سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه خاتمالانبیا:
قالیباف دخالت کرد و به رئیسی فشار آورد/ محکم ایستادم، حذفم کردند!
سعید محمد میگوید: برخی دوستان بدسلیقه برای تخریب من به شورای نگهبان گفته بودند این احمدینژاد دوم است و برخی اسامی و القابی را هم به من نسبت داده بودند و دیگران را از اینکه من ممکن است چه کسی باشم و دنبال چه باشم میترساندند.
به گزارش شبکه شرق، سعید محمد، فرمانده پیشین قرارگاه خاتم الانبیاء، دبیر پیشین شورایعالی مناطق آزاد و کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ می گوید؛ «به جرأت میگویم فضاسازیها علیه من در انتخابات ۱۴۰۰، به خاطر پیگیری پرونده فساد بود.»
نام «سعید محمد» زمانی بیشتر بر سر زبان ها افتاد که از جایگاه کارشناس فنی پرونده هولدینگ یاس، یکی از بزرگترین فسادها را افشا کرد، افشاگری که گویا برای او کم هزینه هم نبوده است و حالا صریحا و با جرأت می گوید همانها که پا روی دُمشان گذاشته بودند در انتخابات ۱۴۰۰، با فضاسازی علیه او زمینه ردصلاحیتش را فراهم کردند.
اصرارش بر فراجناحی بودن است و تاکید بر تحول دارد تا آنجا که می گوید موج «بانیان وضع موجود» پوست خربزه ای زیر پای رئیسی بود که در نتیجه آن بسیاری از نیروهای متخصص و نخبه را حذف کرد.
«دخالت قالیباف» در ماجرای وزیر نشدنش را ۱۰۰ درصد و قطعی میداند و از روزهایی روایت می کند که در دبیری شورای عالی مناطق آزاد بسیار از سوی برخی نمایندگان آزار دید، روزهایی که مجلس با برخی تصمیماتش باعث کوچ سرمایه گذاران شد و البته فشارهایی که در نهایت منجر به برکناری اش از این سمت شد.
فرمانده پیشین قرارگاه خاتم الانبیا و دبیر پیشین شورایعالی مناطق آزاد، تیم اقتصادی دولت را هماهنگ نمی داند و می گوید رئیسی برای پذیرش این مسئولیت آمادگی نداشت. او که تاکید دارد حاضر نیست مسئولیتی دیگر در دولتی با این نحوه مدیریت را قبول کند در پاسخ به این سوال که آیا برنامه ریزی برای انتخابات ۱۴۰۴ را آغاز کرده است گفت«فعلا برنامه ای برای انتخابات ۱۴۰۴ ندارم.»
مشروح گفتگو با سعید محمد، دبیر پیشین شورای عالی مناطق آزاد را در ادامه بخوانید؛
*آقای سعید محمد! بعد از فاصله گرفتن شما از دولت، دورهای کم خبر و آرامی از شما داشتیم، اما اخیرا برخی توییتها و اظهارات شما که کم و بیش رنگ و بوی انتقادی هم دارند، گمانهزنیهایی ایجاد کردهاست که آقای سعید محمد بعد از یک ریکاوریِ سیاسی در حال استارت زدن یک برنامه ریزی سیاسی جدید است، مثلا کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۴، پاسخ شما به این گمانه زنی ها چیست؟
من بعد از اینکه از دولت جدا شدم، احساس نیاز نمی کردم که ورودی به فضای سیاسی داشته باشم، همیشه خودم را سرباز مردم و انقلاب میدانم و هرجا احساس کنم نیاز است حضور داشته باشم سعی میکنم ورود کنم، مردم هم به من لطف داشتند و همانطور که شاهد بودید درسال ۱۴۰۰ وقتی به عرصه انتخابات وارد شدم علیرغم این که اولین بار بود که به عرصه سیاسی ورود پیدا میکردم اما اقبال خوبی صورت گرفت، من برای اینکه این دین را ادا کنم هر کجا احساس نیاز باشد سعی میکنم ورود پیدا کنم.
قدرتطلب هم نیستم و هدف خاصی را دنبال نمیکنم اما حقیقتش حالا که به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک می شویم، با برآوردی که من از صفبندی و جناحبندیهای سیاسی داشتهام متوجه شدم که مجددا همان حرفهای قدیمی بدون آسیبشناسی و بدون بررسی عدم موفقیت جریانات سیاسی در کشور در حال تکرار است.
کسانیکه امروز برای مجلس شورای اسلامی در حال علم بلند کردن هستند همان کسانیاند که بارها و بارها در بوته آزمایش و درمقابل مردم قرار گرفتهاند و مردم خروجی کارهایشان را دیدهاند که عملا چیزی غیر از ناکارآمدی نبوده و نباید دوباره مردم در چاه مجددی بیفتند.
همانطور که عرض کردم چون هدفم سربازیِ مردم است، مجددا ورود پیدا کردم اما نه برای خودم چون من اصلا کاندید نیستم و ثبتنام هم نکردهام اما میخواهم تا آنجا که قدرت تشخیص خودم است به گونهای مردم را آگاه کنم تا درست انتخاب کنند.
در بیانات رهبری هم دیدیم که ایشان چندین بار تاکید کردند و گفتند «راه تحول در کشوراز همین انتخابات خصوصا مجلس شورای اسلامی است» مجلس امروز درشرایط کشورما بسیار اثرگذار است به این دلیل که هرچند میگوییم قوا مستقلاند اما عملا اینطور نیست؛ یعنی مجلس در دولت دخالت صریحی میکند و گاهی هم میبینیم که دولتها هم در نحوه انتخابات مجلس دخالت میکنند که این هم مذموم است و دخالت قوا در کار یکدیگر است،
*در صحبت هایتان برخی کلیدواژه ها را مطرح کردید، «حرفهای تکراری»، «بحث تحول»، «عملکرد مجلس». من از حرف شما این برداشت را دارم که مجلس یازدهم نتوانسته نیازهای شما را به عنوان یک شهروند هم برآورده کند و این مسئولیت آگاه سازی که برای خودتان تعریف کردید در راستای این نارضایتی شما نیز هست؟
بله دقیقا. اگر بخواهم مجلس یازدهم را در یک جمله تشریح کنم باید بگویم مجلسی بود که تعهدش بیشتر از تخصصش بود، انسانهای شریفی بودند، زحمات زیادی کشیدند و من از همینجا ازآنها تشکر میکنم و به آنها بابت زحماتی که کشیدند خسته نباشید میگویم ولی نواقصی هم داشت که باید آسیبشناسی شود و ببینیم که مشکلات چه بود چون عملا نتوانستند در جهت حل مشکلات اساسی کشور گامی بردارند.
یکی از دلایل اصلی این موضوع عدم تخصص و عدم آرایش صحیح وکلای ملت در کمیسیونهای تخصصی بود. مثلا چه معنایی دارد در کمیسیونی که قرار است در آن بحث اقتصادی شود ۴۳-۴۴ نفر عضو داشته باشد اما فقط چند نفرشان اقتصاد دان باشند و بقیه با رشتههای غیرمرتبط باشند این نشان میدهد که کمسیون خروجی نخواهد داشت یا اگر داشته باشد متناسب با مسائل روز کشور نخواهد بود.
مغز متفکر مجلس پژوهشگاه مجلس است اما دیدید که پژوهشگاه را بهسان یک مجموعه عادی دیدند و نفراتی که در آنجا انتصاب کردند و کسانیکه آنجا تولید فکر میکردند، عملا از مشکلات جدی مردم خیلی دور بودند، اگر پژوهشگاه مجلس نتواند خوب کار کند قطعا کمیسیونها نمیتوانند خوب کار کنند.
امروز مشکل مردم مشکل اقتصاد است، اما دیدیم که درباره موضوعات زیادی در مجلس بحث شد و وقت گذاشته شد اما روی موضوعات اصلی و معیشت مردم خیلی کم وقت گذاشتند و همکاری و تعاون لازم بین مجلس و دولت در حل این مشکلات بهوجود نیامد؛ بعضا هم به زورآزمایی تبدیل شد و خروجی خاصی اخذ نشد. این موضوعی است که فکر میکنم باید نخبگان ورود پیدا کنند، شفافیت در مجلس اتفاق بیفتد تا انشاالله مجلس خوبی که منجر به تحول شود، داشته باشیم.
*یکی از اشکالاتی که به مجلس یازدهم گرفته می شود همراهی زیادش با دولت است تا آنجا که گاهی منافع مردم بخاطر دولت کنار گذاشته می شود، جالب است که شما از عدم همراهی مجلس با شورایعالی مناطق آزاد حرف زدید، فکر می کنید این عدم همراهی صرفا تصمیم اشتباه بود یا بودن شخص آقای سعید محمد در جایگاه دبیری این شورا عامل این مخالفت ها بود؟
البته خود من از ناحیه مجلس، البته نه همه دوستان اما مشخصا از سوی برخی افراد، بسیار اذیت شدم و بحث منافع ملی اصلا دیده نشد. چیزی که من پیگیری میکردم به نفع مناطق بود اما اینطور برداشت میشد که سعید محمد در حال پیگیری است درحالیکه من نفع شخصی نداشتم، اما پیگیری میکردم چون میخواستم وضعیت مناطق سامان بگیرد ولی به هر دلیل این اتفاق نمیافتاد.
*یعنی کمیسیونها همراهی نمیکردند؟
بله فراکسیون مناطق آزاد و کمیسیونهایی که با کار ما مرتبط بودند همراهی نمی کردند و حتی از نمایندگانی که در مناطق مستقر بودند آزارهایی دیدیم البته نه همه آنها، خیلی انسانهای شریفی در مناطق حضور داشتند که بسیار به ما کمک میکردند اما افرادی هم بودند که فقط دغدغه شان این بود که چه فردی رییس، معاون و حتی دفتردار مناطق شود و در این حد ورود می کردند، چون مناطق آزاد یک مرکز اقتصادی است و برخی نمایندگان علاقهمندند که در این انتصابات دخالت کنند، و ما این دخالت را به عینه دیدیم.
علیرغم اینکه مقام معظم رهبری بارها تاکید کردند که در انتصابات دخالت نکنید چون شما وظیفه نظارتی دارید و اگر دخالت کنید دیگر نمیتوانید نظارت داشته باشید، اما ما این دخالتها را عینا دیدیم در صورتی که باید اجازه دهند دولت دستش باز باشد و کار کند و آنها به نظارت بپردازند. یک نمونه بارز دخالتی که اول صحبتم عنوان کردم که دخالت دولت در کار مجلس یا دخالت مجلس در کار دولت بود را در همین مناطق آزاد تجربه کردیم.
*واکنش شما به این دخالتها چه بود؟
من محکم ایستادم، من تا جایی که توانستم ایستادم وهرگونه فشاری آوردند حتی یکی از سفارشهایشان را روی کار نیاوردم، البته اگر نیروی شریف، سالم و کارآمدی را معرفی می کردند در گزینههایمان میگذاشتیم و با دیگر گزینه هایمان قیاس می کردیم و شایستهسالاری صورت می گرفت اما زمانی میدیدیم که فردی که معرفی میکنند جنبه دیگری دارد و مثلا میخواهند در آینده استفادهای کنند، محکم میایستادیم و این ایستادگی منجر میشد به سوالاتی که در مجلس مطرح میشد و مارا به مجلس می کشاندند که خیلی هم محلی از اعراب نداشتند وبرای ایجاد فشار بود.
این موضوع متاسفانه در جاهای دیگر دولت هم وجود دارد، فقط موضوع مناطق نبود و عرض می کنم هرجا که جنبه اقتصادی داشته باشد وجود دارد حتی برخی نمایندگان تا مدیران رده پایین در مناطق مثل مسئول آموزش و پرورش منطقه هم دخالت میکردند و اینطور نبود که فقط در کار خود رییس منطقه و معاونینش دخالت کنند، حتی تا خیلی جزئیات بیشتری اعم از مدیرکلها و ...هم دخالت میکردند و این کار اشتباهی است و ما هم مقابل آن ایستادیم.
من اعتقاد دارم که اگر ما بخواهیم دربرابر این مسائل کوتاه بیاییم تداخل مدیریتی اتفاق میافتد و در نهایت هم نمیتوانید با کسی برخورد کنید و چیزی بخواهید چون به هرکسی بگوییم میگوید مجبور بودم. من در حیطه اختیارات خود محکم ایستادم.
*آقای محمد! فشار سیاسی چهقدر بود؟
به نظر من سیاستزدگی مملکت را دچار چنین مشکلاتی کرده است چون همه چیز با عینک سیاسی نگاه میشود. شعار میدهیم و میگوییم به دنبال شایستهسالاری هستیم اما واقعیت این است که منفعتطلبی جای شایستهسالاری را گرفته و نگاه میکنیم کسی که میخواهد روی کار بیاید چه رابطهای با من دارد آیا حرفم را گوش میکند یا نه؟
از ابتدا هم عرض کردم خیلی روی جریانات سیاسی حساب نمیکنم در حال حاضر جریان سیاسی بیشتر منفعتطلبانه رفتار می کنند و افراد در درون جریانات سیاسی به دنبال نفع شخصی خودشان هستند و حتی خیلی جاها میبینیم که از نفع گروهی سرباز میزنند و به دنبال نفع شخصی هستند این منفعتطلبی چه در اشخاص و چه در جریانات، آسیبزننده است و خروجیاش منجر به ظهور چنین صحنههایی میشود که بعضی جریانات میخواهند افراد مدنظر خود را چینش کنند.
*مشخصا آقای قالیباف به حضور شما در شورای عالی ورودی داشتند؟ شما احساس میکردید که فشاری از جانب ایشان بوده است؟
حالا اگر اجازه دهید من از اشخاص چیزی نگویم و کلی صحبت کنم اما همانطور که عرض کردم فشارهای زیادی وجود داشت و ممکن است مشکل فردی با دیگری روی کار اثر بگذارد. کار برای مردم است و مختص به اشخاص نیست و بهنظرم باید منافع ملی در صدر کارهای دولتیها و مجلسی باشد و اگر منفعت ملی در موضوعی وجود دارد همه باید کمک کنند، انجام شود واگر منفعت ملی در کاری وجود ندارد همه باید کمک کنند از آن جلوگیری شود.
به نظر من اینکه من با شخصی مشکل دارم اثرش را در کارم نشان دهم، خیانت به کشور است و من خود را اینطور تنظیم کردهام.
*احساس میکنید بابت ایستادگی بر اصولی که تکرار کردید، هزینه ای هم دادید؟
بله، حذف شدیم. هزینهاش حذف شدن بود. من نمیخواستم این مصاحبه به مناطق آزاد برسد اما من یک سال آنجا مدیر بودم و تنها سالی بود که بعد از ۳۰ سال عمر مناطق آزاد، تراز تجاری مناطق آزاد مثبت شد. صادراتمان بیش از وارداتمان بود و در آن یک سال ۱۰۳هزار میلیارد تومان از املاک مناطق آزاد که به صورت غیرقانونی واگذار شده بود را ما از طریق دستگاه قضایی پیگیری کردیم که جا دارد من از همکاری جناب آقای اژهای تشکر کنم که با وجود قوانین خاص مناطق آزاد دستور ویژه دادند و پیگیری و کمک کردند تا ما ۱۰۳هزارمیلیارد تومان از املاک مناطق آزاد را با رای قطعی دادگاه به سبد بیتالمال برگرداندیم.
آن سال بودجه عمرانی کشور ۱۳۰ -۱۴۰ هزار میلیارد تومان بود و سه چهارم آن بودجه فقط در یک منطقه آزاد با پیگیریهای انجام شده به سبد بیتالمال برگشت و این موضوع نشان میدهد اگر در همهجای کشور علاوه بر همه فشارها و ناملایماتی که وجود دارد پیگیریهای درست انجام شود ثروت و پول زیادی داریم که باید به مردم برمیگردانیم، باید برنامه ریزی کنیم تا این پولها را برای مردم صرف کنیم و برای آنها کارکنیم.
ما این کار را در مناطق آزاد انجام دادیم و منجر به حذفمان شد که من وارد جزئیاتش نمیشوم، اما اگر زمانی دستگاههای امنیتی و قضایی علاوه بر دیتا و اطلاعاتی که من در اختیارشان گذاشتم موارد بیشتری را بخواهند، آماده همکاری هستم.
*آقای محمد! فکر نمی کنید اینکه طیف سیاسی خاصی پشت شما نبودند و تکیه گاه حزبی و تشکیلاتی پشت شما نبود چه در دوران کاندیداتوری در انتخابات چه دوران حضورتان در مناطق آزاد، شما را در مقابل این فشارهای سیاسی بدون پشتوانه کرد؟ این خلاء را خودتان حس نکردید؟
بله این خلاء بود و علتش هم این بود که من از ابتدا اعلام کردم من فراجناحی هستم و اعتقادم این بود که اگر کسی کار خوبی انجام میدهد از هر جناح و دارودستهای باشد باید تقویت شود اگر کسی هم کار بدی انجام میدهد از هر جناحی باشد باید با او برخورد شود و این مدل کاری من بود و این کار را هم انجام دادم.
اوایل برخی میگفتند من اصولگرا هستم اما دیدند که در طیف اصولگرایی پیگیر پروندههای فساد شدم و آنها را برملا کردم و برخورد کردم و از طرفی افرادی را که احساس کردم توانمند هستند از هر گروه و حزبی که بودند حفظ کردم.
خیلیها به من انتقاد میکردند که چرا با فلان شخص کار میکنم و موجی باعنوان بانیان وضع موجود ایجاد شد و شاید بتوان گفت این پوست خربزهای بود که زیر پای دولت سیزدهم انداخته شد. چون طیف زیادی از نیروهای خوب و مدیران خوب را از دست داد من اعتقاد دارم اگر کسی چهارچوب کلی نظام و ولایت فقیه را قبول دارد و عاشق کشورش است و میخواهد برای ایران کار کند باید از او استفاده شود و اینکه او را به جریانات بچسبانیم موجب تضعیف سیستم مدیریتی کشورمیشود.
*احساس میکنید خودتان هم در روند حذف نخبهها و پیش نگرفتن روند شایستهسالاری قربانی شدید؟
خیر، من احساس میکنم یک واهمهای بعد از ورود من رخ داد. یعنی زمان ورود من واهمهای اتفاق افتاد و عدهای احساس کردند جای آنها قرار است تنگ شود یا می گفتند این فرد کیست؟ قرار است جریان جدیدی وارد شود؟
یادم هست برخی دوستان بدسلیقه برای تخریب من به شورای نگهبان گفته بودند این احمدینژاد دوم است و برخی اسامی و القابی را هم به من نسبت داده بودند و دیگران را از اینکه من ممکن است چه کسی باشم و دنبال چه باشم میترساندند.
من در حقیقت دنبال این هستم که وضع اصلاح شود و دنبال قدرت و میز و صندلی نیستم و همه هم دیدهاند بهراحتی همه آنها رها میکنم. من معتقدم درحال حاضر کشور مشکل مدیریتی دارد و شاید ما متخصصین زیادی هم در کشور داشته باشیم اما با این وجود گیر مدیریتی داریم. من میخواستم مدیرانی که شایسته هستند و میتوانند این بار را بلند کنند روی کار بیایند تا کارآمدی نظام در همهجا هم مجلس و هم دولت اثبات شود.
* از آقای پیرهادی درباره ورود آقای قالیباف به موضوع وزارت شما پرسیدیم و ایشان گفتند که آقای قالیباف هیچ ورودی نداشتند و ...
اتفاقا آقای پیرهادی بعد از آن مصاحبه با من تماس گرفت و گفت چنین حرفی زده است اما من در جواب آقای پیرهادی گفتم شما اشتباه گفتهاید، ما مدارکی داریم واشخاصی هستند که حاضرند این موضوع را علنا مطرح کنند و به آنها این موضوع عنوان شده است.
به آقای پیرهادی گفتم شما از چه منبعی این حرف را زدهاید، شما که اصلا در ماجرا نبودید گفت من از خودِ ایشان(قالیباف)پرسیدهام و گفتن دخالتی نداشتم. من هم گفتم خب این درست نیست که از خودِ آن فرد بپرسید، معلوم است که هرکسی یک طرفه به قاضی برود راضی برمیگردد.
این اتفاق ۱۰۰ درصد رخ داده بود و برخی از عزیزان مجلس که آن زمان جزو هیئت رییسه بودند این را به من گفتند که در این موضوع دخالت شده است و از همه مهمتر خودِ آقای رییسی بود که در مجلس اعلام کرد که نظرم فردی دیگر بود ولی فشار آوردند و نظرم را تغیر دادند.
البته آن موضوع خیلی اهمیتی ندارد وعرض کردم ما هرجا باشیم سربازیم و وظیفه مان را انجام میدهیم و برای کسانی که در آن پست خطیر قرار گرفتهاند دعا هم میکنیم، چون امروز همه باید خدمت کنند باید توجه مان به این باشد که مشکلات مردم حل شود و اشخاص واقعا اهمیتی ندارند، بنده مهم نیستم و دیگران هم مهم نیستند فقط باید کنترل شود بهترین شخص در پستهای خطیر قرارگیرد و کسانی هم باشند که بتوانند باهم کار کنند.
من این موضوع را از همان روزهای اول که آقای رییسی رای آورده بود مطرح کردم، گفتم آقای رئیسی دقت کنید وزارت خانه ها مثل جزایرند شما وزیر را که رها کردید رفت پشت میز نشست او دیگر در یک جزیره ای قرار گرفته و بیشتر سعی می کند منافع وزارتخانه خودش را تامین کند و خیلی جاها می بینیم که منافع یک وزارت خانه با منافع کلی دولت مغایر است اما آنها دست و پا می زنند که خود را حفظ کنند پس این جزایر باهم دوخت و دوز شوند، مخصوصا در حوزه اقتصاد.
تیم اقتصادی دولت هماهنگ نیستند چون بعضا افراد از جاهای مختلف سفارش شده و انتخاب شدند
اگر در حوزه اقتصاد اگر معاون محترم اول، وزیر اقتصاد، رییس بانک مرکزی، وزارت صمت، وزیر جهاد کشاورزی، وزیر نفت و وزیر راه و شهرسازی به نظرم بر اساس شعارهایی که آقای رییسی داده بود حلقه اصلی هستند که باید با هم کاملا فهم مشترک از اقتصاد داشته باشند و اگر این ها بخواهند هر کدام جزیره ای کار کنند، کار پیش نمی رود.
مثلا وزیر مسکن بخواهد مسکن بسازد، بگوید وام بدهید، وزیر اقتصاد بخواهد کنترل تورم انجام دهد بگوید وام نمی دهم، خب این وسط چه کسی باید ورود کند؟ وچه کسی باید این ها را جمع کنم به همین دلیل من از همان ابتدا به آقای رییسی عرض کردم این افراد باید با هم هماهنگ باشند و اگر چنین نباشد شما نمی توانید در دولت کاری از پیش ببرید ولی متاسفانه این اتفاق افتاد و عدم هماهنگی را از روز اول دیدیم.
*آقای محمد! با همه این توصیفاتی که داشتید و با توجه به اینکه آقای رییسی ۲ بار پای شما نایستاد هم در قصه وزارت راه و شهرسازی هم در دبیری شورای عالی، اگر امروز از شما بخواهند در دولت حضور داشته باشید، با همین تیم اقتصادی که هر کدام دارند جزیرهای عمل می کنند، حاضر به پذیرش چنین ریسکی هستید؟
خیر، من بعد از این که از مناطق بیرون آمدم مجددا پیگیری کردند و دعوت به همکاری شدم ولی دیدم با این شرایط و این نوع مدیریت جای کار نیست و نپذیرفتم.
قیمتها باید بهروز شود، دزدی ها و قاچاق کم شود. یک روز می گوییم نان را کنترل کنیم چون نان و آرد ما را می برند، یک روز میگوییم بنزین را میبرند، روز دیگر روغن را میبرند. اصلا مصیبتی شده است. کشورهای اطراف منابع داخل ما را می برند و نمیتوانیم کنترل کنیم. این موضوع یک بار برای همیشه حل می شود.
من فکر می کنم جراحی اقتصادی که باید دولت می کرد باید در این راستا بود نه اینکه مثلا چند قلم را آزادسازی کنیم و سپس بگوییم فقط ۳ قلم گران شد، اما یک دفعه ببینیم همه چیز گران شده و دیگر نمی توانیم کنترل کنیم و فشار آن روی مردم است.
امروز هم شاهد این هستیم که هروز قیمت ها افزایش پیدا می کند. مغز متفکر اقتصادی که باید در دولت قرار گیرد و درباره این چیزها فکر و برنامه ریزی کند، به نظرم کار بسیار بزرگی در پیش دارد. قدم اول فکر درست و قدم دوم اقدام درست است.
یعنی فکر هم اگر درست بود ولی اگر تیمی باشد که نتواند اجرا کند، آنهم باز نقیصه است. به نظر من، در این موضوعات ما مشکل پیدا کردیم و شعارهایی که داده شد، عمل نشد، نه شعار مسکن عمل شد نه شعار اینکه محرومیتزدایی می کنیم عملی شد.