وتوی آتشبس
بمباران، تخریب خانهها، مدرسهها، بیمارستانها و مساجد، کلیساها، امکانات زیربنایی و کشتار بیش از 20 هزار کودک، زن و مرد و به اسارتگرفتن مردم عادی و قطع آب و برق و ارتباطات توسط رژیم اشغالگر قدس در غزه پس از سه ماه همچنان ادامه دارد و صهیونیستها بر همه مفاد منشور حقوق بشر و سازمان ملل متحد و 400 قطعنامه و مصوبه و قراردادهای فیمابین مانند کمپ دیوید و مادرید و اسلو خون پاشیدهاند و دولتهای غربی از این نسلکشی حمایت میکنند و دولتهای عربی هم که فلسطین را غده چرکین جهان عرب میدانند، به دنبال دولتهای غربی و به طریقی روسیه و چین سکوت اختیار کردهاند و هرگونه قطعنامه آتشبس نیز توسط آمریکا در شورای امنیت وتو میشود و جالب آن است که قطعنامه پیشنهادی کانادا مبنی بر عدم رعایت حقوق بشر در ایران تصویب میشود.
بمباران، تخریب خانهها، مدرسهها، بیمارستانها و مساجد، کلیساها، امکانات زیربنایی و کشتار بیش از 20 هزار کودک، زن و مرد و به اسارتگرفتن مردم عادی و قطع آب و برق و ارتباطات توسط رژیم اشغالگر قدس در غزه پس از سه ماه همچنان ادامه دارد و صهیونیستها بر همه مفاد منشور حقوق بشر و سازمان ملل متحد و 400 قطعنامه و مصوبه و قراردادهای فیمابین مانند کمپ دیوید و مادرید و اسلو خون پاشیدهاند و دولتهای غربی از این نسلکشی حمایت میکنند و دولتهای عربی هم که فلسطین را غده چرکین جهان عرب میدانند، به دنبال دولتهای غربی و به طریقی روسیه و چین سکوت اختیار کردهاند و هرگونه قطعنامه آتشبس نیز توسط آمریکا در شورای امنیت وتو میشود و جالب آن است که قطعنامه پیشنهادی کانادا مبنی بر عدم رعایت حقوق بشر در ایران تصویب میشود. گیریم به زعم آنان مواردی از نقض حقوق بشر در ایران دیده شده، آیا این موارد مهم است یا نقض حقوق بشر توسط اسرائیل که از لحاظ کمی و کیفی میلیونها برابر موارد اتهامی ایران است و آمریکا و کانادا و دیگر غربیها و عربیها بر آن چشم بستهاند. خب! در مورد غزه و فلسطین همه چیز روشن است. مظلومان، دربهدرها، شهیدان، مجروحان و محرومان معلوماند. نام قاتلان و نسلکشان هم معلوم و تصاویرشان هم در رسانهها دیده میشود و با کمال وقاحت اعتراف به نسلکشی آن هم با پشتوانه آموزههای کتب دینی خود و برداشتهای داعشیگونه که نسلکشی مسلمانان را صواب و موجب ثواب میدانند، میکنند. همه چیز واضح و آشکار است و به روشنی قصد آنها از نابودی سرزمین غزه و البته کرانه غربی روشن است. امروز همه چیز درخصوص فلسطین، غزه، اسرائیل، صهیونیسم، آمریکا و دیگر اذناب آن شفاف، روشن و آشکار است. اما چه کنیم از حق وتوهای ناآشکار درخصوص آتشی که به سرزمینمان افتاده است و نابودی سرزمین به وسعت دهها برابر فلسطین و ثروت صدها برابر آن با مردمانی نیکوسیرت و با پشتوانه تمدن چهارهزار ساله و اعتقاد عمیق به دین مبین و مکتب اهل بیت که دانسته یا ندانسته با آتشبس مخالفت میکنند و آن را وتو میکنند.
درست است که به یمن تلاش دانشمندان کشورمان سیستمهای دفاعی ارتقا یافته و درست است که با فداکاری و جانبازی قهرمانان واقعی کشورمان در دفاع مقدس و حریم حرمها جرئت تجاوز به کشورمان کاهش یافته یا زائل شده است اما سرزمین کشورمان بسیار در معرض نابودی قرار گرفته است. با دشمن آشکار و با وتوی پشتیبانان دشمن میتوان مقابله کرد اما با دشمن تدریجی محیل کمپیدا یا ناپیدا و وتوی خواص ناپیدا و نامعلوم که نه نامشان در رسانه است و نه تصویرشان و نه اقدامشان به چشم میآید، چه باید کرد. بارها این موضوع تذکر داده شده است و به جای آنکه در نابودی اقلیم و سرزمین چارهای اندیشیده شود و اولویت در شناسایی و برخورد با موضوع باشد، همچنان شاهد نابودی تدریجی سرزمین و وتوی عوامل پنهان برای توقف تخریب و اقدام برای اصلاح هستیم. ما بحق از حقوق مردم فلسطینی و پایداری سرزمینشان دفاع میکنیم و رزمندگان جانبرکف میهنمان مرزهای سرزمین را حفظ کردند و دشمن را بیرون راندند همانگونه که نادر قلیافشار در 200 سال قبل چنین کرد و از ابهت و دلاوری او و شکست دشمنان ایران از جمله عثمانیهای اشغالگر و روسهای متجاوز خود سرزمینمان را تخلیه کردند. پس دلاوری و حفظ مرزها در خون مردمان است اما چگونه از نابودی از طریق داخل سرزمینمان غافل هستیم.همین شنبه، رهبر معظم انقلاب بر پیشرفت ایران و جبران عقبماندگی صدهاساله بهصراحت تأکید کردند اما معلوم نیست باوجود اینهمه حساسیت برای پیشرفت و جبران عقبماندگی، حق وتو برای دست روی دست گذاشتن و چشمبستن بر تخریب دائم سرزمینمان چگونه عمل میکند. آیا وقتی اقلیم و سرزمینمان بهشدت در حال نابودی است و مردم سرزمین آبادشان را از دست میدهند و سرگردان میمانند میتوان پیشرفت داشت.
سرزمین به مثابه شالوده (فونداسیون) یک ساختمان است که هیچ بنایی را نمیتوان بدون آن بالا برد و بهتدریج همان مردمی که ناآگاهانه به این نابودی دست میزنند خود دچار نابودی میشوند و امید در دلهای آنان به ناامیدی میگراید. سکوت و گاه تشویق مسئولان، چه آگاهانه و نفوذی و چه ناآگاهانه و جاهلانه به تخریب سرزمینی به جای شجاعت در برخورد با پلشتیهای خانمانبرانداز سرزمینی، خود به عنوان حق وتو علیه پیشرفت و آبادانی سرزمینمان است. شاید هم به قول شاهان قاجار کار سفیر پدرسوخته انگلیس باشد و صدالبته او و نظایر او در کشورمان کم نیستند وگرنه کدام ایرانی شرافتمندی میتواند نابسامانیها را ببیند و دم فروبندد، بهخصوص آنان که علاوه بر مسئولیت دینی، ملی و وجدانی مسئولیت اجرائی و تقنینی بر عهده دارند و چشم امید مردمان کشورمان به تصمیمات آنان دوخته شده است.
فلسطین و غزه را هرگز فراموش نکنیم اما به سرزمین بزرگتر و آبادتر میهنمان نیز باید دوچندان حساس بوده و گوش به زنگ تخریب آن باشیم.