رسول منتجبنیا، فعال سیاسی در گفتوگو با «شبکه شرق»:
میخواستند برگ برنده را به دولت رییسی بدهند چرا به دیگری طعنه میزنند؟
تقریبا در بیشتر مصاحبهها و سخنرانیهای رئیسی یا طعنهای به دولت قبل وجود دارد یا کاستیها را به گردن قبلیها می اندازد. اسلوبی که البته در تمام ادوار ریاستجمهوری از سوی روسایجمهور پیشین ایران مسبوق به سابقه بوده است.
به گزارش شبکه شرق، ابراهیم رییسی در تازهترین سخنرانی خود در استان خراسان جنوبی بار دیگر به حسن روحانی، رییسجمهوری پیشین طعنه زد. میتوان گفت که طعنه به رییسجمهوری پیشین به یکی از عادات و سخنان کلیدی ابراهیم رییسی در مصاحبهها و سخنرانیها تبدیل شده است.
ابراهیم رییسی در موارد متعدد اشارات کنایهآمیزی به دولت قبل دارد؛ وقتی خزانه را تحویل گرفتیم خالی بود یا اقتصاد را به برجام گره نزدیم یا بدون برجام توانستیم به عضویت بریکس یا شانگهای دربیاییم یا نفت را بفروشیم، تنها بخشی از این کنایههاست.
تقریبا در بیشتر مصاحبهها و سخنرانیهایش یا طعنهای به دولت قبل وجود دارد یا کاستیها را به گردن قبلیها می اندازد. اسلوبی که البته در تمام ادوار ریاستجمهوری از سوی روسایجمهور پیشین ایران مسبوق به سابقه بوده است.
این روش گرچه در ماههای اول ریاست جمهوری مورد استقبال قرار میگرفت اما بعد از دو سال فعالیت دولت مورد انتقاد کارشناسان است. این در حالی است که او به محدودیتهای شدید اقتصادی ایران بعد از خروج ترامپ از برجام هیچ اشارهای نمیکند و تمام تقصیرات را متوجه دولت قبل میداند.
اما این شیوه که رییسجمهور فعلی مسائل و مشکلات را به گردن دولت قبلی بیندازد تا چه حد سابقه دارد؟ ناظران میگویند حتی مهدی بازرگان، نخست وزیر دولت موقت یا ابوالحسن بنی صدر اولین رییسجمهور هم مدام موضوعات و مسائل را به گردن رژیم قبل نمیانداختند با وجود این که با وقوع انقلاب، یک حکومت سرنگون شده بود اما در حال حاضر تنها دولت عوض شدهاست.
طرفه این که از نگاه اپوزیسیون، دولتهای جمهوری اسلامی تفاوتی با هم ندارند و از این موضوع در نفی کلیت جمهوری اسلامی استفاده میکنند. علاوه بر این، چنین ادبیاتی و انکار خدماتی که در دولت قبل انجام شده چه بسا با ادبیات اصولگرایی نوعی سیاه نمایی هم تلقی شود. «شبکه شرق» این موضوع را با رسول منتجبنیا، قائممقام و از اعضای سابق حزب اعتماد ملی در میان گذاشته است.
* چرا ابراهیم رییسی مدام به این گذشته و دولت پیش از خود اشاره میکند و مایل نیست مشکلات اقتصاد را ریشهای تر ببیند؟
یکی از شرایط لازم برای تصدی مسئولیت در جمهوری اسلامی یعنی در حکومتی که به نام دین و دموکراسی و مردم سالاری است عدالت و انصاف است. مسئولان باید در برخورد با اشخاص، عقاید و دولتها با انصاف برخورد کنند. در غیر این صورت خودشان زیر سوال میروند.
کسانی که دم از عدالت میزنند، نباید ناعادلانه برخورد کنند. کسانی که دم از انصاف میزنند نباید با کمال بیانصافی برخورد کنند. اگر در مورد برخورد با فساد صحبت میکنند نباید خودشان یکی از مفاسد بزرگ که ظلم و بیعدالتی را نادیده میگیرند، باشند.
متاسفانه در کشور ما اگر نگوییم در همه دورهها اما دولتها، مسوولان در برخی دورههای و حتی قوه قضاییه نسبت به دیگران با کمال بیانصافی و بیعدالتی برخورد میکنند.
مثلا فرض کنیم مرحوم یزدی رییس قوه قضاییه شده است. فرض کنیم ایشان در صحبت هایشان بگویند وقتی وارد قوه قضاییه شدم وارد یک ویرانه شدم یعنی تمام تلاشهای قوه قضاییه را از زمان شهید بهشتی، آیت الله موسوی اردبیلی و باقی مسوولان را نادیده بگیرد و قوه قضاییه را به عنوان ویرانه معرفی کند.
این روند در دولت خیلی واضحتر و روشنتر است. این برخورد را من یک ظلم و بیعدالتی میدانم. اصلا اسلام و واقعیت این را میگوید. مردانگی نیست که من اگر به جای دیگری نشستم بگویم تمام عملکرد شما خراب و نادرست بوده و خودم را بخواهم تبرئه و تطهیر کنم.گاهی در ابتدای کار است که میگویند ما در یک ویرانه آمدیم ولی در برخی دولتها تا پایان عمر آن دولت فکر میکنند باید لگدی نثار دولت های گذشته کنند و یک طعنهای به مسوولان گذشته بزنند.
رییسجمهوری در کمتر سخنرانی است که طعنهای به دولت گذشته نداشته باشد. در حالی که بسیاری از پروژههایی که آقایان افتتاح میکنند و به آنها میبالند دست رنج دولتهای گذشته است. هر عاقلی میداند پروژههای بزرگ را در یک سال و دو سال نمیتوانند طرح تحقیقاتی و مطالعاتیاش را انجام دهند و کلنگ بزنند، شروع و خیلی زود افتتاح کنند.
معلوم است که دست کم ده سال روی آنها کار میشود. اعتبارات مملکت به این صورت نیست که در یک سال پروژه چند هزار میلیاردی را به اجرا بگذارند. اما چطور است که رییس جمهور میگوید این پروژه 10 سال مانده بود و ما آمدیم افتتاح کردیم؟ باید بگویند ده سال روی پروژهای کار شده و ما به نتیجه رساندیم. این عدالت است.
این معضل اکنون به وزرا هم سرایت کرده است. هر وزیری میخواهد صحبت کند ابتدا یک نیشی به وزیر گذشته میزند. چند عنوان مثل دولت مردمی هم یدک میکشند و میگویند ما آمدیم کار را انجام دادیم.
دولتهای مختلف مثل روحانی، احمدی نژاد و خاتمی برخی از پروژهها را شروع کردند و ممکن است اعتبارات مملکت و ظرفیت نیروی انسانی اقتضا نمیکرده اما کار بالاخره انجام شدهاست. هر کدام آمدند کم یا زیاد کار انجام دادهاند. من به وزرا نصیحت میکنم پا را روی وجدانتان نگذارید و اخلاق را نسبت به هر کسی هست رعایت کنید. شما رقیب و مخالف هستید، باشید اما کار خودتان را بگویید.
مثلا در مورد سیاست خارجی و مشکلات آن در زمان سید محمد خاتمی کارهایی صورت گرفت، در زمان احمدی نژاد کارهای دیگری انجام گرفت اما روحانی آمد به آن سر و سامان داد. برجام داشت به نتیجه و امضا میرسید، آقایان جلوی آن را گرفتند و گفتند برای دولت گذشته بودهاست.
میخواستند برگ برنده را به دولت رییسی بدهند. بسیار خب چرا به دیگری طعنه میزنید؟ برخی میگفتند برجام وطن فروشی و خیانت به ملت است و ظریف را خائن میدانستند. الان به عنوان سند افتخار برای خودشان قلمداد میکنند در حالی که به سرانجام هم نرساندند. روحانی و ظریف دو دیپلمات مسلط و مجرب بودند که کار را به اینجا رساندند حالا افرادی با شعارهای تند میخواهند کار را به انجام برسانند.
این موضوع در مورد کرونا هم وجود دارد. اوج مساله کرونا را دولت روحانی مدیریت کرد. وقتی دولت روحانی واکسنهای خارجی را خریداری کرد و قرار شد بیاورند گفتند شما نیاورید وقتی او رفت و رییسی آمد دروازههای کشور باز شد. خب این کمال خصومت و عقده گشایی نسبت به دیگری است.
در دنیا وقتی کسی مسوولیتی چه اجرایی چه تقنینی چه قضایی دارد، وقتی دورهاش تمام میشود برای او احترام قائل میشوند. به عنوان مشاور از آنها استفاده میکنند. اینجا دولتهای گذشته را دشمن خودشان میدانند.
*آیا میتوان پذیرفت که افزایش صادرات نفت خام و افزایش درآمدهای نفتی ایران بعد از روی کار آمدن ابراهیم رییسی و به خاطر سیاست خارجی این دولت در قبال همسایگان است یا آنطور که بلومبرگ ادعا کرده توافق پنهانی بین ایران و امریکا در جریان است؟
از نظر من دیپلماتهای امروز شاگرد دیپلماتهای روحانی محسوب نمیشوند. اما این که چطور شده است که دروازه باز شده یا این که پشت صحنه توافقات پنهانی وجود دارد که نمیخواهند به مردم بازگو کنند. میخواهند همان شعار تند گذشته را بدهند اما پشت این شعار توافق کنند.
احتمال دوم این است که واقعا کارهایی بوده که روحانی و ظریف انجام دادهاند در حال به ثمر رسیدن بوده، جلویش را گرفتند و حالا آن مانع را برداشتهاند. مثل ماجرای واکسن کرونا که دم گمرک ما بوده و جلویش گرفته شد.
باید برای مردم مشخص شود، پولهای آزاد شده ایران و افزایش درآمدهای نفتی که از آن صحبت میشود کجا خرج میشود. من خواهش میکنم آقایان شفاف باشند و بگویند این مطالبات را دریافت کردیم و خرج فلان پروژه شده است. جالب این است که نمایندگان مجلس هم اظهار بیاطلاعی میکنند. انشالله که این امکانات به نفع ملت باشد.
*آیا این انتقاد به روحانی وجود ندارد که اکنون که اینگونه مورد انتقاد قرار میگیرد باید در آن زمان یا حتی امروز صریحتر و شفافتر باشد؟
روحانی اصلاحطلب نبود. کاندیدای اصلاح طلبان مرحوم هاشمی رفسنجانی بود که بعد از رد صلاحیتش با هدایت خود او و کمک برخی دیگر روحانی را آوردند که بتواند کشور را سر و سامان بدهد. اگر روحانی نمیآمد برخی دیگر میآمدند که سر جنگ با جهان داشتند و میخواستند ایران را وارد یک جنگ خانمان سوز کنند. روحانی کشور را از جنگ و آتش افروزی نجات داد.
منتها نباید تمام اقداماتش را به پای اصلاح طلبان بگذارند. از طرف دیگر نباید اقدامات بسیار بزرگی که انجام داد را به خاطر برخی از اشتباهاتش نادیده بگیریم. او نسبت به بکارگیری خیلی از اصلاح طلبان قصور کرد. او یک مجموعه نیرویی داشت که آن مجموعه اکثرا متخصص و کاربلد بودند. خوبی روحانی این بود که به جای استفاده از کوتولهها از افراد کاربلد استفاده میکرد.
منتها از کاربلدهایی که روحانی را قبول داشتند. در مرکز مطالعات تحقیقات ریاست جمهوری، در مجمع تشخیص و در جاهای مختلف دیگر با او کار کرده بودند از آنها استفاده میکرد.
از طیف اصلاحطلب استفاده نمیکرد از اصولگرا هم به ندرت استفاده کرد. اما نتوانست یک فراگیری در دیدگاهش داشته باشد و از بهترینها استفاده کند. این یک انتقاد نسبت به او است که من همان وقت بارها تذکر داده بودم.