورزی است و کوششی برای حل موضوع ندارد. 5- محیط زیست و آب‌های زیرزمینی آن رو به نابودی‌ است و مقابله‌ای با عوامل آن نمی‌کند. آیا یک حکمرانی صحیح این همه وادادگی دارد؟ 6- پس از یک‌ دوره دشنام به دولت دوازدهم و بدبین‌کردن مضاعف مردم به آن دولت، در این دولت با وجود تبلیغات مثبت، عوامل حکمرانی برای دولت، مردم را به تولیدگران داخلی از‌جمله خودروسازان بدبین می‌کنند و می‌خواهند نفس همین خودروسازان را ببرند و همچنان روح مردم را در حسرت خودروی خارجی می‌آزارند و خودروی داخلی را ارابه مرگ می‌خوانند و هنرشان تصویب واردات خودرو از کشورهایی است که ما را تحریم کرده‌اند‌.

7- هیچ‌کس به دولت سیزدهم نمی‌گوید چه کار باید بکند. همان کسانی که در دوره دولت دوازدهم نگفتند که دولت چه کار کند، اینک هم نمی‌گویند و ازجمله مجلس محترم. امید چگونه می‌تواند در دل مردم زنده شود؟ مردم باید ببینند که در جهت حفظ و آبادانی کشور و دفع بلایا، حکمرانی همت گماشته است؛ والا دنبال نفوذ و نفوذگران رفتن، کاری از پیش نمی‌برد؛ زیرا رخنه‌ها در دیوار وجود دارد و همچنان این جمله معروف به ذهن متبادر می‌شود که «مارادونا را ول کن، غضنفر را بگیر».