|

پشت‌پرده صبر استراتژیک نظام/ چرا ایران هنوز به اسرائیل حمله نکرده است؟

اولین فرمانده سپاه پاسداران درباره نحوه پاسخ ایران به اسرائیل گفت: «ممکن است این اقدام اشکال مختلفی داشته باشد و مهم آن است که ضربه‌ای به اسرائیل بزنند، الزاما نباید این ضربه عیناً با اقدامات آنان مانند ترور برابری کند.»

پشت‌پرده صبر استراتژیک نظام/ چرا ایران هنوز به اسرائیل حمله نکرده است؟

به گزارش شبکه شرق، اولین فرمانده سپاه پاسداران می‌گوید: «ما باید توان خودمان را به دشمن نشان دهیم، این یک اصل استراتژیک مهم است چرا که هم اقتدار ما ثابت شود و هم بازدارندگی داشته باشد. یعنی دشمن احساس کند اگر اقدامی علیه ما انجام دهد، قطعاً ضربه‌ای خواهد خورد، اما این ضربه به چه شکل و در چه زمانی خواهد بود، یک بحث دیگر است که آن را ما تعیین می‌کنیم.»

چند روزی از حمله موشکی اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه می‌گذرد. در این میان، تندرو‌ها انتقام فوری را از تریبون‌های مختلف تکرار می‌کنند، در مقابل برخی مسئولان و سیاسیون و تحلیلگران تاکید بر «صبر استراتژیک» و پاسخ با تدبیر، هوشمندانه و با دقت دارند. در این میان حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس اسبق کمیسیون امنیت ملی، در این گفته بود: «افرادی که در شرایط عادی سخنرانی‌ها و بلوف‌های سیاسی مختلفی را مطرح می‌کردند، هیچ زمانی شرایط این چند روز اخیر را تجربه نکرده بودند که یک‌باره سخنرانی‌ها و بلوف‌های سیاسی آنان منجر به یک فشار سیاسی بر استراتژی‌های کشور شود.»

جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران، با اشاره به نحوه پاسخ ایران به اسرائیل بیان کرد: «ممکن است این اقدام اشکال مختلفی داشته باشد و مهم آن است که ضربه‌ای به اسرائیل بزنند، الزاما نباید این ضربه عیناً با اقدامات آنان مانند ترور برابری کند. به طور مثال، ممکن است که شبکه برق اسرائیل را مختل کرده باشد.»

مشروح گفتگو با جواد منصوری، اولین فرمانده سپاه پاسداران را در ادامه می‌خوانید.

*آقای منصوری! بعد از حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران، دو نگاه در داخل ایجاد شده است، برخی معتقد به پاسخ فوری هستند و برخی معتقد به پاسخ هوشمندانه و با طمانینه و دقیق جمهوری اسلامی هستند، تحلیل شما از این دو نگاه چیست؟

جمهوری اسلامی در چند دهه گذشته اثبات کرده که در حفظ امنیت و تمامیت ارضی و منافع ملی کشور، سازش نمی‌کند و قصد نادیده گرفتن حق خودش را ندارد. البته هر عملی را الزما و عیناً در لحظه پاسخ نمی‌دهد و با یکسری مطالعات و محاسبات، اقدام مناسبی را انجام می‌دهد که اصطلاحاً به آن یک جنگ نامتقارن می‌گویند.

ایران مواقعی ضربت متقابل به اسرائیل زده‌

به عبارت دیگر لزوماً این‌طور نیست که اگر به عنوان مثال اسرائیل یک کشتی ما را زد؛ ما هم مستقیماً یک کشتی اسرائیلی را بزنیم. ممکن است ما در جای دیگری، یک ضربه به اسرائیل بزنیم که اهمیت آن از یک کشتی بیشتر و حساس‌تر بوده یا احیاناً ریسک آن کمتر است؛ بنابراین این طور نیست که اگر به ظاهر چند روزی اقدامی انجام نشد، به این معنا باشد که اقدام متقابلی انجام نمی‌شود. در این ماجرا یک نکته خیلی مهم وجود دارد و آن، این است که ما در مواقعی ضربت متقابل را انجام داده‌ایم؛ اما صلاح ندیدیم حتی اعلام کنیم. این نکته‌ای است که خود آن‌ها بهتر از ما می‌دانند.

* یعنی یکسری اقدامات علیه اسرائیل انجام شده، ولی اعلام نشده است؟

بله، در طی چند دهه گذشته این اقدامات بوده و اینکه شما می‌بینید آن‌ها ...

* اقدام نظامی بوده است؟

ممکن است این اقدام اشکال مختلفی داشته باشد و مهم آن است که ضربه‌ای به اسرائیل بزنند، الزاما نباید این ضربه عیناً با اقدامات آنان مانند ترور برابری کند. به طور مثال، ممکن است که شبکه برق اسرائیل را مختل کرده باشند. کارشناسان بررسی کرده و کاری را که هم امکان وقوع آن بیشتر و هم تاثیرگذاری بیشتری دارد را انتخاب می‌کنند.

نکته مهم دیگر، مسئله زمان است، در برخی از موارد باید این اقدام، در زمانی که تاثیری گذاری بیشتری دارد، صورت بگیرد؛ بنابراین ممکن است چند روزی اقدامی به ظاهر انجام نگیرد.

نکته اساسی دیگر این است که به هر حال مسئولان کشور ما، از هر خط، جناح، تفکر، قوم و قبیله‌ای که هستند، مسئولیت دارند. در نهایت کارشناسان محاسبات پیچیده‌ای را انجام می‌دهند و بعد تصمیم‌گیری می‌کنند؛ بنابراین اینکه ما آن‌ها را تحت فشار قرار دهیم که همین امروز باید پاسخ انجام بگیرد یا عیناً همان کاری که آن‌ها انجام داده‌اند، انجام دهیم، معلوم نیست که به نفع ما باشد یا نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد.

* مبانی «صبر استراتژیک نظام» که این روز‌ها تکرار می‌شود، از نگاه شما چیست؟

ما باید توان خودمان را به دشمن نشان دهیم، این یک اصل استراتژیک مهم است چرا که هم اقتدار ما ثابت شود و هم بازدارندگی داشته باشد. یعنی دشمن احساس کند اگر اقدامی علیه ما انجام دهد، قطعاً ضربه‌ای خواهد خورد، اما این ضربه به چه شکل و در چه زمانی خواهد بود، یک بحث دیگر است که آن را ما تعیین می‌کنیم؛ بنابراین این عبارتی که گفته شده که دوران زدن و در رفتن تمام شده، معنایش این است که قطعاً این زدن، یک زدن متقابل را دارد. منتهی بستگی به محاسبات، امکانات و بسیاری از فاکتور‌های دیگر ما که در مورد اقدام متقابل تعیین‌کننده است.

اما نکته‌ای که حائز اهمیت است این است که بعضی‌ها فکر می‌کنند با شعار‌های تند دادن یا عجله کردن، می‌خواهند دلسوز بودن، انقلابی بودن یا آگاه بودن خودشان را بیشتر نشان بدهند، در صورتی که این قبیل حرف‌ها را به دلیل حساسیت موضوع نمی‌زنند و در کشور‌های دیگر این کار‌ها رایج نیست، اما اینجا یک عده‌ای هستند که فکر می‌کنند باید آنچنان حرف بزنند که مسئولان مجبور شوند حرف‌های آن‌ها را بپذیرند؛ این منطقی نیست، زیرا مسئولان به هر تقدیر مسئول، موظف و علاقه‌مند هستند و کارشان را انجام می‌دهند و نهایتاً شکل، زمان و شدت و موردش را آن‌ها تعیین می‌کنند.

علت اصلی پاسخ مستقیم ندادن ایران به اسرائیل

* به نظر می‌رسد روسیه و اسرائیل برای منحرف کردن توجه جامعه جهانی از جنگ اوکراین و غزه، تلاش کنند که دامنه جنگ به ایران کشیده شود، تحلیل شما از این ماجرا چیست؟

اتفاقاً یکی از دلایلی که ما در اقدام مستقیم و متقابل علیه اسرائیل به ظاهر کاری نمی‌کنیم، همین نکته است. یعنی ما نمی‌خواهیم با یک اقدام، در دام دشمن بیفتیم و این نکته بسیار ظریفی است. قطعاً و جزماً اسرائیل می‌خواهد جنگ را در منطقه گسترش داده و منطقه را در یک ناامنی گسترده درگیر کند و برای ایران مشکلاتی را به وجود بیاورد.

ملاحظه کردید که بعد از عملیاتی که تروریست‌ها در چابهار و راسک انجام دادند، دفتر به اصطلاح تشکیلاتی آنان، در یک بیانیه عنوان کرد که هدف ما ایجاد ناامنی برای جلوگیری از اجرای طرح‌های اقتصادی در این منطقه بود. این به وضوح نشان می‌دهد که این قضیه می‌تواند به کجا مربوط باشد؛ لذا طبیعتاً مسئولان ما در تصمیم‌گیری‌هایشان باید دقت لازم داشته باشند تا در مقابل یک حرکت حساب‌شده‌ای را انجام داده باشیم.

* آقای منصوری، چقدر احتمال رد و بدل شدن پیام بین ایران و اسرائیل یا ایران و آمریکا چه با واسطه یا چه به صورت مستقیم مشخصا درباره این حملات و اتفاقات وجود دارد؟ از این منظر می‌پرسم که این روز‌ها ادعا‌هایی مطرح است.

به هر حال دنیای دیپلماسی، یک دنیای مذاکره است؛ چه به صورت مستقیم یا به صورت غیرمستقیم و همه چیز محتمل است. اما به این معنا که با آنان رو در رو مذاکره کنیم، طرح‌های آنان را بپذیریم یا از نظرات، منافع و مصالح ملی خودمان عقب‌نشینی کنیم، قطعاً اینگونه نیست. مدت‌هاست که مسئولان ما با آمریکا پیام‌هایی را به صورت شفاهی یا کتبی رد و بدل می‌کنند.

سفارت سوئیس در تهران حافظ منافع آمریکا در ایران است و مقامات این سفارت مرتباً به وزارت خارجه دعوت می‌شوند. همچنین در برخی از موراد آنان خودشان اعلام حضور کرده و پیام شفاهی یا کتبی آمریکا را می‌آوردند. اگر از سوی ایران دعوت شده باشند هم پیام ما را گرفته و به آمریکایی‌ها منتقل می‌کنند. این یک امر متداول و رایج است. علاوه بر آن، در کشور‌های میانجی‌گری هستند که وساطت‌هایی می‌کنند.

با این حال به دلیل اینکه آمریکایی‌ها معمولاً قابل اعتماد نیستند، دروغ زیاد می‌گویند و مطلقاً به وعده‌ها و تعهدات‌شان عمل نمی‌کنند، ما خیلی هم به این گفتگو‌ها دل نمی‌بندیم و منتظر نتیجه آن‌ها نمی‌شویم؛ چون نتیجه ندارد و آن‌ها برای وقت‌کشی، فریب دادن ما یا برای تظاهر به اینکه هنوز هم در موضع خودشان هستند این مذاکرات را انجام می‌دهند؛ ولی معمولاً نتیجه‌ای در پی ندارد.

* شما احتمال جنگ را جدی نمی‌دانید؟

من به طور کامل هم وقوع جنگ را منتفی نمی‌دانم، اما ایران تلاش می‌کند که پایش به جنگ کشیده نشود. آمریکایی‌ها هم در تلاش هستند که این اتفاق نیفتد، اما هر کشوری دلایل خاص خودش را دارد.

* یعنی ایران و آمریکا نمی‌خواهند که جنگی به وقوع بپیوندد؟

بله.

منبع: خبر آنلاین