نباید «همسویی یا فاصله با شهید رئیسی» را شاخصی برای انتخاب رئیسجمهور قرار داد
در چند روز اخیر برخی افراد و محافل ضمن تمجید از شخصیت رئیسجمهور شهید، ایشان را معیار رئیسجمهور تراز جمهوری اسلامی دانسته و بر ادامه راه ایشان تأکید کردهاند و معتقدند که مردم در انتخابات ریاستجمهوری سراغ فردی همسو با شهید رئیسی خواهند رفت.
جلال میرزایی . نماینده مجلس دهم
در چند روز اخیر برخی افراد و محافل ضمن تمجید از شخصیت رئیسجمهور شهید، ایشان را معیار رئیسجمهور تراز جمهوری اسلامی دانسته و بر ادامه راه ایشان تأکید کردهاند و معتقدند که مردم در انتخابات ریاستجمهوری سراغ فردی همسو با شهید رئیسی خواهند رفت. از نظر نگارنده اینکه برخی از شخصیتها و طیفهای سیاسی و هواداران آنان چنین دیدگاهی داشته باشند و آن را تبلیغ و دنبال کنند، محل ایراد نیست و البته قابل احترام هم هست، چون در یک جامعه متکثر انتظار این نیست که همه مثل هم فکر کنند یا درصدد آن برآیند که برداشت و دیدگاه خود را به بقیه تحمیل کنند. اما اگر موضوع را براساس نیاز امروز کشور و همچنین با لحاظکردن مقوله رقابت در عرصه انتخابات پیشرو بنگریم متوجه میشویم که برخی لازم است صورتمسئله را عوض کنند و نباید «همسویی یا فاصله با شهید رئیسی» را به شاخصی برای انتخاب رئیسجمهور جدید قرار داد. در غیر این صورت طیف حاکم فضایی را ایجاد میکنند که در آن سه مسئله در کانون رقابت میان کاندیداها قرار خواهد گرفت: اول، چالشهایی که اکنون کشور با آن مواجه است نظیر نرخ تورم بالا، کاهش قدرت خرید مردم و... . دوم، کارنامه دولت سیزدهم در سه سال گذشته. سوم، ارزیابیها و قضاوتهایی که نه منتقدان بلکه همفکران سیاسی این دولت راجع به عملکرد آن داشتهاند. اگر برخی جریانات اجازه دهند تا شهادت رئیسجمهور بهعنوان یک فرصت انسجامبخش حفظ شود، آنگاه میتوان رقابت میان کاندیداها را بر اساس معیارهای دیگری تعریف کرد و این مجال را فراهم کرد تا رأیدهندگان، نه بر اساس حب یا بغض بلکه با نگاهی به آینده دست به انتخابی آگاهانه بزنند. واقعیت آن است که کشور در شرایط امروز با وجود داشتن امکانات با مشکلات و چالشهایی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دستبهگریبان است. در مقایسه با گذشته افراد بیشتری منتقد وضع موجود هستند. بخشی از نخبگان و بالطبع افکار عمومی معتقدند که استفاده صحیحی از ظرفیتها و منابع کشور برای توسعه کشور صورت نمیگیرد. برخی از اینکه همواره موضوعات حاشیهای به مسائل اصلی و چالشی پرهزینه تبدیل میشوند اظهار نارضایتی میکنند. اگر به انتخابات به عنوان فرصتی برای گرهگشایی نگاه کنیم و با درنظرگرفتن چالشها و انتظارات واقعی شهروندان، آن را فرصت قلمداد کنیم، در این صورت ما نیاز به ورود و ثبتنام شخصیتهایی داریم که واجد برخی ویژگیها باشند از جمله:
۱- از دانش و تجربه برخوردار باشند، چراکه جایگاه ریاستجمهوری فرصتی برای کسب تجربه نیست، بلکه عرصه بهکارگیری دانش و تجربه اندوخته برای حل مشکلات است. باید به این نکته توجه کنیم که در سالهای اخیر هم در جمهوری اسلامی و هم در کشورهای منطقه پیشرفت در برخی حوزهها مدیون استفاده از نخبگان بوده است، کسانی که فارغالتحصیل دانشگاههای طراز اول بودهاند. ۲- اعتقاد به کار جمعی، استفاده از خرد جمعی و داشتن روحیهای دموکراتیک. ۳- فردی که دارای سعه صدر باشد و اطرافیان او را در مسائل حاشیهای غرق نکنند؛ یعنی بتواند تمرکز خود را روی مسائل و چالشهای اصلی کشور حفظ کند.۴- شخصیتی باثبات داشته باشد و نمایشی نباشد. نخواهد همواره خودش دیده شود.۵- از حلقههای فساد و رانت فاصله داشته باشد. نه در حین تحصیل از رانت استفاده کرده باشد و در منصب و جایگاهی که سزاوار و شایسته آن نبوده قرار نگرفته باشد. ۶- توان مدیریت برخی اختلافات التهابآفرین را داشته باشد و خود به التهابات دامن نزند. ۷- بتواند چالشها را تبدیل به فرصت کند و فرصتها را برای توسعه کشور غنیمت شمارد. و نکته پایانی اینکه ما نیاز به شخصیتی داریم که متوجه باشد که نوسازی ناوگان حملونقل کشور، افزایش تولید ناخالص ملی، افزایش سطح قدرت خرید مردم، مدیریت بحران آب، رفع تحریمها و عادیسازی مبادلات مالی و تجاری و... است که دستاورد تلقی میشوند، نه اینکه برای توجیه افکار عمومی مجبور شود برای بیان مشکلات و موانعی که سر راهش بوده، به سخنرانی متوسل شود.