خوشبینی محتاطانه توافق هستهای
پنج هفته پس از مذاکرات غیرمستقیم نمایندگان ایران و آمریکا در قطر به ابتکار جوزپ بورل، معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا، هتل کوبورگ وین از پنجشنبه گذشته بار دیگر به مرکز تلاشهای دیپلماتیک برای احیای توافق هستهای ایران با قدرتهای جهان تبدیل شده است.
پنج هفته پس از مذاکرات غیرمستقیم نمایندگان ایران و آمریکا در قطر به ابتکار جوزپ بورل، معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا، هتل کوبورگ وین از پنجشنبه گذشته بار دیگر به مرکز تلاشهای دیپلماتیک برای احیای توافق هستهای ایران با قدرتهای جهان تبدیل شده است. دور جدید مذاکرات که این بار نیز به ابتکار نماینده اتحادیه اروپا از سر گرفته شد، نمایانگر عمق نگرانی اتحادیه از شکست احتمالی مذاکرات است. با آنکه جزئیات طرح آقای بورل علنی نشده، گفته میشود نماینده اتحادیه و هماهنگکننده مذاکرات احیای برجام، با جمعبندی هفت دور مذاکره قبل و با محوریت متنی که در آخرین روزهای دولت روحانی مورد توافق ایران و آمریکا قرار گرفت، در تلاش برای احیای توافقی است که به تأیید تحلیلگران به علت مواضع سرسختانه دو طرف اصلی عملا آخرین نفسهای خود را میکشید. جوزپ بورل قبل از آغاز دور جدید مذاکرات در مصاحبه با فایننشالتایمز درباره ابتکار جدید خود گفته بود: «متنی را روی میز گذاشتهام که در آن، رفع تحریمها و گامهای هستهای برای احیای برجام به تفصیل شرح داده شدهاند. این متن توافق بینقصی نیست؛ ولی بهترین توافقی است که در آن به همه عناصر ضروری پرداخته شده و دربردارنده مصالحههای سخت از سوی همه طرفهاست».
نمایندگان سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان روز جمعه در دومین روز دور جدید مذاکرات با صدور بیانیهای مشترک بار دیگر از ایران خواستند خواستههای غیرواقعی و فرابرجامی خود ازجمله مسائل نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کنار بگذارد و تصمیم نهایی را بگیرد. دور جدید مذاکرات در شرایطی آغاز شد که براساس شواهد موجود، ایران شرطی خارج از برجام مطرح نکرده است. مشاور تیم مذاکرهکننده ایران گفته است که مسئله سپاه هرگز از شروط ایران در مذاکرات نبوده. باوجوداین مشکل دور جدید مذاکرات که ظاهرا بیانیه نمایندگان سه کشور اروپا به آن معطوف است، مشروطکردن توافق به بستهشدن پرونده اماکن مشکوک از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. پروندهای که پس از مواضع سرسختانه ایران در مذاکرات گشوده شده و و رافائل گروسی با مانور سیاسی آن را به قطعنامه ماه ژوئن در شورای حکام به موضوعی با درجه اهمیت بالا در فعالیتهای هستهای ایران تبدیل کرد. میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه که دستیابی به توافق را نه چند هفته بلکه چند روز آینده بیان کرد، در صورت صحت، نمایانگر توافق احتمالی درباره مانع جدید است. هرچند سابقه نشان داده که اظهارات نماینده روسیه از اعتبار چندانی برخوردار نیست؛ ولی با توجه به اظهار امیدواری انریکه مورا درباره در دسترس بودن توافق، میتوان آن را تا حدودی مقرون به صحت ارزیابی کرد.
عبور از شرط جدید ایران با توجه به سیاسیبودن کار رافائل گروسی، مدیرکل در بازکردن مجدد پروندهای که قبلا بدون ذکر آن در توافق ۲۰۱۵، بسته شده بود، کار چندان دشواری نیست و در صورت خواست و اراده سیاسی میتوان آن را مختومه اعلام کرد. کمااینکه صدور قطعنامه ماه گذشته از سوی آژانس نیز اقدامی کاملا سیاسی و با هدف وادارکردن ایران به کنارهگیری از شروط غیربرجامی و ازجمله مسئله سپاه بود؛ بنابراین به نظر میرسد در صورت مقرون به صحت بودن تصمیم ایران در کنارهگیری از شرط قبلی موارد دیگر حلشدنی است و میتوان خوشبینی محتاطانهای را در دستیابی به توافق گمانهزنی کرد. شرایط جهان در پرتو جنگ اوکراین، بحران انرژی اروپا با توجه به نزدیکی به فصل سرما، تشدید اختلافات آمریکا و چین پس از سفر نانسی پلوسی به تایوان و شرایط نامساعد اقتصادی ایران، نیاز به عبور از پرونده هستهای را برای همه طرفهای درگیر مذاکرات به اولویتی سطح بالا تبدیل کرده است.
برای بایدن توافق با ایران دستاورد بزرگی برای حزب دموکرات است که با توجه به در پیش بودن انتخابات کنگره روزهای دشواری را پشت سر میگذارد؛ اما مهمتر از انتخابات کنگره، احیای برجام، اطمینان از فعالیتهای هستهای ایران است که مسئلهای فراحزبی و درخور اهمیت از نظر امنیتی برای آمریکاست.
توافق هستهای اما برای اروپا اهمیتی فراتر از نگرانیهای آمریکا و ملاحظات اقتصادی ایران دارد. تلاشهای چند دهه قاره سبز برای کاهش وابستگی به آمریکا از نظر امنیتی و انرژی در پرتو جنگ اوکراین عملا رنگ باخت. دودستگی کشورهای اتحادیه در بحران اوکراین و وابستگی بیش از ۸۰ درصدی برخی از این کشورها به روسیه در تأمین انرژی شرایط دشواری را پیشروی اروپا قرار داده است. توافق با ایران از آن نظر برای اتحادیه اهمیت دارد که علاوه بر کاهش نگرانیهای امنیتی و صلح جهان، ایران را به بازیگری تأثیرگذار در عرصه انرژی تبدیل خواهد کرد که میتواند در کنار گزینههای دیگر، عبور از بحران را برای قاره سبز آسانتر کند. به نظر میرسد این امر، فصل مشترکی است که میتواند ایران و اتحادیه اروپا را به تفاهم برد-برد نزدیک کند. موضوعی که باید در کانون توجه سیاستگذاران ایران قرار داشته باشد.
در ایران، رئیسی یک سال پس از پیروزی و جلوس در پاستور، به این باور رسیده که تحقق وعدههایی که در مبارزات انتخاباتی داده بود، در گرو توافق هستهای، رفع تحریمها، عادیشدن تعامل اقتصادی با جهان، فروش بیدغدغه نفت و واریز درآمدهای حاصل از آن به خزانه است.
به بیان دیگر، رئیسی هم مثل سلف خود پس از رویارویی با واقعیتهای کشور به این درک رسیده که بدون توافق هستهای نمیتوان کشور را اداره کرد و به مطالبات مردم پاسخ قانعکنندهای داد.
گفته میشود آمریکا نیز با عقبنشینی محسوس موضوع «تضمین» را حداقل تا پایان دوره بایدن در عدم خروج از توافق و انتفاع اقتصادی ایران حل کرده است. بورل در مقاله مورد اشاره بهطور ضمنی نوشته بود «در تهران بعد از تجارب منفی سالهای اخیر، تحفظهای مهمی بر سر اجرای کامل توافق وجود دارد. باوجوداین، توافق روی میز، عزم همه طرفهای برجام برای اطمینان از دوامپذیری آن را نشان میدهد و ازجمله شامل تعهد جو بایدن و آمریکا در این زمینه است. در نتیجه، این توافق از حفاظهای بهتری در برابر اقدامات یکجانبه برای تضعیف آن برخوردار است».
اگر گمانهزنیهای مربوط به دستیابی به توافق و اظهارات اولیانوف درباره همراهی روسیه و چین با توافق احتمالی مقرون به صحت باشد، میتوان با احتیاط از احتمال برخاستن دود سفید از هتل کوبورگ وین سخن گفت.