|

مدرسه و کارخانه

از منظر رویکردهای انتقادی در علوم اجتماعی مدرسه و کارخانه از برخی جنبه‌ها شبیه به هم به نظر می‌آیند. در هر دو مسئله اصلی ساختن است؛ در یکی ساخت کالا و محصولات و در دیگری ساخت انسان. برخی مسئولان آموزش و پروش اعلام می‌کنند که مدرسه کارخانه انسان‌سازی است و درست مثل کارخانه محصولات شبیه به هم و یکدست ساخته می‌شوند. در هر دو سلطه وجود دارد و مدیران به دنبال انقیادسازی و مطیع‌سازی هستند.

حمزه نوذری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

از منظر رویکردهای انتقادی در علوم اجتماعی مدرسه و کارخانه از برخی جنبه‌ها شبیه به هم به نظر می‌آیند. در هر دو مسئله اصلی ساختن است؛ در یکی ساخت کالا و محصولات و در دیگری ساخت انسان. برخی مسئولان آموزش و پروش اعلام می‌کنند که مدرسه کارخانه انسان‌سازی است و درست مثل کارخانه محصولات شبیه به هم و یکدست ساخته می‌شوند. در هر دو سلطه وجود دارد و مدیران به دنبال انقیادسازی و مطیع‌سازی هستند. در هر دو مقاومت وجود دارد؛ مقاومت کارگران و دانش‌آموزان در مقابل سازو‌کارهای قدرت. در هر دو بیگانگی و بهره‌کشی وجود دارد؛ بیگانگی کارگر از کار و دانش‌آموز از مدرسه و آموزش. در هر دو سلسله‌ مراتب قدرت وجود دارد و مشارکت کارگران و دانش‌آموزان در هر دو محیط اندک است؛ چون اساسا مسئولان هر دو محیط مشارکت را نمی‌خواهند. بهره‌کشی از معلمان در مدارس غیردولتی هم آن‌قدر آشکار است که نیازی به بحث ندارد؛ اما وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و آموزش و پرورش توجهی به آن ندارند؛ اما مسئله این یادداشت پرداختن به این چالش‌ها نیست؛ بلکه از زاویه دیگری به این دو محیط می‌پردازم.

مسئله مدت‌زمان کار و آموزش

امروزه این موضوع که میزان ساعت کار زیاد و طاقت‌فرسا بهره‌وری را کاهش می‌دهد، از طرف کارفرمایان و دولت‌ها تا حدی پذیرفته شده است؛ هرچند تعیین ساعت کار و کاهش میزان ساعت کار نتیجه مبارزات کارگری بوده ‌ و به‌آسانی به دست نیامده است. امروزه برخی کشورها حتی روزهای کاری هفته را به چهار روز تقلیل داده‌اند و سه روز تعطیلی در هفته را به صورت آزمایشی در برخی محیط‌های کاری در پیش گرفته‌اند تا هم نیروی کار فرصت‌های بیشتری برای پرداختن به امور دیگر زندگی داشته باشد و هم میزان ساعت کار مفید افزایش یابد. هرچند هنوز هم در محیط‌های کاری دو مسئله‌ای که مارکس آنها را بیان کرده، وجود دارد؛ یعنی بیگانگی و بهره‌کشی و تا زمانی که منطق سرمایه‌داری حاکم است، چندان امیدی به برطرف‌شدن آنها وجود ندارد؛ اما در مقابل، بسیاری از افراد جامعه از والدین گرفته تا کارشناسان از ساعات آموزشی بیشتر در مدارس دفاع می‌کنند. برخی والدین بچه‌های‌شان را در مدارسی ثبت‌نام می‌کنند که ساعات آموزشی گاهی بیشتر از هشت ساعت داشته باشد. با این امید که دانش‌آموزان در امر آموزش بهتر و موفق‌تر شوند. این موضوع آن‌قدر بدیهی شمرده می‌شود که گاهی مدارس ابتدایی غیردولتی تا ساعت 15 بچه‌ها را در مدارس نگه می‌دارند؛ اما ساعات آموزشی زیاد در مدارس نه‌تنها مفید نیست؛ بلکه بچه‌ها را خسته و از آموزش و درس بیزار می‌کند. ساعات آموزشی زیاد و حضور طولانی‌مدت در مدرسه، گویی مدرسه قفس آهنینی است که وقتی دانش‌آموزان از آن بیرون می‌آیند، احساس آزادی و رهایی دارند. اگر دانش‌آموزان مانند کارگران قدرتی در قالب اتحادیه داشتند، به نظر می‌رسد اولین و مهم‌ترین خواسته‌شان کاهش ساعت آموزش و تغییر ساعت‌ شروع مدرسه بود. در وضعیت فعلی، دانش‌آموز باید قبل از ساعت 7 و گاهی 6 صبح از خواب بیدار شود که با توجه به تغییرات اجتماعی که بچه‌ها معمولا شب‌ها دیر به خواب می‌روند و صبح‌های زود به‌سختی از خواب بیدار می‌شوند، دچار کم‌خوابی و عدم دقت و توجه می‌شوند. کیفیت آموزش در ابتدای صبح بسیار پایین است. این نه‌فقط در مدرسه بلکه در دانشگاه هم دیده می‌شود؛ بنابراین همان‌گونه که میزان و ساعت کار در محیط‌های کاری بازبینی می‌شود، میزان و ساعت کار در مدراس و نهادهای آموزشی نیز می‌تواند بازبینی شود. یک بار این کار انجام شده است و پنجشنبه‌ها از ساعت کار آموزشی حذف شده است؛ هرچند برخی مدارس غیردولتی در تبلیغات خود اعلام می‌کنند که ما پنجشنبه‌ها هم آموزش داریم. مسئله بعد این است که میزان ساعتی که دانش‌آموزان مقطع دوم باید در کلاس بنشینند، نزدیک به یک‌ساعت‌و نیم است. این میزان ساعت حتی برای دانشجویان هم زیاد است. تمرکز و توجه در دره وفور اطلاعات کاهش پیدا کرده است؛ یعنی  هر چقدر اطلاعات بیشتری ارائه شود، توجه و تمرکز کمتر می‌شود. یک‌ساعت‌و نیم آموزش و تدریس خارج از تمرکز و توجه دانش‌آموزان است. معلم نیز چاره‌ای جز نگه‌داشتن دانش‌آموزان و ارائه اطلاعات ندارد، به دلیل اینکه حجم کتاب‌های درسی زیاد است. 

گاهی گفته می‌شود حجم زیادی از اطلاعات در کتاب‌های درسی وجود دارد که چندان به کار آموزش، دنیای اجتماعی و محیط کار نمی‌آید. هرگاه مسئول و مدیری چیزی را مهم می‌یابد، سعی می‌کند آن را در قالب کتاب درسی بگنجاند. لازم است در میزان ساعت آموزشی مدارس، ساعت کلاس و شروع به کار مدارس بازبینی کنیم.