حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده سابق مجلس:
ایران باید به دنبال دستاوردهای نظامی روسیه باشد؛ دیگر نمیشود ایران و روسیه را با اتهام همکاری نظامی به چالش کشید
یک نماینده سابق مجلس میگوید: ایران باید به دنبال دستاوردهای نظامی روسیه باشد و با توجه به بینظمی و آنارشی که شکل گرفته دیگر نمیشود ایران و روسیه را با اتهام همکاری نظامی به چالش کشید.
به گزارش شبکه شرق، سفر نادر پوتین به خاورمیانه و میزبانیاش از ابراهیم رییسی در مسکو، گمانهزنیها در باب چرایی فعل و انفعالهای اخیر روسیه را افزایش داد. بالاخص به واسطه همصدایی قابل تامل کرملین با حماس که موجبات واگرایی رابطه مسکو و تلآویو شد.
گروهی بر این باورند که پوتین تلاش دارد از بحران و پسلرزههای جنگ غزه بهرهمند شود و با لحاظ کردن خشم و نگرانیهای امنیتی ایران و بازیگران عرب از مواضع غرب، زمینه را برای همگرایی تازه در راستای منافع خود هموار کند. در همین راستا فلاحتپیشه عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم بر این باور است که پوتین از یک طرف به دنبال انحراف افکار عمومی از جنگ اوکراین است و از منظری دیگر تلاش دارد تا در عصر نوین جهانی، صفآرایی تازهای را تعریف کند.
به گزارش اعتماد، بخش هایی از این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
- سفر آقای رییسی از قبل برنامهریزی نشده بود با این همه محور اصلی رایزنیهای رهبران دو کشور نخست جنگ غزه بود و دیگری فرسایشی شدن جنگ در اوکراین. از منظری دیگر باید گفت که این سفر در شرایطی انجام شد که ما به واسطه تحولات اخیر شاهد ساختار جدید در عرصه جهانی خواهیم بود. تقریبا تمام کشورها بودجه نظامی خود را افزایش خواهند داد و اتحادهای نظامی جایگزین اتحادهای تجاری و سودمحور پیشین خواهد شد.
- بهطور طبیعی ایران و روسیه که بخش عمدهای از صفآراییهای نظامی- امنیتی جهانی علیه این دو بازیگر تعریف شده، مجبور شدند تا همکاریهای خود را بهویژه در حوزه نظامی گسترش دهند. در دنیای امروز بسیاری از خوشبینیهای گذشته از بین رفته است؛ گرچه که این خوشبینیها در گذشته، مخصوصا زمان ترامپ به واسطه برخی وقایع تلخ کمرنگ شده بود، ولی در شرایط کنونی که نیز دولت دموکرات بایدن نیز از رویکرد سلفش پیروی میکند، همان دولتی که با پیروی از شعارهای آرمانگرایانه زمان کلینتون و اوباما به سر کار آمده، اما در کنار اسراییل قرار گرفته است و شاهد کشتار خاموش مردم فلسطین است. چنین گزارهای زمینهساز تقویت ساختار آنارشی و بینظمی جهان و بیثباتی شده است.
- بسان گذشته امکان بلوکبندیهایی مثل ورشو علیه غرب وجود ندارد؛ در نتیجه کشورها به سمت نوعی همکاریهای دوجانبه حرکت میکنند و به نظر من بعد همکاری نظامی ایران و روسیه در همین قالب قابل تبیین است و مهمترین بخش سفر آقای رییسی به مسکو در همین راستا انجام شد. نوع برخورد پوتین هم در این جلسه نشان داد که او به خوبی میداند که به راحتی نمیتواند از کمینگاه غرب خارج شود و نیاز به این نوع همکاریها دارد.
- پوتین در حال حاضر به سمت کشورهایی میرود که مورد بیاعتنایی یا تحقیر امریکا و غرب قرار گرفتهاند.
- این دو کشور و هر کشور مسلمان دیگر امروز به واسطه جنگ در غزه با فشار افکار عمومی جهان اسلام مواجهند. پوتین تلاش دارد تا از وضعیت بازیگران عرب به نفع خود استفاده کند. از همین رو میخواهد با کشورهای مسلمان نوعی همکاری تازه را بازتعریف کند. البته که پوتین از اختلاف مواضع ایران و امارات و عربستان آگاه است؛ ولی امروزه که در عصر نو واقعگرایی و نو منطقهگرایی قرار داریم، کشورها به دنبال مدارا و تحدید اختلافات هستند و به زمینههای مشترک موجود توجه میکنند.
- بعد از سیاست همکاری همهجانبه غرب با روسیه و عضویت روسیه در طرح مشارکت برای صلح ناتو، بازیگران غرب و امریکا به حدی برای مسکو جا باز کردند که این کشور به گروه هفت پیوست و تبدیل به گروه هشت شد و در حوزههای مختلف بهویژه در حوزه انرژی همکاریهای متعددی شکل گرفت، اما امروز معادلات تغییر کرده است.
- ما از یک ائتلاف حرف نمیزنیم ما از همکاری صحبت میکنیم، حتی همکاریهایی که به صورت موضوعی شکل میگیرد، مثل موضوع اوکراین و فلسطین. در عصر نو واقعگرایی سطح توقعات کشورها هم متفاوت است، بازیگران سعی دارند اختلافهایشان را کمرنگ کنند.
- بهطور مثال در ارتباط با بحران فلسطین، ایران مواضع خود را تا حدی تحدید و در بستر مسائل اشتراکی به سمت همکاری بیشتر حرکت کرد. اما در باب آنچه شما اشاره کردید، نقش عوامل آشوبساز در این روابط قابل تامل است، مثل موضوع جزایر ایرانی و اختلافات در مورد میدان آرش، در این زمینه من معتقدم تهدید طرفهای مقابل به اندازهای جدی است که امکان محدودسازی تنشها به نفع منافع مشترک وجود ندارد.
- برای کشورهایی مثل عربستان و امارات هم همینطور است. این دو بازیگر مسیر توسعه تجاری را در پیش گرفتند و میخواهند تا کشور خود را از تلاطمات سیاسی و امنیتی دور کرده و صرفا به امنیت داخلی خود توجه کنند که در مساله فلسطین هم این رویکرد آنها مشهود بود. عربستان کاملا نگاهی ملی دارد و تلاش میکند دور از تنش باشد. در مورد امارات هم شاهد بودیم که رهبران ابوظبی در اوج تنشها در نشست زیستمحیطی چه سنگ تمامی برای رییسجمهور اسراییل گذاشتند.
- این همان رویکرد دوگانه است. نباید انتظار داشت که سیاست این کشورها به ایران نزدیک باشد. برای ایران موضوع جغرافیای سیاسی خاورمیانه، خروج امریکا از منطقه و دفاع از محور مقاومت اولویت اصلی است. طبیعتا رویکرد ایران با سیاست عربستان و امارات متفاوت است، دو بازیگری که به دنبال گوشه امنی در منطقه میگردند تا طرحهای اقتصادی خود را جلو ببرند و فقط به دنبال امنیت خود در میان بحرانهای منطقه هستند. لذا میبینیم که مهمترین پیششرط عربستان برای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی رفتن زیر ماده پنج ناتو است؛ یعنی اگر اقدامی علیه آرامکو صورت بگیرد ناتو به دفاع از عربستان برخیزد.
- مهمترین بعد همکاری ایران و روسیه در دو حوزه است، یک همکاری نظامی و استفاده از دستاوردهای نظامی روسیه، دیگری، همکاری در زمینه مسائل تحریمی؛ یعنی نفت.امروز این دو کشور دیگر نباید رقیب باشند، چراکه تنش میان این دو به نفع امریکاست. رقابت بر سر فروش نفت با هر تخفیف ممکن، هم به قیمت نفت کمک کرده و هم بازار نفت را اشباع کرده است. اگر ایران و روسیه بازارهای تحریمیها را مدیریت میکردند فشار زیادی بر غرب اعمال میشد.
- موضوع پهپاد، موضوعی ادعایی است.روسها کارخانهای در داغستان برای ساخت پهپاد راهاندازی کردند. در مورد موشکهای بالستیک هم توافق جدیدی صورت نگرفته است. حال ایران باید به دنبال دستاوردهای نظامی روسیه باشد و با توجه به بینظمی و آنارشی که شکل گرفته دیگر نمیشود ایران و روسیه را با اتهام همکاری نظامی به چالش کشید.
- دیگر موضوعات جهانی از جنگ اوکراین فراتر رفته و نوعی بینظمی بینالمللی شکل گرفته و ایران و روسیه خود را برای این شرایط جدید آماده خواهند کرد. مخصوصا که امریکا و غرب نسبت به بند «غروب» کارشکنی کردند و از ۲۷ مهر ماه که عملا تحریم موشکی ایران پایان یافته، اعلام کردند که این بخش برجام را نقض میکنند.