|

خلیج فارس و مشکلات ما

یکشنبه گذشته، 10 اردیبهشت، روز خلیج فارس بود. این روز با مراسمی معدود و کم‌فروغ گذشت؛ اما مسائل خلیج فارس باقی است. موقعیت ایران در این پهنه آبی که تنها پنجره ما به آب‌های آزاد و راه اصلی تجارت ما با جهان خارج است، به‌‌طور نسبی در حال ضعیف‌شدن است.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

یکشنبه گذشته، 10 اردیبهشت، روز خلیج فارس بود. این روز با مراسمی معدود و کم‌فروغ گذشت؛ اما مسائل خلیج فارس باقی است. موقعیت ایران در این پهنه آبی که تنها پنجره ما به آب‌های آزاد و راه اصلی تجارت ما با جهان خارج است،  به‌‌طور نسبی در حال ضعیف‌شدن است. تا جنگ جهانی اول، ایران تنها قدرت منطقه‌ای مستقل در کرانه‌های این آبراه بود و تا دهه‌های 70 و 80 میلادی نیز توانست تا حدودی تفوق خود را حفظ کند. با وجود آنکه امتیازات ژئوپلیتیک ایران در خلیج فارس بسیار برتر از هفت کشور دیگر است؛ اما به دلایل زیر موقعیت ما در این دریا با تهدیداتی ساختاری مواجه است:

1- سواحل ایرانی در حال ازدست‌دادن اهمیت و موقعیت تاریخی خود در خلیج فارس هستند. بنادر و فرودگاه‌ها در سواحل عربی با سرعتی شگفت‌آور توسعه یافته‌اند و به مقصد اصلی بار، بازرگان، جهانگرد، روزنامه‌نگار و... در خلیج فارس تبدیل شده‌اند. در سال 2021 تنها 27.7 میلیون توریست بین‌المللی به کشورهای عضو شورای همکاری سفر کردند. مطابق شاخص عملکرد بنادر جهانی که از طرف بانک جهانی و GMICPP منتشر می‌شود، چهار بندر در جنوب خلیج فارس در بین پنج بندر با بهترین عملکرد در سال 2021 در سطح جهانی بوده‌اند. فرودگاه دوبی نیز با جابه‌جایی حدود 90 میلیون مسافر در سال سومین فرودگاه بزرگ جهان از نظر تردد مسافر بین‌المللی است. سواحل عربی همچنین از نظر تراکم حضور رسانه‌ها و خبرنگاران بین‌المللی و نیز برگزاری مسابقات ورزشی و... موقعیت ممتازی برای خود فراهم کرده ‌است. هم‌زمان جمعیت پنج کشور جنوبی خلیج فارس و استان‌های ساحلی عربستان در 50 سال گذشته بین هفت تا 33 برابر افزایش یافته و به حدود 33 میلیون نفر رسیده است. این در حالی است کرانه‌‌های ایرانی بسیار عقب مانده‌اند و جمعیت شهرهای ساحلی ما از حدود 3.5 میلیون نفر تجاوز نمی‌کند.

2- گسترش روابط اقتصادی دنیا و به تبع آن دیگر انواع روابط با سواحل عربی بر موقعیت کشورهای ساحلی در برابر هم بسیار تأثیرگذار است. علاوه بر روابط سنتی و گسترده سواحل عربی با غرب، در سال‌های اخیر روابط این سواحل با چین نیز تحول فوق‌العاده‌ای یافته و اکنون این سواحل به منبع اصلی تأمین نفت چین تبدیل شده‌اند. درحالی‌که سهم ایران از تجارت بین‌الملل طی نزدیک به 50 سال گذشته سیر نزولی داشته و از 1.1 درصد در سال 1974 به 24‌صدم درصد در سال 2022 رسیده، امارات به‌تنهایی به‌عنوان یک هاب تجاری در سال 2022 معادل 1024 میلیارد (1.024 تریلیون) دلار مبادلات تجاری با جهان داشته است. بدیهی است که چنین روندی در صورت ادامه چه تأثیر سوئی بر ژئوپلیتیک ایران می‌تواند داشته باشد. بهره‌برداری نامتناسب قطر از منابع گازی مشترک مثال دیگری در این زمینه است.

3- چنین توسعه نامتوازنی در کرانه‌های خلیج فارس، می‌تواند همه مسائلی را که در این پهنه آبی برای ما مهم است، تحت تأثیر قرار دهد. یکی از این مسائل نام خلیج فارس است. آنچه موجب پیدایش این نام در حوالی سال 500 قبل از میلاد و تثبیت آن در دوهزارو 500 سال شد، این بود که سواحل ایران مقصد خارجیانی بود که به خلیج فارس می‌آمدند؛ چرا‌که بنادر ایران تا این اواخر با فاصله زیاد بنادر و انبارگاه‌های اصلی خلیج فارس بودند و ایران قدرت اصلی این دریا بود. این توسعه نامتوازن می‌تواند بر امور دیگری مانند کنترل سنتی ایران بر تنگه هرمز و اختلاف بر سر برخی جزایر نیز تأثیر سوء خود را داشته باشد.

4- درحالی‌که حفظ نام خلیج فارس به‌عنوان قدیمی‌ترین نام یک پهنه آبی در جهان برای ایرانیان به‌عنوان یک میراث فرهنگی و نشانه موقعیت تاریخی آنها در خلیج فارس مهم است، به نظر می‌رسد که در سال‌های اخیر حساسیت مقامات و شاید برخی از مردم ما در برابر استمرار استفاده از نام ناقص یا مجعول برای این دریا رو به کاهش بوده است. در برابر استفاده برخی دولت‌ها و گروه‌های نزدیک به ایران، برخی بر آن‌اند که باید «محظورات دوستان عرب» و به‌تازگی «دوستان روسی و چینی» خود را در این رابطه در نظر بگیریم و حساسیت زیادی در این مورد نشان ندهیم. کسانی که چنین نظری دارند، باید متوجه باشند که دامنه محظورات این دوستان به نام خلیج فارس محدود نخواهد ماند و همان‌طورکه در بیانیه اخیر چین و شورای همکاری دیدیم، می‌تواند به سایر مسائل، از‌جمله مسئله سه جزیره هم بکشد.

5- افزایش شکاف در درجه توسعه‌یافتگی دو کرانه عربی و ایرانی می‌تواند هویت ایرانی خلیج فارس را که بخشی از امنیت ملی ایران است، تحت تأثیر قرار ‌دهد که یکی از عوارض فرعی آن در معرض خطر بیشتر قرار‌گرفتن نام تاریخی خلیج فارس است. اتخاذ نوعی الگوی توسعه دریا‌محور به نحوی که مشوق جمعیت کرانه ایرانی برای ماندن در منطقه و جمعیت غیر‌محلی برای مهاجرت به مناطق ساحلی باشد، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.