اصل ایستایی و پویایی
دو اصل حاکم بر جامعه از نظر واضع مفهوم جامعهشناسی، یعنی اگوست کنت، در کتاب فلسفه اثباتی عبارتاند از اصل ایستایی و اصل پویایی. اصل ایستایی همان نظم حاکم بر جامعه است و اصل پویایی ناظر بر تغییرات و پیشرفت. دو دغدغه مهم جامعهشناسان کلاسیک پاسخ به دو سؤال بوده است
دو اصل حاکم بر جامعه از نظر واضع مفهوم جامعهشناسی، یعنی اگوست کنت، در کتاب فلسفه اثباتی عبارتاند از اصل ایستایی و اصل پویایی. اصل ایستایی همان نظم حاکم بر جامعه است و اصل پویایی ناظر بر تغییرات و پیشرفت. دو دغدغه مهم جامعهشناسان کلاسیک پاسخ به دو سؤال بوده است که 1. نظم چگونه ممکن میشود و 2. تغییرات اجتماعی چرا و چگونه رخ میدهند. تأکید بیشتر اگوست کنت و برخی جامعهشناسان معطوف به نظم و ایستایی بوده و اینکه چگونه میتوان پویایی و تغییرات را مدیریت و کنترل کرد. به قول آدورنو مسئله کنت این بود که چگونه باید مهار عنصر پویایی را در دست گرفت. پیشرفتهای تکنولوژی بهویژه در حوزه پلتفرمها و پیامرسانهای اجتماعی مجازی این موضوع را مطرح ساخته است که برای فهم پویایی و تغییرات و چه بسا خود جامعه باید تکنولوژی را فهمید. برای سیاستمداران تغییرات در تکنولوژی ابزاری و تکنیکی نشاندهنده اصل پویایی و پیشرفت جامعه است؛ درحالیکه باید مهار تکنولوژیهای معطوف به پیامرسانها و گفتوگوهای اجتماعی را در دست گرفت و محدود کرد. به عبارتی فهم قانونگذاران و سیاستمداران این است که تصویر پویایی و پیشرفت را باید در تغییرات تکنولوژی سخت و به قول شریعتی در آهن دید و واقعیت شگفتآور این است که هیچگونه تغییرات اجتماعی را به رسمیت نمیشناسند و منکر آن میشوند و اگر عینیت آن را در قالب خواست و مطالبات جمعی ببینند، سعی در دستکاری آن دارند. خلاصه اینکه اولویتدادن و توسعهدادن به تکنولوژی ابزاری و مهارکردن تغییرات تکنولوژیکی ناظر بر گفتوگوی تغییر اجتماعی نوع نگاه به اصل پویایی و پیشرفت در میان دولتمردان ما است. بر همین اساس است که نیروهای فنی و تکنیکی برتری دارند. اینگونه میتوان بیان کرد که علایق تکنیکی و فنی دولتمردان تا حدی به رشد علوم دقیقه و فناوریهای مبتنی بر آن منجر شده است؛ درحالیکه عدم علاقهمندی به فهم گروههای مختلف اجتماعی، عدالت توزیعی، عدالت اجتماعی و تغییرات اجتماعی باعث شده نتایج دانشهای مبتنی بر آنها کمتر مورد استفاده قرار گیرد. از نظر برخی دولتمردان و سیاستمداران عقلانیت در توسعه تکنیک و فن است؛ درحالیکه خواستهای معطوف به تغییر اجتماعی و فرهنگی غیرعقلانی و مخل ایستایی شمرده میشوند. چون پیشرفت در تکنیک و فن با نظم و ایستایی موجود همراه است. از منظر آنها، نسل جدید بهویژه دختران که خواهان تغییر آداب و رسوم، هنجارها و برخی قوانین که در شکلگیری آنها نقش نداشتهاند، هستند، مصداق بارز وجه غیرعقلانی شمرده میشوند؛ اما گاهی به غیرعقلانی انگاشتن نسل جدید بسنده نمیشود؛ بلکه معترضان و کسانی را که خواهان تغییر در مناسبات اجتماعی هستند، شخصیتهای ضد اجتماعی و بیمار تلقی میکنند که باید به روانپزشک و روانشناس ارجاع داده شوند. به دانشآموزان و دانشجویان منتقد و معترض به ایستایی اجتماعی برچسب روانپریش زده میشود. این به آن معنا است که در اصل پویایی مدنظر دولتها، نیروهایی که خواهان تغییرات اجتماعی هستند، شخصیتهای بیمار و نیازمند روانکاوی و رواندرمانی تلقی میشوند که با سازوکار علومی مانند روانپزشکی باید مطیع و فرمانبردار شوند. از نگاه برخی سیاستمداران در عرصه اجتماعی هیچ چیز متفاوت و جدیدی نمیتواند وجود داشته باشد و پویایی و تغییر در این زمینه به رسیمت شناخته نمیشود و قوانین و هنجارهای قبلی کماکان بدون تغییر میماند. در اصل پویایی مدنظر دولتمردان، تغییرات در حوزه عدالت، آزادی و بازشناسی گروههای مختلف اجتماعی مسکوت گذاشته میشود. اعتراضات و ناآرامیها نشان داد که نمیتوان اصل پویایی و پیشرفت را صرفا در تکنیکهای ابزاری و فنی خلاصه کرد، بهایندلیل که مسائل اجتماعی و اقتصادی با این نگاه حل نخواهد شد. چنین نگاهی به اصل پویایی، تصویر کاملا ناقصی از واقعیت در حال تغییر به دست میدهد. لازم است بصیرتی بیشتر به جامعه و اصل پویایی نسبت به آنچه در اذهان و افکار سیاستمداران و دلتمردان است، شکل گیرد. چنین نگاهی در سیاستهای اصلاحی دانشگاه و بازنگری دروس هم به چشم میخورد. از این منظر، دانشگاه پویا دانشگاه مبتنی بر گسترش فن و تکنیک و به طور کلی توسعه عقلانیت ابزاری است. دانشگاهی که در خدمت توسعه فنون مدنظر صنعت و حرفهها است، نه محلی به قول آدورنو، برای تفکر آزاد و مستقل. دانشگاه بهمثابه بنگاه اقتصادی و تجاری. چنین رویکردی به دانشگاه در کشور ما نیز مانند سایر کشورها در حال گسترش است. اگر نیک بیندیشیم متوجه میشویم همانگونه که پویایی در عقلانیت ابزاری و تکنیکی را به رسمیت شناختیم و روی آن سرمایهگذاری کردهایم و دستاوردهای بزرگی داشتهایم که امروز به آن افتخار میکنیم، با به رسمیت شناختن اصل پویایی اجتماعی، و نه نادیده انگاشتن، کوچکشمردن یا دستکاری کردن آن و بازشناسی خواست گروههای متکثر اجتماعی میتوانیم دستاوردهای مهمی در حوزه عدالت اجتماعی، اقتصادی و انسجام و همبستگی بیشتر داشته باشیم. با بهرهگیری از عقلانیت تکنیکی بهویژه در حوزه دفاعی قدرتمند هستیم و از توان بازدارندگی بالایی برخورداریم. امید است با توجه بیشتر به مباحث حوزه عدالت اجتماعی و اقتصادی و توجه به خواست گروههای مختلف اجتماعی در ابعاد اجتماعی و اقتصادیِ پویایی نیز پیشرفت بیشتری داشته باشیم.